یا علیم
موضوع:
مقایسه میزان بکارگیری مهارتهای مطالعه و یادگیری توسط دانشجویان موفق و ناموفق دانشگاه آزاد اسلامی واحد لامرد سال تحصیلی 87-86
مجری طرح :
سید احمد هاشمی
همکاران طرح :
عیسی امیری
ابوذر همتی
زینب هاشمی
تقدیم به
پدران و مادرانی که معنای واقعی زندگی را به فرزندانشان آموختند
به ویژه
پدر و مادر بزرگوارم که همه چیزم از آنهاست
سپاسگذاری
سپاس خداوند سبحان را که به بنده حقیر توفیق علم آموزی داد. در همه حال خودم را مدیون الطاف حضرت باریتعالی می دانم، امید آنکه همچنان از الطاف حضرت حق برخوردار باشم. لازم می دانم از زحمات تمام کسانیکه در نوشته این طرح، یار و مددکار ما بودند تشکر نمایم، ریاست محترم دانشگاه جناب آقای شهیدی و قائم مقام محترم جناب آقای امیری که پشتیبان فکری و معنوی ما در نوشتن این طرح بودند، معاونت محترم پژوهشی جناب آقای صفائی و شورای پژوهشی دانشگاه که جهت بالا بردن روحیه پژوهشی در بین همکاران، تلاش می نمایند. دانشجویان عزیز که در تکمیل پرسشنامه با بنده نهایت همکاری داشتند. همکاران محترم طرح بویژه جناب آقای ابوذر همتی که در تحلیل آماری نتایج و مساعدت ایشان در نوشتن اثر استفاده نمودیم و همچنین از ناظر محترم این طرح به خاطر راهنمایی های ارزنده و مساعدت فکری، تقدیر و تشکرمی نمایم.
مقایسه میزان بکارگیری مهارتهای مطالعه و یادگیری توسط دانشجویان موفق و ناموفق دانشگاه آزاد اسلامی واحد لامرد در سال تحصیلی 87-86
بوسیله :
سید احمد هاشمی
هدف از انجام تحقیق حاضر، بررسی میزان بکارگیری مهارتهای مطالعه و یادگیری توسط دانشجویان موفق و ناموفق دانشگاه آزاد اسلامی واحد لامرد می باشد. برای رسیدن به این هدف، به بررسی مهارتهای انگیزشی، نگرشی، مدیریت وقت، آرامش هیجانی، تمرکز، پردازش اطلاعات، انتخاب نکات اصلی، فنون مطالعه، خودآزمایی و امتحان دهی در بین دانشجویان موفق و ناموفق در رشته های مختلف پرداخته شده است. روش تحقیق، مقایسه ای و همبستگی بوده و جهت انجام این کار از پرسشنامه LASSI استفاده شده و این پرسشنامه بین جامعه آماری که کلیه دانشجویان موفق و ناموفق کارشناسی در رشته های مدیریت بازرگانی، دبیری زبان انگلیسی، مهندسی شیمی، آموزش ابتدائی، علوم سیاسی، مدیریت صنعتی و زبان و ادبیات انگلیسی می باشد توزیع شده است پس از جمع آوری اطلاعات، با استفاده از روشهای آماری توصیفی (جدول، فراوانی، نمودار) و استنباطی (آزمون t، تحلیل واریانس یکطرفه و دوطرفه، تحلیل رگرسیون و ضریب همبستگی) مورد تحلیل قرار گرفت و بر اساس نتایج تحقیق مشخص شد که در بین دانشجویان موفق و ناموفق در استفاده از مهارتها تفاوت معنی دار وجود دارد. بعبارت دیگر میزان بکارگیری مهارتهای مطالعه و یادگیری در بین دانشجویان موفق، بطور متوسط بیشتر است.
واژگان کلیدی : مهارتهای مطالعه ، یادگیری ، موفق ، نا موفق
فصل اول :طرح تحقیق
مقدمهپدران، مادران و معلمان همیشه از دانش آموزان می خواهند که درس بخوانند، آنان تصور می کنند که دانش آموزان هر چه بزرگتر می شوند خود به خود روشهای یادگیری را خواهند آموخت. ژاک دلورز1 در کتاب «یادگیری گنج درون» اشاره می کند که انسان در سراسر عمر خویش به یادگیری مشغول است یادگیری دانستن، یادگیری عمل کردن، یادگیری همزیستی مسالمت آمیز و یادگیری بودن و هستی سر لوحه تلاش آدمی است. اندیشمندان از دیر باز به اهمیت یادگیری و ضرورت شناخت آن برای کشف مسیرهای پیشرفت و تحول واقف بوده اند به این دلیل تاریخچه بررسی یادگیری و چگونگی کسب آن به 2000 سال قبل یعنی به فلسفه افلاطون و ارسطو بر می گردد.
توجه به راهبردهای یادگیری نتیجه تغییر در جهت گیری از نظریه های رفتارگرایی به شناختی است. نظریه های شناختی درصدد تبیین فعالیتهای پیچیده شناختی مانند درک مطلب، یادآوری و راهبردهای یادگیری هستند. در این دیدگاه تاکید بر این است چگونه یادگیری انجام می شود، چگونه اطلاعات ورودی، پردازش می شوند و چگونه اطلاعات در حافظه نگهداری می شوند.(بلمونت،1989) پژوهشهای انجام گرفته نشانگر اهمیت راهبردهای یادگیری در تسهیل فرایند یادگیری، یادسپاری و یادآوری است. این پژوهشها نشان می دهد که رابطه معنی داری بین شیوه یادگیری و معدل نمرات در دانشگاه وجود دارد.(طهوریان و همکاران، ترجمه،1373) و راهبردهای شناحتی، بیشترین اثر در یادگیری دانشجویان دارند.(میس،1988)
در نیمه اول قرن بیستم، هنگامی که روانشناسی به عنوان یک نظام علمی مستقل شکل گرفت ابتدا رویکرد رفتارگرایی، رویکرد غالب در روانشناسی شد که بر فلسفه تجربه گرایی استوار بود از آنجا که موضوع های مورد مطالعه رفتارگرایان حیوانها بودند، انسانها بیشتر به حیوانها شبیه می شوند. تاکیده عمده آنها بر رفتار بود و یادگیری نیز ایجاد پیوند تازه بین محرکهای محیطی و پاسخ های رفتاری فرض می شد پیروان رفتارگرایی در مطالعات خود به دنبال ایجاد و تغییر رفتار، بر اساس تغییر الگوهای پاداش و تنبیه بودند. از آنجا که در این رویکرد انسان گیرنده غیر فعال محرکها تلقی می شود و فرایند ذهنی و فکری انسان مورد توجه رفتارگرایان نبود، در نیمه دوم قرن بیستم رویکرد شناخت گرایی که ریشه در فلسفه خردگرایی داشت شکل گرفت از دیدگاه شناخت گرایان ذهن انسان به طور فعال به پردازش اطلاعات دریافتی می پردازد و آنها را به شکلها و مقولات تازه ای تبدیل می کند.
در این رویکرد به نقش فرایندهای ذهنی چون ادراک و سازمان دهی در فراگیری توجه شده و از کامپیوتر به عنوان الگوی برای تبیین ذهن انسان و فرایند یادگیری استفاده شده است مطالعات انجام شده در رابطه با شناخت دانشجویان نشان می دهد که راهبردهای یادگیری با تسهیل فرایند یادگیری دانشجویان، عملکرد تحصیلی آنان را بهبود می بخشد و از دید این نظریه، یادگیرنده عامل اصلی و مهم کسب اطلاعات است.(مایو،1993)
در نگرش کنونی فردی موفق است که نحوه آموختن را فراگرفته باشد و در جامعه پیچیده و پیشرفته فعلی دیگر وظیفه نظام آموزشی یا دانشگاه مداخله مستقیم در جریان یادگیری و انتقال واقعیت های علمی به فراگیران نیست. بلکه اساس نظام آموزشی در عصر اطلاعات، ساختن زمینه تجارب و فعالیتهای یادگیری و آموزش چگونه اندیشیدن و چگونه آموختن استوار شده است. با این فرض، نظام آموزشی برای نیل به اهداف اساسی خود نیاز به شناخت دقیق وضعیت موجود دانش آموزان و دانشجویان از لحاظ مهارتهای مطالعه و فراگیری دارد تا بتواند به تقویت و گسترش راهبردهای پیشرفت و تحصیلی و رفع موانع بپردازد.
با وجود آنکه روانشناسی شناختی در طی چند دهه فعالیت خود روشهای کاربردی، آسان و موثری را ارائه نموده است، اما افت تحصیلی دانش آموزان و دانشجویان در کشور ما، و شیوع شکایات مربوط به اشکال تمرکز، برنامه ریزی وقت و انگیزش در بین دانش آموزان و دانشجویان حاکی از آن است که شیوه های نوین موثر مطالعه و یادگیری مورد استقبال و استفاده فراگیران قرار نگرفته است دلایل این بی توجهی را می توان به آشنا نبودن دانش آموزان و دانشجویان با این روشها، وجود موانع نگرشی و انگیزشی برای تجربه کردن و تسلط یافتن بر آنها، مربوط کرد.
بنابراین با عنایت به اهمیت شناخت راهبردهای مطالعه و یادگیری، تصمیم گرفته شد که این پژوهش به بررسی راهبردهای مطالعه و یادگیری دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد لامرد اختصاص داده شود. امید آنکه یافته های آن رهنمودهایی برای تقویت نظام آموزشی عالی ارائه نماید.
بیان مسألهآغاز تحصیلات عالی برای دانشجویان تجربه جدیدی است و هرگاه ما باید موقعیت جدید روبرو شویم بیشتر تمایل داریم به تجربیات و عادات گذشته مان برگردیم و از آنچه که قبلاً می دانستیم استفاده کنیم، به هر حال، در اکثر موارد عادات گذشته ما ممکن است کارآیی کافی نداشته باشند و برای اکثر دانشجویان دقیقاً همین طور است یعنی آموزش قبلی آنها برای رسیدگی به مطالعات و تکالیف دانشگاهی شان به اندازه کافی مناسب نیست در نتیجه آنها نا امید و مستاصل می شوند.
اکثر دانشجویان در خواندن ضعف دارند آنها کند می خوانند و درک مطلبشان خیلی خوب نیست، آنها نمی توانند چگونه یادداشت بردارند و چگونه اطلاعات مهم را از کتابها یا سخنرانیها استخراج کنند. بنابراین دانشجویان شیوه های خاصی را جهت مطالعه و یادگیری انتخاب می کنند و بدان عمل می نمایند این شیوه ها ممکن است درست مطابق اصول و روشهای صحیح شناخته شده باشد که پیشرفت تحصیلی را در سطح بالاتر به دنبال دارد و یا ممکن است مغایر با اصول روشهای مطالعه باشد که در این صورت ممکن است پیشرفت قابل ملاحظه ای را به دنبال نداشته باشد و یاس و ناامیدی، دلسردی و سرانجام افت تحصیلی را به ارمغان آورد آیا این دانشجویان که دچار افت تحصیلی نمی شوند از هوش و حافظه خوبی برخوردار نیستند؟ یا آنکه نحوه مطالعه و یادگیری را نیاموخته اند؟
اجرای پژوهش حاضر به منظور پاسخگویی به این گونه سوالهاست. و آنچه پژوهشگران را بر آن داشت تا این موضوع را مورد مطالعه قرار دهد، تعیین تفاوت راهبردهای مطالعه و یادگیری دانشجویان موفق و ناموفق، در رشته های مختلف کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد لامرد است تا مشخص شود که آیا بین دانشجویان موفق و ناموفق در رشته های مختلف در میزان بکارگیری این مهارتها تفاوتی وجود دارد یا نه؟ و اینکه برای یافتن بهترین روش مطالعه و یادگیری، یکی از موثرترین راهها، بررسی روشهای مطالعه افراد موفق است. که با این پژوهش این امر نیز محقق می شود.
ضرورت و اهمیت تحقیقبسیاری از دانشجویان در وضعیتی وارد دانشگاه می شوند که از روشهای صحیح مطالعه راهبردهای یادگیری نظیر: تنظیم و برنامه ریزی وقت و شیوه های امتحان دهی آگاهی ندارند. ویژگی خاص نظام آموزشی عالی مانند: حجم سنگین کتاب های درسی، محدودیت زمانی و تنوع انتظارات آموزشی، آنها را وادار می کند تا برای کسب نمره قبولی با کوشش زیاد و صرف وقت زیاد مکرراً مطالب درسی را مطالعه کنند.
یکی از مشکلات موجود در نظام دانشگاهی، مسأله شکست تحصیلی است. عدم یادگیری دروس و عدم پیشرفت تحصیلی که در شکل شدیدتر خود منجر به شکست تحصیلی و اجرا می شود منجر به ایجاد هزینه های هم بر دولت، خانواده و فرد دانشجو می شود که اهم آنها شامل موارد ذیل می باشند: اتلاف هزینه های جاری اداره دانشگاهها و اتلاف سرمایه گذاری برای احداث و تجهیز فضاهای آموزشی، اتلاف هزینه های مستقیم آموزش نظیر نوشت افزار و سایر وسایل تحصیلی، شهریه (دانشگاههای غیر دولتی) اتلاف هزینه های رفت و آمد درون و برون شهری، هزینه فرصت از دست رفته بر اثر دیرتر راه یافتن به بازار کار و مواردی نظیر سرخوردگی، از دست رفتن روحیه، احساس حقارت، افسردگی و... که جملگی مانع شکوفایی کامل استعدادها و توانائیهای فرد شکست خورده در تحصیل می شود.(نفیسی،1374)
یکی از ضرورتهای نظام آموزشی عالی، گسترش و تقویت مهارتهای تحصیلی لازم در دانشجویان است. بسیاری از این اساتید با این سوال مواجه هستند که چگونه می توان از دانشجویان، فراگیرانی فعال، ماهر و با انگیزه ساخت؟ در طول دهه های گذشته تحقیقات گسترده ای در مورد راهبردهای موثر مطالعه و یادگیری در کشورهای اروپایی و آمریکایی به انجام رسیده است اما با توجه به این واقعیت که راهبردهای مطالعه و یادگیری متاثر از عوامل فرهنگی است. بنابراین تعیین چارچوب و اصول آموزش راهبردهای یادگیری، بر مبتنای پژوهشهای سایر کشورها، ضرورتاً منجر به پیشرفت تحصیلی در دانشجویان ایرانی نخواهد شد. از این رو بازآزمایی آن پژوهشها در میان دانشجویانی که در زمینه فرهنگی متفاوت پرورش یافته اند امری ضروری است.
بر این اساس پژوهش حاضر به بررسی وضعیت راهبردهای مطالعه و یادگیری دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد لامرد اختصاص یافت. چنین مطالعاتی از دو نظرحائز اهمیت است اول آنکه به گسترش و قابلیت تعمیم یافته های سایر محققان کمک می کند. دوم آنکه با شناخت دقیق راهبردهای مطالعه و یادگیری دانشجویان، می توان چارچوب آموزشی موثر برای رفع کمبود راهبردهای مطالعه و یادگیری تعیین کرد.
اهداف تحقیقاهداف کلی:1- بررسی تفاوت دانشجویان موفق و نا موفق از نظر میزان بکارگیری مهارتهای مختلف مطالعه و یادگیری 2- ارائه الگوئی بمنظور بالابردن کیفیت آموزشی در این دو گروه.
اهداف ویژه:
1- تعیین تفاوت بین دانشجویان موفق و ناموفق در مهارتهای مطالعه و یادگیری(نگرش، مدیریت وقت، آرامش هیجانی، تمرکز، پردازش اطلاعات، انتخاب نکات اصلی، فنون مطالعه، خود آزمائی، راهبردهای امتحان دهی).
2- تعیین میزان تفاوت بین دانشجویان رشته های مختلف در بکارگیری مهارتهای مطالعه و یادگیری.
3- ارائه الگویی در مورد اینکه مهارتهای مطالعه و یادگیری چقدر می توانند پیشرفت تحصیلی را پیش بینی کنند.
سوالات تحقیق 1- آیا در مهارت انگیزشی بین دانشجویان موفق و ناموفق تفاوت وجود دارد؟
2- آیا در مهارت نگرشی بین دانشجویان موفق و ناموفق تفاوت وجود دارد؟
3- آیا در مهارت مدیریت وقت بین دانشجویان موفق و ناموفق تفاوت وجود دارد؟
4- آیا در مهارت آرامش هیجانی بین دانشجویان موفق و ناموفق تفاوت وجود دارد؟
5- آیا در مهارت تمرکز بین دانشجویان موفق و ناموفق تفاوت وجود دارد؟
6- آیا در مهارت پردازش اطلاعات بین دانشجویان موفق و ناموفق تفاوت وجود دارد؟
7- آیا در مهارت انتخاب نکات اصلی بین دانشجویان موفق و ناموفق تفاوت وجود دارد؟
8- آیا در مهارت فنون مطالعه بین دانشجویان موفق و ناموفق تفاوت وجود دارد؟
9- آیا در مهارت خودآزمایی بین دانشجویان موفق و ناموفق تفاوت وجود دارد؟
10- آیا در مهارت امتحان دهی بین دانشجویان موفق و ناموفق تفاوت وجود دارد؟
سوالات اصلی تحقیق1. آیا بین دانشجویان رشته¬های مختلف در میزان بکارگیری مهارت¬های مطالعه و یادگیری، تفاوت وجود دارد؟
2. آیا بین دانشجویان موفق و ناموفق، در میزان بکارگیری مهارت¬های مطالعه و یادگیری، تفاوت وجود دارد؟
3. آیا مهارت¬های مطالعه و یادگیری می توانند پیشرفت تحصیلی دانشجویان را پیش بینی کنند؟
تعاریف اصطلاحات و واژه ها1- انگیزش: به میزان پشتکار دانشجو برای انجام تکالیف درسی، حضور فعال در کلاس های درس، تعیین اهداف مناسب برای تحصیل و تمایل به سخت کوشی تا اتمام مناسب برای تحصیل و تمایل به سخت کوشی تا اتمام کار مطالعه و یادگیری اطلاق می شود. منظور نمره ای است که دانشجو از آزمون انگیزش کسب می شکند.
2- نگرش: به معنای روشن بودن هدف دانشجو از حضور در دانشگاه، علاقه مندی او نسبت به کسب تخصص در رشته تحصیلی، دانش ذهنیت مثبت در مورد تکالیف تحصیلی و ارزش قائل شدن برای یادگیری دروس می باشد منظور نمره ای است که دانشجو از آزمون نگرش کسب می کند.
3- مدیریت وقت: به میزان استفاده دانشجو از برنامه ریزی برای مطالعه دروس و استفاده از اوقات آزاد برای انجام تکالیف درسی اشاره دارد. منظور نمره ای است که دانشجو از آزمون مدیریت وقت کسب می کند.
4- آرامش هیجانی: به آرامش روانی دانشجو در هنگام مطالعه و حضور در جلسات امتحان اشاره دارد. منظور نمره ای است که دانشجو از آرامش هیجانی کسب می کند.
5- تمرکز: حدود توانایی دانشجو را برای حفظ توجه در هنگام مطالعه و استمرار تمرکز او را در موقعیت های تحصیلی تعیین می کند. منظور نمره ای است که دانشجو از آزمون تمرکز کسب می کند.
6- پردازش اطلاعات: به میزان استفاده دانشجو از روشهای بسط و سازماندهی اطلاعات، بازبینی درک مطلب و مرتبط ساختن اطلاعات جدید به آموخته های قبلی در هنگام مطالعه و یادگیری اطلاق می شود. منظور نمره ای است که دانشجو از آزمون پردازش اطلاعات کسب می کند.
7- انتخاب نکات اصلی: میزان توانایی دانشجو را در زمینه جستجو و تشخیص نکات اصلی مطالب که مطالعه می کند مشخص می سازد. منظور نمره ای است که دانشجو از آزمون انتخاب نکات اصلی کسب می کند.
8- فنون مطالعه: به میزان استفاده دانشجو از کمک های ویژه مطالعه که در متن مطالب وجود دارد مثل عنوان مطالب، نحوه سازماندهی نویسنده، اولین و آخرین جمله های هر پاراگراف اشاره دارد. منظور نمره ای است که دانشجو از آزمون فنون مطالعه کسب می کند.
9- راهبردهای امتحان دهی: شامل میزان استفاده دانشجو از راهبردهای تنظیم برنامه تدریجی برای یادگیری درسها، خلاصه کردن مطالب، درک منظور سوالات امتحانی، فهم قواعد و فرمولهاست. منظور نمره ای است که دانشجو از آزمون راهبردهای امتحان دهی کسب می کند.
10- خود آزمایی: به میزان استفاده دانشجو از روشهای طرح سوال، تعیین سوالات بالقوه، مرور یادداشت ها، بازبینی درک مطلب، هنگام مطالعه و مرور ذهنی اشاره دارد. منظور نمره ای است که دانشجو از آزمون خود آزمایی کسب می کند.
11- مهارت های مطالعه و یادگیری: یعنی رفتارها و افکار آشکار و نهایی که در مطالعه و یادگیری موفق دخالت دارند و شامل مجموعه ای از فعالیت های شناختی و رفتاری می شود که متضمن مطالعه و یادگیری ثمربخش است.(وینشتاین،1987)
12- دانشجویان موفق و نا موفق: دانشجویان موفق و نام موفق بر اساس میزان پیشرفت تحصیلی آنان و معدل ترم های گذرانده شده تعریف می شود.