Deprecated: mysql_escape_string(): This function is deprecated; use mysql_real_escape_string() instead. in /home3/drhashemi/public_html/engine/classes/mysqli.class.php on line 151
راهکارهایی برای آموزش و ارتقاء بهداشت روانی دانشجویان
دکتر سید احمد هاشمی،مجید بهمنی
چکیده:
بالا بردن بهداشت روانی یکی از مقوله های اصلی در فرایند کیفی سازی آموزش دانشگاهی است توجه به این مساله زمینه سالم سازی روانی جامعه نیز فراهم می کند. امروزه با توجه به مشکلات موجود در جوامع اعم از مشکلات خانوادگی و شخصی و مشکلات موجود در محیط های تحصیلی و دانشگاهی، سلامت روانی افراد به خطر افتاده است که این مساله موجب خسارت های جبران ناپذیری به توسعه جامعه در زمینه های مختلف شده است نیروی انسانی که یکی از مولفه های اصلی توسعه هر جامعه ای محسوب شده نیز با رعایت نکردن مولفه های ارتقاء بهداشت روانی در دانشگاه با هزینه های زیادی مواجه می شود که یکی از آنها هزینه فرصت از دست رفته است در این مقاله نیز با توجه به اهمیت سالم سازی روانی محیط دانشگاه به عواملی که این مساله را با اشکال مواجه کرده اشاره شده و جهت پیشگیری از بروز مشکلات نیز راهکارهایی ارائه شده است.
واوگان کلیدی: بهداشت روانی، مشکلات، پیشگیری
امروز با توجه به اهمیت روند سالمسازی فضاهای اجتماعی و فرهنگی و آموزشی در جوامع در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه یا در حال گذر از مرحله سنی به دوره صنعتی پیشرفته به نظر ضروری می رسد که نهاها و ارگانهای مختلف جامعه اقدامات و امکانات تحول را در لایه های مختلف جامعه برای نیل به اهداف عالیه فراهم آورند که از مهمترین امکانات و اقدامات تحقق آن تامین بهداشت روان جمعی و فردی آن جامعه می باشد.
حال با توجه به اهمیت بهداشت روان در جامعه امروز پرداختن به مقوله در زندگی جوانان و نوجوانان زمینه ساز شکل گیری آینده ای با مشکلات کمتر خواهد بود.
هر اندازه انسان به طبیعت انسانی خود نزدیکتر باشد به سلامت روانی نزدیکتر است، از اهداف بهداشت روانی یکی ایجاد بهترین و مطلوب ترین شکل رفتار و سلوک اجتماعی از طریق بهره گیری از استعدادهای فطری برای زندگی سالم و بهنجار و دیگر جلوگیری از بیماریهای روانی است.(ویسبری1،1991)
انسان موجود زیست شناختی روانشناختی و جامعه شناختی است و به همین سبب برآوردن احتیاجات جسمانی، روانی ، معنوی و اجتماعی افراد تاثیر بسزایی در بهداشت روانی افراد دارد (شاملو،1385) لذا ایجاد و خلق راهکارهایی برای تعریف و تداوم بهداشت روان با تاکید برجنبه های مختلف آن می تواند باعث توسعه و کارآمدی نیروی انسانی جامعه گردد.
اهمیت بهداشت روانی
همانطور که قبلاً ذکر شد نهادها و ارگانهای جامعه موظف به تامین بهداشت روانی جامعه می باشند یکی از مهمترین ارگانها مراکز دانشگاهی می باشد که برای توسعه بهداشت روانی باید در آن بصورت آگاهانه و هوشیارانه اقدام به تعریف درست مشکلات نمود که برای تعریف ارزیابی درست مشکلات لازم است شاخص و معیار مناسبی داشته باشیم و بتوانیم اجزای بهداشت روانی را در چنین فضایی بشناسیم و سهم خود را نیز در پدیدآیی تداوم و تقویت آن ارزیابی نمائیم.
بسیاری از دانشجویان در برابر مشکلاتی همچون ترس از آینده در وضعیت اقتصادی، اجتماعی و شغلی، احساس درماندگی می کنندبه گونه ای که با رفتارهای نا مناسب اجتماعی و فرهنگی مثل وابستگی به مواد مخدر و . . . از آنان سر میزند که باعث افزایش و تورم مشکل می شود یا با این گمان که راهکاری وجود ندارد به وضعیت موجود تن در می دهند و رفتارهای انفعالی را در پیش می گیرند.
از طرفی دانشجویان نیز که بعنوان افراد خاص جانعه به شمار می آیند و معمولاً از جنبه های استعدادهای ذاتی از دیگر همسالان خود برتری دارند اغلب از لحاظ اجتماعی و اقتصادی از دیگر جوانان از وضعیت مقایسه ای برخوردارند لذا شاهد انحرافات کمتری در مقابل دانشجویان هستیم.
با این وجود عده زیادی نورنیک وجود دارند. و تعداد قابل ملاحظه ای نیز گاهی دچار اشکالات خفیف روانی می شوند.
در یکی از تحقیقات مربوط به بهداشت روان از دانشجویان خواشته شد که مشکلات و تعارضهایی که آنها را آزرده خاطر می کند را بنویسند که در این جا بطور خلاصه به برخی از موارد پرداخته می شود(هربرت کارول1(1979) به نقل از شاملو).
در موارد ذکر شده شاید این طور به نظر آید که تا حدودی این نوع مشکلات ساده است و بتدریج دانشجویان با گذر زمان و کسب تجریه موفق به حل آن می گردند، اما همین مشکلات ساده در پاره از مواقع مرتفع شدن ان آنقدر مشکل می شود که فرد دچار نگرانی و اضطراب و تشویش بسیار زیادی می شود که در صورت جدی نگرفتن آن می تواند به مشکلات عمیقتر روانی نیز بیانجامد.
بسیاری از متخصصان علم روانشناسی بر این عقیده اند که تعداد زیادی از دانشجویان مرکز
آموزش عالی مبتلا به انواع اختلالات و مشکلات عصبی و عاطفی می باشند که در ابتدا این مشکلات خفیف بوده ولی به علت اینکه در تشخیص درمان آن چاره ای اندیشیده نشد ه است به حالات خاص پسیکوسوماتیک و نورتیک انجامیده است.
تعاریف بهداشت روانی:
تعریف سازمان بهداشت جهانی:
سازمان بهداشت جهانی در تعریف بهداشت روانی اینگونه می گوید:
« بهداشت روانی، در درون مفهوم کلی بهداشت قرار دارد و بهداشت یعنی توانایی کامل برای ایفای نقش های روانی و جسمی بهداشت به معنای نبود بیماری و عقب ماندگی نیست».
همچنین کارشناسان سازمان بهداشت روانی سلامت فکر و روان را اینطور تعریف می کنند:
«سلامت فکر عبارت است از قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران، تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی و حل تضادها و تمایلات شخصی بطور منطقی ، عادلانه و مناسب» (سازمان بهداشت جهانی1،1969)
تعریف انجمن بهداشت روانی کانادا نیز در یک دید کلی و جامع بهداشت روانی را در سه قسمت نگرشهای مربوط به خود، نگرشهای مربوط به دیگران و به نگرشهای مربوط به زندگی تعریف می کند. بدین منظور بهداشت روانی یعنی توانایی سازگاری با دیدگاههای خود با دیگران و رویارویی با مشکلات روزمره زندگی.
از تعاریف فوق می توان چنین استنباط نمود که بهداشت روانی امری ضروری است که تمام جنبه های روزمره زندگی انسان مدرسه دانشگاه، محیط کار و نظایر آن را در بر می گیرد و انچه که در بهداشت روانی باید مورد توجه قرار گیرد کرامت و شخصیت و حیثیت انسانی است و تا هنگامی که این اجزا مورد توجه قرار نگیرد تعادل روانی و بهبود روابط انسانی در میان ما معنا و مفهوم اصلی خود را القا نخواهد کرد.(میلانی فر 1382) نکته دیگر این تعاریف این است که در بوجود آمدن بهداشت روانی، کاهش علائم بیماری نیست بلکه ایجاد پتانسیل و توانایی روانی و جسمی در افراد برای مقابله با استرس های ناشی از زندگی اجتماعی نیز از اهمیت بسزائی برخوردار است و باعث باروری و هماهنگی در زندگی اجتماعی و اقتصادی می شود.
عوامل موثر در بهداشت روانی دانشجویان:
بهداشت روانی افراد متاثر عوامل متعددی است که نه اجتناب پذیرند و نه جدا از هم می باشند اگر چه بصورت جداگانه مورد بررسی قرار می گیرد. بدین معنی که تعادل روانی افراد در شرایط محیطی یا عوامل فردی بصورت متقابل، آرامش روانیشان دچار تغییراتی می شود و هر چه نفوذ و شدت این عوامل زیادتر باشد تاثیر و تهدیدش به میزان بیشتری خواهد بود عواملی همچون برآورده نشدن انتظارات، ناکامی، استرس، یادگیری، مسائل اجتماعی و رسانه های جمعی و . . . از مهمترین عوامل موثر بر بهداشت روانی می باشند.
ابعاد بهداشت روانی:
پیشگیری در بهداشت روانی شامل کلیه تدابیر و فعالیتهایی است که از پیدایش و افزایش بیماریهای عصبی - روانی در جامعه جلوگیری کند. بطور کلی در این نوشته از سه نوع پیش گیری صحبت خواهیم کرد.
1 - پیش گیری اولیه1:
هدف از این نوع اقدام برای تامین بهداشت روانی. جلوگیری از به وجود آمدن یک بیماری یا اختلال می باشد که با هدف عوامل کلی کاهش عوامل آسیب زا، تقویت ایستادگی افراد در مقابل عوامل آسیب زا، دخالت در فرایند اختلال را موجب می شود. پیشگیری اولیه نیز به دو صورت مستقیم و غیر مستقیم قابل اجرا می باشد، که در روش مستقیم با افزایش مقاومت و ایستادگی افراد در مقابل عوامل آسیب زا از بروز اختلال جلوگیری می شود و در روش غیر مستقیم با حذف عوامل آسیب زا خطر ابتلا به اختلال را از بین می بریم (میلانی فر1382)
برنامه های آموزش بهداشت روان (آموزش پیش از ازدواج2، آموزش تاثیرات مواد الکلی و مواد مخدر آموزش مهارتهای زندگی3 و برنامه های ارتقاء توانایی افراد (برنامه های آموزش در حین تحصیل) و ایجاد ساختارهای حمایت اجتماعی مناسب، ایجاد مرکز مشاوره شغلی، بیمه های درمانی و. . . ) نیز از نمونه های پیش گیری نوع اول می باشد.
2-پیش گیری نوع دوم4
در پیش گیری نوع دوم آنچه که مورد توجه قرار می گیرد شناسایی و درمان فوری مناسب اختلال است همچنین سعی شود با روش بیمار یابی، تشخیص زود هنگام، اجرای درمان به موقع و پیگیری مرتب از نظر درمانی از بروز عوامل بیماری جلوگیری کرد
سه نکته مهم در پیشگیری ثانویه باید مورد توجه قرار گیرد1- بیماریابی به منظور تشخیص 2- درمان فوری جهت رفع علائم اختلال 3- پیگیری و درمان نگهدارنده به منظور پیشگری از برگشت عوارض اختلال (شاملو 1385)
اقدامات درمانی نظیر رفتار درمانی1، گروه درمانی 2در قالب این بعد از بهداشت روانی قرار می گیرد
3-پیشگیری نوع سوم:3
آنچه در این نوع پیش گیری مورد توجه قرار می گیرد بازتوانی، حفظ تمام یاقسمتی از مهارتها و توانایی هایی است که به علت اختلال از دست رفته است تا فرد بتواند به گونه ای مفید و سازنده به زندگی اجتماعی، خانوادگی و شغلی خودبازگردد(سیلورمن4 1997)
در واقع برنامه های این نوع، توانبخشی افراد و جلوگیری از بازگشت مجدد اختلال در فرد و حفظ سلامت ایجاد شده توسط درمان سرو کار داشته و موجب تکمیل اقدامات قبلی می شود.
چشم انداز بحث:
از انجایی که موضوع اصلی این مقاله راهکارهایی برای آموزش و ارتقاع بهداشت روان در دانشجویان می باشد و تا حد زیادی کارایی فردی و اجتماعی این گروه از جامعه تا حد بسیار زیادی با شریانهای علمی و صنعتی جامعه پیوند خورده است به بررسی و تبیین این موضوع در برخورد برنامه ها و جامعه که در کشورما می تواند راهگشا باشد می پردازیم.
شناسایی زمینه های آسیب زا:
همانطور که میدانیم وقتی ما سعی می کنیم که موقعیتهایی که برای ما ناراحت کننده است را بشناسیم احتمال بیشتری برای اینکه بتوانیم این موقعیتها را بصورت تازه تری ببینیم وجود دارد در واقع می توانیم از رویکرد یک بعدی5 اجتناب کنیم و به بررسی گسترده تری در مورد موقعیت ناراحت کننده بپردازیم و می توانیم متناسب با توانائی های شخصی و عوامل محیطی راههایی را برای مقابله صحیح با آنها پیدا کنیم.
شرکت در فعالیت های آموزش مهارتهای زندگی
برنامه ریزی برای جلوگیری از احساس و درماندگی در لحظات آخر و ایجاد زمینه برای صحبت با افراد مطمئن در مورد زمینه های آسیب زا و اضطراب آور و همچنین محیا ساختن شرایط مطلوب برای شرکت افراد در کلاسهای آموزشی مخصوص (اگر مفید بودن آنها ثابت شده باشد بهتر است) از اقدامات موثر برای مقابله و ایجاد و آمادگی مناسب در دانشجویان می باشد.
آموزش افراد به منزله این است که افراد می توانند شرایط خود را تا حدی به کنترل خود درآورند زیرا اعتقاد به عدم کنترل رویدادها موجب بروز مشکلات و مسائل روانی و جسمانی می شود.
راتر معتقد است افراد از نظر مکان کنترل یا بیرونی هستند یا درونی، افرادی که از نظر مکان کنترل بیرونی هستند و برای تصور فقدان کنترل بر سرنوشت خویش هستند و معتقدند که آنچه بر آنان بگذرد حاصل عوامل بیرونی چون شانس، تصادف، سرونوشت، افراد دیگر و نظایر آنهاست در عوض افرادی که دارای کنترل درونی هستند خود را حاکم بر سرنوشت خویش میدانند مسئولیت موقعیتها و مشکلات خود را به گردن می گیرند و بیشتر حالت مسلط و فعال دارند (فارس1976) برای نمونه بعضی از زندانیان اردوگاههای مرگ هیتلری پس از کوششهای ناموفق اولیه برای فرار از زندان فعالیتی از خود نشان نمیدادند و به سرعت تسلیم شرایط موجود شده و به انتظار مرگ می نشستند ولی افرادی چون ویکتورفرانکل با اینکه دارای مشکلات بسیاری بودند خود را مسئول این شرایط میدانستند توانستند از این اردوگاهها نجات پیدا کنند.
ایجاد زمینه های مناسب برای شکوفائی استعدادها:
در جوامع مختلف موقعیتهای نامحدودی برای افراد آن وجود دارد که می تواند با شناسائی به آزمودن استعدادهای خود بپردازند و به موفقیتهای فردی و اجتماعی دست یابند. شاید این از بهترین ضروریات هر جامعه ای باشد که فرصتهای تقریباً نامحدود را برای پرورش استعدادهای آن جامعه به وجود آورد زیرا در این حالت است که افراد آن جامعه تک بعدی نمی شوند و یک موضوع خاص را برای نیل به اهداف انتخاب نمی کنند و دائماً به دنبال یادگیری و به دست آوردن مهارتهای جدید هستند.
غالباً در چنین شرایطی زندگی برای افراد جذابیت و گیرایی بیشتری دارد و به احتمال زیاد موفقیت بیشتری به دست می آورند و به دنبال احساس شایستگی1 ناشی از دست یافتن به مهارت عزت نفس2 افراد بالا می رود البته ممکن است سوالی در زمینه کمبودهای اقتصادی و مالی باشد ولی افرادی که تمایل به دست یافتن مهارت، و شکوفائی استعدادهای خود را دارند به احتمال زیاد راهکار مناسبی را با توجه به امکانات خود پیدا می کنند.
ایجاد زمینه هایی برای استقلال، توسعه شخصیت و عزت نفس:
فرد سالم احساس می کند که افراد اورا می پسندد و او نیز با نظر موافق به آنها می نگرد و برای خود احترام قایل است، شخص غیر عادی معمولاً بد بین است و اذعان می کند که هیچ وقت در زندگی او کسی وجود نداشته است که او را دوست داشته باشد و برای خود ارزشی قائل نیست در حالی که اصول بهداشت روانی مبتنی بر تقویت افراد است و نه تخریب شخصیت آنها پس سازمانها و مراکز آموزش عالی باید توجهی خاص به این موضوع داشته باشند و برای احترام گذاشتن به شخصیت افراد و دانشجویان با حساسیت بیشتری برنامه ریزی نمایند.
آنچه که برای جاری شدن زمینه های مناسب توسعه شخصیت و عزت نفس مهم به نظر می رسد در دو اصل مهم می باشد (ووزف رهد 2004)
رعایت احترام نسبت به افراد، در آنها این روحیه را پدید می آورد که درعین احساس ارزشمندی و احترام نسبت به دیگران هم با بی بند و باری مخالف باشد و هم بازور واجبار زیرا چنین افرادی احساس شخصیت و عزت نفس می کنند و می خواهند در جمع دیگران مورد احترام باشند و سعی می کنند روابط خود را با دیگران بر اساس احترام متقابل توسعه دهند.
ایجاد شرایط مناسب مشارکت:
اگر نگاهی به علائم و نشانه های اختلالات عاطفی بیاندازیم هسته اصلی و نقطه مشترک آنها را احساس انزوا و تنهایی می یابیم ما نیازمند پشتیبانی، آرامش دهی و اطمینان هایی هستیم که با مشارکت در فعالیتهای اجتماعی و تعاملات ناشی از آن از طرف دیگران برای ما فراهم می شود زیرا انسان موجودی اجتماعی است(کریمی 1373)
این با مشارکت و پذیرفته شدن در فعالیت های یک گروه باعث روابط اجتماعی قوی می شود و به دنبال آن افراد می توانند نگرانی ها و مشکلات خود را با افراد مطمئن بیان کنند و در عین حال به صورت متقابل باعث رفاه و خشنودی دیگران شوند.
در این زمینه افراد می توانند مشکلات خود را به صورت منطقی تر و واضح تر ببینندو در عین حال احساس ارزشمندی بیشتری کنند. از طرفی بسیاری از نیازهای روانی در اثر یادگیری اجتماعی و الگو پذیری به وجود می آید بدین معنی که نیازهای روانی و اجتماعی اکتسابی است ( آلپورت 1937)
تقویت اعتقادات و ارزشهای مذهبی
توجه به مبانی اعتقادی و مذهبی از دیرباز در تفکر انسان تاثیر گذار بوده است و در برخورد با مشکلات بسیاری یاری داده است و انحراف او را از مسیر اصلی خود که همان رسیدن به کمال انسانی است آگاهانده است.
بی شک تاثیر گزاری مبانی اعتقادی و مذهبی تنها به جنبه معنوی آن بر نمی گردد بلکه تاثیر گزاری آن در نوع تفکر، زندگی اجتماعی و روابط اجتماعی، سلامت جسمی و بهداشت روان فرد هم تاثیر گزار است. مطالعات نشان دهنده این است که افراد معتقد به مبدا (معتقد به خدا) بدون در نظر گرفتن نوع مذهب و دین، نوع رفتار و اندیشه سالمتری نسبت به افراد بدون اعتقاد یا اعتقاد ضعیف می باشد.(فرهادیان،1376) لذا با برنامه های دقیق و آگاهانه می توانیم بر اساس تعالیم و ارزشهای ناب دینی در مراکز آموزش عالی اقدام به تقویت این موضوع بسیار مهم نمائیم.