Deprecated: mysql_escape_string(): This function is deprecated; use mysql_real_escape_string() instead. in /home3/drhashemi/public_html/engine/classes/mysqli.class.php on line 151  بررسی عوامل موثر بر انگیزش پیشرفت تحصیلی دانشجویان » وب سایت دکتر سید احمد هاشمی در شیوه های نوین آموزش
هدیه معنوی این مجموعه را به روح پاک مادر و پدر بزرگوارم تقدیم می کنم و از همه خوانندگان محترم برای ایشان التماس دعا دارم
موضوع: مقالات كنفرانس هاي داخلي    نويسنده: administrator    تاريخ: 30 تير 1390    بازديدها: 24906
بررسی عوامل موثر بر انگیزش پیشرفت تحصیلی دانشجویان


دكتر سيد احمد هاشمي


داریوش حیاتی



چکیده
در روان شناسی،انگیزش به شروع، جهت و شدت رفتار اطلاق می شود.انگیزش یک وضعیت پویا و موقتی است که بایستی از شخصیت یا هیجان تفکیک گردد.انگیزش، تمایل و علاقه به انجام چیزی است.یک شخص با انگیزش می تواند برخوردار از اهداف کوتاه مدت و یا بلند مدت باشد.
انگیزش حالتی است که تمایل به انجام عملی خاص را در فرد به وجود می آورد، چنین حالتی ممکن است حالت محرومیت (مثل گرسنگی)یا یک نظام ارزشی خاص، و یا یک اعتقاد عمیق مذهبی باشد.انگیزش می تواند به عنوان نیرویی جهت دهنده و پشتیبان در تمامی اعمال انسان در نظر گرفته شود.تمایلات و نیازهای افراد، تأثیری قوی و شگرف بر روی جهت رفتار دارد؛ اين تأثير پذيري، اشکال مختلفی از انگیزش از جمله انگیزش بیرونی،انگیزش درونی، انگیزش فیزیولوژیکی و انگیزش پیشرفت را بوجود مي آورد. اين مقاله با يك رويكرد توصيفي – تحليلي به بررسي مولفه انگيزش و عوامل موثر برآن مي پردازند. لذا با توجه به نکات فوق و تأثیری که انگیزش پیشرفت تحصیلی می تواند در رفتار داشته باشد. اين مقاله در پي آن است كه انگيزش،‌ انواع آن، عوامل موثر بر آن و راهكارهايي را براي تقويت آن ارائه دهد.

واژگان کلیدی:عوامل مؤثر،انگیزش،پیشرفت تحصیلی،عملکرد،تمایل


مقدمه
برای اولین بار بحث انگيزش پيشرفت، به صورت علمی و تحت عنوان نیاز، توسط موری مطرح شد(بهرامی،1383).او برای انسان چندین نیاز را مطرح کرد که برخی زیستی و برخی روانی هستند.انگیزش پیشرفت یک نیاز اجتماعی است و عبارت از غلبه کردن بر موانع، رسیدن به استانداردهای عالی،رقابت با دیگران و پیشی گرفتن از آنها مي باشد (دارابی،1380). انگیزش پیشرفت،یک ویژگی شخصیتی است که افراد از جهت آن با هم متفاوتند و بر اساس آن می توان رفتارهای خاصی را پیش بینی کرد.انگیزش پیشرفت،گرایشی برای پیشی گرفتن بر دیگران در جهت پیشرفت با توجه به ملاک های مشخص و تلاش برای کسب موفقیت مي باشد.(شکر کن و باقری،1373).گیج و برلاینر (1984)انگیزش پیشرفت را به صورت یک میل یا علاقه به موفقیت کلی یا موفقیت در یک زمینه فعالیت خاص تعریف کرده اند.پژوهش های انجام شده در زمینه¬ي انگیزش پیشرفت نشان داده اند که افراد از لحاظ این نیاز تفاوت های زیادی با یکدیگر دارند.بعضی افراد دارای انگیزش سطح بالایی هستند و در رقابت با دیگران در کارهای خود برای کسب موفقیت تلاش زيادي مي كنند. بعضی دیگر انگیزش چندانی به پیشرفت و موفقیت ندارند و از ترس شکست، آماده خطر کردن برای موفقیت نیستند(به نقل از سیف،1385).
انگیزش پیشرفت تحصیلی به عنوان یکی از پیش نیازهای اساسی یادگیری در نظر گرفته می شود و تأثیر فراوانی بر عملکرد افراد دارد.به اعتقاد بسیاری از روان شناسان و مربیان همانند بلوم و واینر (1972) یکی از عوامل اساسی پیشرفت در کلاس درس عامل انگیزش است و اغلب مربیان به احتمال قوی با نظر بیوگلسکی موافقند که انگیزش، عامل اساسی پیشرفت تحصیلی می باشد.
روان شناسان، انگیزه پیشرفت تحصیلی و موفقیت را جزو انگیزه های اکتسابی آدمی دانسته اند.مک کللند و همکاران(1961) بیش از سایرین مفهوم انگیزش پیشرفت را مورد بررسی قرار داده اند.از نظر آنها انگیزش پیشرفت زمانی مطرح می شود که شخص در فعالیت خود معیار ممتازی را الگو قرار می دهد و در پي موفقیت باشد.تحقیقات نشان می دهد که هر چه شدت انگیزش پیشرفت بیشتر باشد به همان اندازه موفقیت فرد افزایش خواهد یافت(به نقل از امیر افشاری،1380).
انگیزش پیشرفت تحصیلی باعث تأثیر گذاری بر شیوه اجرای یک تکلیف درسی و نشان دادن تمایلات در شایستگی یادگیری می شود(هاراکیویز،بارون،کارترز،لتو و اليوت،( 1997).سائق های فیزیولوژیکی پایه،رفتار طبیعی ما را در محیط های گوناگون تحت تأثیر قرار می دهند.بسیاری از اهداف ما بر پایه مشوق ها استوار است و دامنه آن می تواند از گرسنگی تا نیاز به عشق و روابط جنسی پخته در نوسان باشد.دامنه انگیزش پیشرفت تحصیلی می تواند از نیازهای بیولوژیکی تا ارضای تمایلات خلاق و دستیابی به موفقیت در رقابت های مخاطره آمیز تغییر یابد.انگیزش به دلیل تأثیر گذاری روزمره¬ي ما از نقشی حیاتی برخوردار است.تمامی رفتار،اعمال،افکار و باورهای ما تحت تأثیر نیروی درونی انگيزش قرار دارد.
افراد دارای نياز پیشرفت زیاد به هیجان های گرایشی مثل امید،غرور و خشنودی پیش بینانه، پاسخ می دهند؛در حالی که افراد دارای نیاز پیشرفت کم بیشتر به هیجان های اجتنابی مثل اضطراب،حالت تدافعی و ترس از شکست پاسخ می دهند(ریو،2005،ترجمه سیدمحمدی،1385). با توجه به مباحث گفته شده، اهميت مقوله انگيزش پيشرفت تحصيلي در تأثير بر رفتار آشكار مي باشد. لذا اين مقاله اين موضوع را از جنبه هاي مختلف مورد بررسي قرار مي دهد.

انگیزش

انگیزه و انگیزش غالباً به صورت مترادف به کار می روند. در روان شناسي مي توان، انگیزش را عامل کلی مولد رفتار اما انگیزه را علت اختصاصی یک رفتار خاص به حساب آورد. (سیف،1386،ص 230) به گفته ی راسل(1971) انگیزه برای نشان دادن هدف یا بازده یک رفتار به کار می رود-پس کاربرد اصطلاح انگیزه برای حیوانات مجاز نمی باشد.در حقیقت انگیزه عاملی است که موجود زنده را به فعالیت وا می دارد و فعالیتش را جهت دار می کند و حالتی که تمایل به انجام عملی خاص(انگیزه) در موجود زنده به وجود می آورد،انگیزش می نامند؛مثلا نیاز به آب و غذا را انگیزه می گویند. احساس تشنگی و گرسنگی را انگیزش می نامند.نتیجه ی کلام این که انگیزش در روانشناسی مبحثی است که چرایی رفتار را تبیین می کند(گنجی، 1378 صص 74-73 )
انگیزش را می توان به عنوان عامل ،هدایت کننده و نیرودهنده در رفتار فرد دانست و یک وضعیت فعال و موقتی است که متفاوت از شخصیت و هیجان می باشد
به طور کلی رفتار انسان براساس دو دسته عوامل قرار دارد؛ یک دسته خصوصیات و توانایی ها کم و بیش دائمی(شخصیت) و دسته ی دیگر یک سري خصوصيات موقتی می باشند که مهمترین آنها را انگیزه ها تشکیل می دهند(عظیمی،1373ص245 )
و بخشی از رفتار نیز متأثر از هیجان (از عوامل دسته ی دوم) است که همچنین بر خلاف انگیزش، معطوف به حالت های گذراست(مثل خشم،اندوه،شادی و...) که فوراً منجر به رفتار نمی شود.
انگیزش یک تمایل یا گرایش به طریقی خاص است(سیفرت،1991) و برخی روان شناسان نیز آن را به موتور اتومبیل تشبیه می کنند(گیج و برلاینر1984)
حال با اين وضعيت می توانیم گفت که انگیزه نیز فرمان اتومبیل است، که در واقع موتور اتومبیل،اتومیل را راه می اندازد و فرمان اتومبیل جهت حرکت اتومبیل را مشخص می کند.
به طور کلی روان شناسان معتقدند که انگیزش، نیرویی است که موجب ايجاد رفتار هدایت و حفظ آن تا رسيدن به هدف مي شود.

انواع انگيزش

انگیزش از جهت خود افراد به دو گروه انگیزش درونی و انگیزش بیرونی تقسیم می شود.
انگیزش درونی به مواردی اطلاق می شود که پاداش مورد انتظار فرد در قبال رفتاری معین از یک منبع درونی سرچشمه می گیرد؛ یعنی فرد جهت رسیدن به تقویت های درونی عمل ویژه ای را انجام می دهد.هرچند این عوامل درونی با عوامل بیرونی همخوانی داشته یا نداشته باشند. انگیزش بیرونی زمانی معنی پیدا می کند که منبع تقویت کننده رفتار یک عامل بیرونی است.به عبارتی فرد برای رسیدن به یک حالت یا شرایط معین بیرونی رفتاری را انجام می دهد.

انگیزش و یادگیری

طبق تحقیقات بین انگیزش و یادگیری رابطه وجود دارد.(آگوروگلو و والبرگ، 1979، به نقل از سیف، 1386 ص 243) ميانگين ضریب همبستگی بین اندازه های انگیزش و پیشرفت تحصیلی حاصل از پژوهش های انجام شده در مورد 637000 دانش آموز کلاس اول تا کلاس دوازدهم، برابر 37%+ است.
مطالعه ی انگیزش با یادگیری آمیخته است.به طوری که واینر (1990،به نقل از کدیور، 1382،ص 267) می گوید انگیزش غالباً از یادگیری استنباط می شود و یادگیری نشانه ی انگیزش است.
یادگیری یک فرآیند است که عواملی متفاوت بر آن موثر است از جمله انگیزش های متفاوت که نقش مهمی در جریان یادگیری دارد، میل و رغبت شاگرد به آموختن است. رغبت، محرکی است که نیروی فعالیت را افزایش می دهد.
یکی دیگر از عوامل ایجاد انگیزش هدف است، هدف به فعالیت انسان جهت و نیرو می دهد و نیروی لازم را برای فعالیت در وی به وجود می آورد و سبب پیدایش قصد و اراده در او می شود.(شعبانی،1384،ص 16)برخی معتقدند که می توان انگیزش و یادگیری را از طرق مختلف کنترل و هدایت کرد.مثلا بر اساس نظریه رفتارگرایی ،انگیزش و یادگیری را مي توان از طریق پاداش های بیرونی و مشوق هایی مانند ژتون ها، جوایز و حتی نمره کنترل و هدایت کرد.
طبق نظر انسان گرایان، زندگی آدمی با تمایل به رشد و خود شکوفایی آغاز می شود. اما یادگیری،تحولات طبیعی یا حوادث موثر بر این فرآیند را تسهیل می کند.(ابراهیمي قوام،مترجم،1384 ص 23)


انگیزش و شخصیت

يكي از مولفه هاي موثر بر رفتار انسان ها، شخصيت آنها مي باشد. نوع ويژگي هاي شخصيتي انسان بر رفتارهاي او تأثير مي گذارد. بنابراين ويژگي هاي شخصيتي افراد در انگيزش آن ها براي انجام دادن رفتار نيز تأثير دارد.شیوه ی انگیزش انسان ها متأثر از اوضاع حال و گذشته ی آنها است، شدت و میزان انگیزش افراد همچنين تحت تأثیر عزت نفس و نوع کارهای آنها نیز مي باشد. در ذیل به بحث در رابطه با سه گروه شخصيتي و ويژگي هاي مؤثر آنها بر رفتار انگيزشي پرداخته مي شود. ( ناهيدي، مترجم، 1386صص 114-109 ) در اين جا ويژگي هاي اين شخصيت ها با تأكيد بر نقش والديني آنها مورد بحث قرار مي گيرد.
-موفق های بزرگ
-موفق های معمولی
-موفق های جزءِ
-موفق های بزرگ
فرد موفق بزرگی كه منطقی باشد، به آسانی اشتباهات را می پذیرد. او به اثبات چیزی برای خود یا دیگران نیاز ندارد. اين افراد دیدگاه متعالی دارند. از سوی دیگر کسانی که پیوسته تحت تأثیر دیگران هستند. امکان دارد معیارهای بالای خود را به طرزی ناشایست به کار ببرند و بسیاری چیزها را به عنوان شکست تلقی کنند.موفق هاي بزرگ والدینی هستند که اگر دارای عزت نفس بالا باشند به کودکان خود فرصت و میدان کافی برای کار و بازی می دهند، تا با روش خویش موفق شوند. و اگر دارای مناعت طبع ضعیف باشند چنین حقی برای کودکان خود قائل نیستند و آنها را کاملاً تحت كنترل قرار می دهند.
-موفق های معمولی
این گونه افراد، شکست ها و اشتباهات خود را بعنوان امری ضروری و اجتناب ناپذیر می پذیرند. اما اگر مناعت طبع آنها کم باشد، پذيرش اشتباهات برایشان ناخوشایند است و توجه خود را بر آنها متمرکز می کنند.این افراد والدینی هستند که تحت تأثیر آن دسته کامیابی های فرزندان خود قرار می گیرند که احتمالاً خودشان هرگز شانسي براي تجربه آنها نداشته اند.


-موفق های جزءِ
این گونه افراد معمولاً دارای عزت نفس پایینی هستند، غالباً بیش از حد معمول اشتباهات خود را می پذیرند. این گونه افراد والدینی هستند که به ویژه هنگامی که خود را حقیر احساس کنند، به سختی می توانند تمایل فرزندان خود را برای استقلال نظم دهند و کنترل کنند. وقتی که کودکان آنها کمتر از معمول کنترل و سازماندهی شوند ممکن است سرگردان شوند، كه همه ی این عوامل ممکن است در انگیزش آنان تأثیر منفی بگذارد.
عوامل موثر بر انگیزش
با ذكر يك مثال علمي به بررسي اين مفهوم پرداخته ميشود؛ در یک کلاس درس دانشجویان با بی علاقگی به گفتگوی استاد توجه مي کنند. برای جلب توجه آنان استاد اظهار می دارد آنچه می گوید در امتحان نهایی بدون تردید استفاد می شود؛ بلافاصله توجه دانشجویان جلب خواهد شد و در فرآيند يادگيري مشاركت مي كنند. انگیزش در روان شناسی مانند مفهوم مغناطیس در فیزیک است و برای توضیح و توصیف رفتار به کار می رود؛ از این جهت بایستی شرایط ایجاد کننده آن را در نظر گرفت.(عظیمی،1373،ص 246)
در اينجا به اختصاص در مورد عوامل موثر بر انگیزش مصالبي ارائه مي شود.
1-نقش نیازها و سایق ها
به عقیده ی بسیاری از روانشناسان نیازها و سایقها از عوامل موثر در انگیزش هستند.بعضی از آنان اساس رفتار را در نیازهای فیزیولوژیکی مانند غذا،آب و اکسیژن بررسی نموده اند و رفتارهای نامشهود را در رابطه با آن ها به طور غیر مستقیم وابسته دانسته اند.برای مثال نیازهای اجتماعی را مأخوذ از نیازهای اصلی و بنیادی شناخته اند.
در نظریه ي آزوبل سائق شناختی از مهمترین عوامل موثر در انگیزش است.به اعتقاد آزوبل، سائق شناختی یک انگیزش¬ درونی است که از کنجکاوی بر علاقه های یادگیرنده نسبت به کشف ، دستکاری، درک و فهم و برخورد با محیط سرچشمه می گیرد.سائق ها یا علائق شناختی به طور عمده جنبه اکتسابی دارند و بر تجارب ویژه ی یادگیرنده مبتنی هستند(سیف،1386،ص 165)
بعضی از روانشناسان این سائق را نیاز به تحریک و گروهی دیگر آن را سائق کنجکاوی یا سائق اکتشاف نام نهاده اند.در واقع افراد آدمی به نوعی تحریک یا برانگیختگی محیطی نیاز دارند.این تحریک به صورت های مختلف مانند حضور در انجمن های ادبی و سخنرانی، باشگاه ها، دید و بازدید های مختلف،مطالعه ی کتاب و بهره گیری های فکری و علمی جلوه می کند که در شکل دادن و تغییر رفتار آنان تاثیر فراوانی دارد.(پارسا،1381،ص30 الف )
2-اصل تقویت
روانشناسی تقویت نوع جدیدی از اصل لذت است.يكي از بديهي در این روانشناسی بیانگر این واقعیت است که فرد یا رفتار گر عملی را انجام می دهد که پاداش به دنبال داشته باشد یا تقویت شود و از رفتار و کرداری دوری می جوید که زیان آوريا بیهوده باشد.
بنا به گفته لفرانكويس(1997) لذت جویی روان شناختی(اصل لذت) از مهم ترین اصل انگیزش رفتارگرایان است.
به عقیده ی اسکینر عاملي که احتمال وقوع پاسخ را در آینده افزایش می دهد، مبنای رفتار هر موجود زنده است(پارسا، 1381،ص 29ب)
در رویکرد رفتاری انگیزش، مشوق ها منبع انگیزش دانشجویان به شمار می آیند. به گفته ی وولفلک (2004) مشوق محرکی است که باعث ایجاد رفتار یا مانع انجام آن می شود.
بنابراین استفاده از مشوق های درونی و بیرونی می تواند در افزایش انگیزش افراد موثر واقع شوند.مشوق درونی به جنبه هایی از فعالیت یادگیری گفته ی شود که مورد علاقه ی یادگیرنده اند.لذا به خودی خود خاصیت انگیزشی دارند، مشوق بیرونی به پاداشها و تقویت کننده هایی که نسبت به فعالیت یادگیری جنبه ی بیرونی دارند گفته می شود(سیف،1386،ص 251)
3-خودپندارنده و انگیزش
رشد خودپنداره ( ایجاد احساس درباره ی خود) مثبت، موجب افزایش انگیزه برای کسب موفقیت می گردد(خرازی، مترجم، 1378،ص13)
خودپندارنده، دید جامع فرد درباره ی خودش است(هاماچک 1981) اگر ما بتوانیم فرد را در وضعیتی قرار دهیم که کاملاً در توصیف خویش آزاد، باز و دقیق باشد و نتیجه ی این توصیف، کلماتی چون باهوش، سختکوش، دلسوز، بالغ، مسئول، بینش مند و مانند اینها باشد،عصاره ی خودپندارنده ی او را بدست آورده ایم.
خودپندارنده ثابت و تغیر ناپذیر نیست، بلکه با تجربه ی افراد و تفسیر دیگران از آن تجربه شکل می گیرد. اعتمادی که در نتیجه ی تجربه برای فرد به وجود می آید مبنای نگاه او به خودش می شود.
4- اهمیت دوستان
انسان سالم دوست دارد دوست و رفیق داشته باشد.انسان با دوستان خود احساس تعلق می کند و حس می کند دوست داشتنی است.دوست به فرد اعتبار می بخشد و با نیازهای موجود و تمایلات او هماهنگی دارد.بخشی از شخصیت انسان برگرفته از دوستان است.
انسان اصولاً تمایل دارد کارها را در گروه انجام دهد و از تک روی پرهیز می جوید. جمع دوستی و محفلی برای تبادل اندیشه و تجربه نیز می باشد که اگر در مسیر صحیح باشد بستری مناسب و اخلاقی برای رشد و کمال فرد فراهم می آورد. دوستان حقیقی،حامی و مددکار یکدیگرند، به همدیگر وفادارند و زمانی که برای یکی از آنها مشکلی پیش آید، مأمنی امن برای همديگر مي باشند و تأثیر آن تا آن جاست که انگیزه ی بسیاری از رفتارهای ما بر گرفته از نوع دوستانی است که داریم.
ماری پیفر اعتقاد دارد كه دوستان می توانند خشنود کننده و سبب رشد پیشرفت باشند یا می توانند باعث گرفتاری و نابودکننده ی رشد باشند ( ناهيدي، مترجم،1386ص292 ).
این قبیل مسائل، اهمیت دوستي را بیان می کند که بایستی کمال دقت در انتخاب دوست مد نظر قرار گيرد.
و این نکته را می توان ذکر کرد که یکی از راه های بالا بردن انگیزش در دانشجویان، رهنمون ساختن آنان به انتخاب دوستان با انگیزش پیشرفت بالا است.


شیوه های ارتقاء انگیزش تحصیلی در دانشجویان

با توجه به تحقیقات، بهترین راه ایجاد انگیزش در یادگیرندگان نسبت به یادگیری، بهبود شرایط یادگیری و افزایش سطح کیفیت روشهای آموزش است.از این طریق یادگیرندگان در یادگیری به موفقیت بیشتری می رسند و این کسب موفقیت، علاقه و انگیزش آنها را نسبت به یادگیری مطالب تازه افزایش می دهد.(سیف،1386،ص 247)
با استفاده از بررسي نظریه های انگیزش، مجموعه پيشنهادهايي جهت ارتقاء انگيزش تحصيلي دانشجويان ارائه مي گردد.
1-آگاهی شاگردان از هدفهای درس
زمانی که دانشجو می داند که به کجا قرار است برسد، چون انتظار ات از او مشخص است، منجر به انگیزش و یادگیری سطح بالا در آنها خواهد شد. فراگیر بايد بداند چگونه ارزیابی می شود و موفقیتش چه نتایجی دارد. دلیل بسیاری از شکست های فراگیران، عدم اطلاع درباره ی انتظارات از آنها می باشد.بنابراين لازم است که معلم در ابتدای آموزش، هدفها را صریح بیان کند و حتی فراگیران را نیز تشویق کند که برای خود هدفهای یادگیری برگزينند.
2-رفاقت يارقابت
معلم باید سعی بر آن داشته باشد که از ایجاد رقابت بین فراگیران جلوگیری نماید و رقیب هر شاگرد را خود او قرار دهد.میزان پیشرفت او در زمان حال با عملکرد او در گذشته سنجیده شود. قراردادن عملكرد فعلي فرد به عنوان مبناي قضاوت درباره ي او، زمينه ي ايجاد انگيزش در فرد را فراهم مي كند.
3- استفاده از شیوه های نوین تدریس
مطالبی که از طرف معلمان ارائه می شود بايد با محرک های تازه و جالب همراه باشد. بطور كلي در ارائه درس براي دانش آموزان بايد به فراگير محوري توجه ويژه اي شود. در كلاسهاي درس لازم است كه فراگير در يادگيري فعاليت داشته باشد و براساس تجربه مطالب را ياد گيرد. استفاده از شيوه هاي نوين تدريس، زمينه ي تجربه ي فراگير را فراهم مينمايد و اين عمل سبب ايجاد انگيزش در وي مي شود.
4- استفاده به جا از تشویق های کلامی و صراحت بازخورد
معلم لازم است که پس از عملکرد درست فراگیران از اظهاراتی چون آفرین و خوب استفاده کند. نکته قابل توجه این است که تشویق، مستقیماً به عملکرد فراگیران مربوط باشد تا موثرتر واقع گردد. تشویق کلامی خاص هم آگاهی دهنده است که دقیقا به دلیل کدام رفتار يا عمل صورت گرفته است و هم بعد انگیزشي دارد و موجب افزایش رفتار مد نظر در فراگير می گردد.
5- آسان به دشوار بودن روال آموزش
کسب موفقیت در آموزش باعث ارتقاءِ انگیزش یادگیری در فراگیران می گردد . زمانی که معلم، مطالب را از آسان به مشکل ارائه می دهد، فرصت کسب موفقیت را برای یادگیرندگان ایجاد کرده و انگیزش آنان را برای یادگیری های بعدی افزایش می دهد.
6- ملموس کردن آموزش
زمانی که معلم مي خواهد مطلب تازه ای را به فراگیران آموزش دهد بايد با استفاده از موارد آشنا توضیح دهد. اين عمل باعث سرعت بخشیدن به جریان یادگیری و افزایش انگیزش یادگیرندگان می گردد.همچنين جهت کاربرد مطالب آموخته شده استفاده از موقعیت های تازه و جدید نيز مناسب مي باشد.
7- مشارکت در یادگیری توسط فراگيران
شرکت دادن فراگیران در مباحث کلاسی به طور فزاینده ای علاقمندی آنها را بالا می برد. تلاش فراگير در جريان فعاليتهاي كلاسي، اشتغال مثبتي را براي او فراهم مي كنند. اين عمل ضمن اينكه خستگي او را كم مي نمايد، زمينه افزايش انگيزش نيز ايجاد مي كند.
8- بازخورد به موقع
بازخوردها بایستی به طور مرتب در جهت افزايش تلاش به فراگیران ارائه گردد. معلم باید در فرصت های مناسب از میزان پیشرفت شاگردان ارزشیابی به عمل آورد و انعكاسي از ميزان پيشرفت فراگير را براي او فراهم آورد. باز خورد دادن ميزان پيشرفت فراگير زمينه ي ايجاد انگيزش براي او فراهم مي آورد.
9-تکالیف متناسب با سطح توانایی فراگیر
سطح تکالیف و مسائل درسی باید متناسب با سطح توانایی یادگیرنده باشد. به طوری که از عهده ي انجام آن بر آید.تکالیف كلاسي بایستی نه خیلی آسان و نه خیلی دشوار باشد. اما در حالت منطقی توصیه می شود که معلم براساس استعداد دو سطح توان فراگیران به ارائه ی تکلیف بپردازد. اگر تکلیف متناسب با سطح توانائی شاگرد باشد، موجب موفقیت او می شود.
موفقیت، اشتیاق برای موفقیت بیشتر را سبب می شود. این مساله به نوبه ي خود، موفقیت را به دنبال دارد ( سالوین، 2006 ص 326 ).
10- استفاده از مشوق های درونی و بیرونی
برخی فعالیت ها به خودی خود برای فراگیر جالب هستند و اشتیاق به یادگیری را در او بوجود می آید و فرد به اختیار خود یادگیری را دنبال مي كند. البته معلمان در كلاس باید طوری عمل نمایند که شاگردان براساس علاقه و تمایل درونی به پيگيري فعالیتهای یادگیری بپردازند. ضمن اینکه تشویق ها و محرکهای بیرونی مثل جایزه ها و ... در یادگیری بی تأثیر نیست. اما توجه به محرکهای درونی به عنوان اصل سوق دهنده ی فعالیتهای یادگیری، بایستی بصورت جدی تر مد نظر معلمان قرارگیرد.
نتایج تحقیقات انجام شده
در اینجا به منظور روشن شدن بحث انگیزش پیشرفت و مولفه های موثر بر آن به بررسی مجموعه ي تحقیقاتی پرداخته مي شود.
الف) تحقيقات انجام شده در ایران

رفیعیان(1379) در پژوهشی با عنوان رابطه ي راهبردهای یادگیری خودگردان،مؤلفه های انگیزش(خودکار –آمدی، ارزشهایی درونزاد و اضطراب امتحان) و هوش با همدیگر و با عملکرد تحصیلی دانش آموزان پسر شهر اهواز به این نتیجه دست یافت که مؤلفه های انگیزش و هوش با عملکرد تحصیلی رابطه ي مثبت دارند.
حسن زاده دیزج(1373) به بررسی رابطه ي بین مفاهیم انگیزش،منبع کنترل و پیشرفت تحصیلی پسران سال سوم دبیرستان گرگان پرداخت و دریافت که دانش آموزانی که دارای انگیزش درونی و منبع کنترل درونی می باشند ، پیشرفت تحصیلی بالاتری دارند.
مولاخواه(1383)در پژوهشی با عنوان بررسی رابطه بین سبک های اسنادی با انگیزش پیشرفت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه سوم مقطع متوسطه شهر تهران دریافت که دانش آموزان برخوردار از سبک اسناد اختصاصی از انگیزش پیشرفت بالایی برخوردارند. در اين تحقيق، هم چنین تأكيد شده دانش آموزان دارای سبک اسناد درونی و با ثبات، انگیزش پیشرفت بالایی دارند. يكي از نتايج ديگر اين تحقيق اين بود كه بین نمرات رشته های تحصیلی و آزمون انگیزش پیشرفت تیز رابطه ای وجود ندارد.
گشتاسبی (1375) در پایان نامه ي خود، به بررسی رابطه بین عزت نفس، انگیزش و هوش با پیشرفت تحصیلی در بین دانش آموزانی که به دوره پیش دانشگاهی راه یافته اند و مقایسه آن با دانش آموزانی که به این دوره راه نیافته اند در شهرستان شیراز پرداخت. وی پس از انجام پژوهش دریافت که بین دانش آموزانی که وارد دوره پیش دانشگاهی شده اند با دانش آموزانی که وارد این دوره نشده اند از نظر هوشی تفاوت معناداری وجود دارد و نیز عزت نفس دانش آموزانی که وارد دوره پیش دانشگاهی شده اند نسبت به کسانی که وارد این دوره نشده اند تفاوت معناداری با یکدیگر دارد. ایشان همچنین دریافت که رابطه ي بین هوش،عزت نفس و عزت اجتماعی با پیشرفت تحصیلی معنی دار است و بین متغیر انگیزش پیشرفت و پیشرفت تحصیلی،رابطه ی معنی داری بدست نیامده است.
دارابی(1380)طی پژوهشی با عنوان رابطه¬ی جو خانواده، پایگاه اجتماعی و مکان کنترل با انگیزش پیشرفت دریافت که بین پسران و دختران در انگیزش پیشرفت تفاوت وجود دارد و افراد برخوردار از مکان کنترل درونی در مقایسه با افراد برخوردار از مکان کنترل بيروني از انگیزش پیشرفت بالاتری برخوردارند.
ب) تحقيقات انجام شده در خارج
لید رایث (1987) در پژوهشی تحت عنوان رابطه¬ی بین انگیزه¬ی پیشرفت تحصیلی و اسناد مسئولیت پذیری در موفقیت و شکست در تکالیف مدرسه به نتایج زیر دست یافت : بین انگیزش پیشرفت تحصیلی با اسناد مسئولیت پذیری درباره شکست و موفقیت رابطه ی مثبت معنی دار وجود دارد. ( به نقل از توحیدی 1381)
چانگ (1991) به نقل از رفیعیان (1379) در تحقیقی، ارتباط عملکرد تحصیلی و سبک های شناختی ، فراشناختی ، انگیزشی و نقش عوامل خودگردان بر روی دانش جویان را مورد بررسی قرار داد. وی دریافت که خودکارآمدی ، ارزشهای دورنی و راهبردی خودگردان با عملکرد تحصیلی، رابطه ی مثبت معنی دارای دارد.
دوپی رات و مارین (2005) در پژوهشی با استفاده از روش تحلیل مسیر دریافتند که میزان تلاش دانش آموزان بر پیشرفت تحصیلی اثر مستقیم و مثبت دارد
جرنستیدت و چو (1980) در پژوهشی به مطالعه ی نقش انگیزش در یادگیری با استفاده از مقیاس های انگیزشی پرداختند. ایشان پاسخ های 63 دانشجوی رشته روانشناسی را مورد بررسی و تحلیل قرار داده و دریافتند که بین انگیزش در یادگیری و عملکرد تحصیلی رابطه ي خطی وجود دارد.
کاسیدی (2000) در پژوهشی با موضوع پیشینه ی اجتماعی ، انگیزش پیشرفت ، خوش بینی و سلامت به این نتیجه رسید که شرایط موجود خانوادگی مانند وضعیت اقتصادی ، استخدام والدین و تعداد اعضای خانواده، پیش بینی کننده ی سلامت روانی ، انگیزش پیشرفت و خوش بینی می باشد.
ولترز و همکاران (1996) طی پژوهشی، رابطه¬ی میان اهداف پیشرفت و باورهای انگیزشی با یادگیری خود تنظیم کننده¬ي دانش آموزان با استفاده از روش تحلیل رگرسیون مورد بررسی قرار دادند. ایشان دریافتند که گزینش اهداف یادگیری و اهداف توانایی نسبی منجر به بوجود آمدن الگو های مثبت باورهای انگیزشی شامل سطوح مختلف ارزش تلکیف ( علاقه ، اهمیت ، سودمندی ) و خوکارآمدی می شود.
نتیجه گیری
به نظر آرموند (2003) انگيزش دارای تأثیراتی بر روی شیوه ي یادگیری دانش آموزان می باشد.این تأثیرات عبارتند از:1-هدایت رفتار به سمت اهداف خاص 2-افزایش تلاش و انرژی 3-افزایش فعالیت و پافشاری در انجام آن 4-تقویت فرآيندهاي شناختی 5-تعیین پیامدهای تقویت کننده 6- بهبود عملکرد. لذا با توجه به نقش حیاتی انگیزش در یادگیری دانش آموزان، اين موضوع بايد به صورت اصولي در نظام هاي تربيتي مورد توجه قرار گيرد.
امروزه یکی از معظلاتی که نظام های آموزشی با آن درگیر هستند؛ عدم وجود علاقه و انگیزش دانش آموزان و دانشجویان می باشد. شاید بتوان گفت افت سطح علمی یا تحصیلی موجود در مدارس و رخوت و سستی که در حال حاضر کیفیت و کمیت تعلیم و تربیت جامعه را تهدید می کند، از پیامدهای این مسأله است.
علاوه بر نقش انگیزش در یادگیری و پیشرفت تحصیلی، انگیزش پیشرفت می تواند تأثیراتی بر آینده ي یک جامعه و رشد و توسعه ي یک کشور داشته باشد.مک کللند(1965) مشاهده کرد که 83 درصد فارغ التحصیلان دانشگاهی که نیاز به پیشرفت بالایی داشتند، پست هایی پذیرفته اند که با دشواری،تصمیم گیری و امکان موفقیت بزرگ همراه بوده است.آنها معتقدند که آینده در دست خود آنهاست و حتی کارگرانی هم که نیاز به پیشرفت بالایی داشتند، در کارهای خود بیشتر احساس رضایت می کردند(به نقل از راتوس،1994،مترجم، گنجی،1385)
با توجه به نقش حیاتی انگیزش پیشرفت در فرایند یادگیری و پیشرفت دانشجویان لازم است تا حد امکان شرایط بهینه اجتماعی،فرهنگی،خانوادگی، روانی، اقتصادی و آموزشی جهت افزایش آن فراهم گردد.تا بتوان جامعه ای پویا و شاد را پرورش داد و از قابلیت ها و استعدادهای افراد به نحو شایسته و در خدمت هدف های جامعه ي مسئولیت پذیر و مدنی بهره جست.
لذا در اینجا به ارائه پیشنهادهایی جهت افزایش انگیزش پیشرفت تحصیلی دانشجویان پرداخته می شود.
1-توجه به عقاید و نظرات دانشجویان در بحث های کلاسی
2-استفاده از روش های تدریس فعال درکلاس های درسی
3-توجه به نیاز های واقعی دانشجویان در محیط های آموزشی
4-توجه به اهداف نگرشی و عاطفی در کلاس های درسی و پرهیز از توجه یک سویه به اهداف شناختی
5-استفاده از روشهای مختلف به منظور تقویت اعتماد به نفس در دانشجویان
6-احترام به فرهنگ و آداب و رسوم همه دانشجویان
7-فراهم کردن شرایطی جهت کمک به دانشجویان بی بضاعت
8-توجه به ایجاد محیط های علمی در دانشگاه ها و قرار گرفتن دانشجویان در این محیط ها
9-پرورش مهارت خودآگاهی و خودتنظیمی در دانشجویان
10-راهنما بودن اساتید در کلاسهای درس
11-فراهم کردن موقعیتهای واقعی در کلاسهای درس جهت انتقال یادگیری
12- ضرورت تغییر نگرش سنتی والدین در مورد دانشجویان
13-فراهم کردن محرکهایی در دانشگاهها بمنظور تقویت یادگیری
14-فراهم کردن شرایط مالی مناسب برای دانشجویان جهت پرداخت شهریه


اطلاعات
براي ارسال نظر، بايد در سايت عضو شويد.

منوي اصلي

موضوعات

آرشيو

پيوندها

هر گونه کپی برداری از این سایت با ذکر منبع مجاز می باشد.
برای مشاهده بهتر سایت لطفا از مرورگر فایرفاکس یا اینترنت اکسپلورر 8 استفاده نمایید
دانلود نرم افزار فایرفاکس یا اینترنت اکسپلورر 8