Deprecated: mysql_escape_string(): This function is deprecated; use mysql_real_escape_string() instead. in /home3/drhashemi/public_html/engine/classes/mysqli.class.php on line 151  نقش آموزش در توسعه امنیت فرهنگی ،سیاسی ،اقتصادی ،اجتماعی و بهداشتی » وب سایت دکتر سید احمد هاشمی در شیوه های نوین آموزش
هدیه معنوی این مجموعه را به روح پاک مادر و پدر بزرگوارم تقدیم می کنم و از همه خوانندگان محترم برای ایشان التماس دعا دارم
موضوع: مقالات كنفرانس هاي داخلي    نويسنده: administrator    تاريخ: 18 آذر 1390    بازديدها: 18621
نقش آموزش در توسعه امنیت فرهنگی ،سیاسی ،اقتصادی ،اجتماعی و بهداشتی

دکتر سید احمد هاشمی


چکیده
هر ملتی برای رسیدن به آمال و اهداف خود نیازمند تامین محیطی آرام و باثبات است.تمدن زمانی پدید آمد که آدمی بر محدودیت های محیطی غالب شد؛امروزه نیز این اصل صادق است.هیچ ملتی نمی تواند پیشرفت کند مگرآنکه محدودیت ها و آسیب های ناشی از محیط را مهار کرده و قادر به مقابله با آسیب های جدید باشد.
از هنگامیکه انسانها بر آن شدند تا از دل کوهها و جنگل ها بیرون آیند و در کنار هم به صورت دسته جمعی زندگی کنند نیاز به امنیت را احساس کردند. امنیت حالتی نیست که با فعالیت فردی و یک جانبه تحقق پذیرد ،بلکه برای تامین امنیت ملی تشریک مساعی افراد ملت،در تامین امنیت جهانی،مشارکت و همکاری ملتها ضرورت دارد.هر فرد یا ملت باید برای برخورداری خود و دیگران از این موهبت ،نقشی برعهده گیرد.بهره مندی از امنیت ،پیش شرط تحقق و بهره مندی از هر حق دیگری است.وقتی که کشوری در یک زمینه فاقد امنیت است ،این وضعیت در تمام شئون و ارکان آن تاثیر می گذارد.
در هزاره سوم همه کشورها در تکاپوی آماده سازی جوامع خود برای کنارآمدن با تغییر و تحولات و منطبق کردن خود با الگوها،هنجارها و انگاره های جدیدی هستند که در عرصه زندگی روزمره خودنمایی می کند. در این اثنا همه سازمانها و نهادها تمام همت خود را مصروف این هدف نموده اند که از طریق آموزه های فرهنگی-اجتماعی و به طور کلی در همه عرصه ها با تحت آموزش قراردادن افراد و سپردن برخی مسئولیتهای اجتماعی به آنها و آگاه کردن آنان نسبت به قوانین و مقررات جاری و رسیدن به جامعه ایمن را پایه-گذاری و آموزش دهند. این اهمیت تا بدان جا پیش رفته که اکثر صاحبنظران آموزش را کلید ورود و عبور از قرن

بیست و یک توصیف کرده اند و نقش آن را در ایجاد جامعه ایمن اساسی و حیاتی دانسته اند.
کلید واژه ها: آموزش،امنیت،توسعه،جامعه،امنیت ملی
مقدمه
انسان موجودی اجتماعی است که به تنهایی قادر به تامین همه نیاز های خود نیست. لذا با زندگی در اجتماعات بزرگتر سعی در تامین نیازهای خود دارد . جستجوی امنیت یکی از مهمترین کشش ها و انگیزه های انسانی است.می توان گفت که مهمترین نیاز جامعه تامین امنیت است.
امنبت از نظر لغوی به معنای بی خوف،امن و بی بیم است [1] از لحاظ اصطلاحی نیز امنیت "فقدان خطر نسبت به جان ،مال ،عرض و حقوق آحاد مردم جامعه "بیان شده است[2].

بدون شک امنیت مقدمه لازم برای حیات هر نظام سیاسی و اجتماعی است و دولت ها و مردم وقت و امکانات وسیعی برای تامین آن مصرف می نمایند.انسان از بدو پیدایش همواره با مسئله ای به نام امنیت دست به گریبان بوده و هیچ گاه فارغ از دغدغه های آن به سر نبرده است.امنیت قدمتی کهنه تر از مفهوم جامعه و اجتماع دارد چرا که فرد حتی در زندگی مجرد خود نیز با مشکل امنیت روبرو بوده است[3].
مفهوم امنیت به تدریج و با توسعه تمدن بشری دگرگون شده است چنانکه امروزه مفهوم امنیت برخلاف گذشته که صرفا در امان ماندن از تهدیدات نظامی بود دچار تغییر و تحولات اساسی شده است به گونه ای که امنیت دیگر معادل تهدیدهای نظامی و مرزی نیست،بلکه ابعاد تازه ای را به خود گرفته است، زیرا امروزه موضوعات جدیدی وجود دارد که امنبت و آرامش بشر را خدشه دار می سازد.[4].
از دیدگاه اسلام ،امنیت یکی از اصول زندگی فردی و جمعی ،زمینه ساز بهره وری از مزایا و مواهب حیات و تکامل بشر و یکی از مقدسترین آرمانها است.امنیت نقش ویژه ای در تقرب انسان به خدا ایفا می نماید تا آنجا که نعمت امنیت زمینه ساز عبودیت خدا و توحید ناب عبادی شمرده شده است[5].در سوره نور آیه 55،یکی از اهداف استقرار حاکمیت خداوند و خلافت صالحان و طرح کلی امامت ،تحقق امنیت ذکر شده است.همچنین در قران(سوره نحل آیه 112) شهری که از امنیت برخوردار است،به عنوان الگو و سرزمین ایده ال آمده است.اهمیت امنیت تا آنجاست که امام علی (ع) امنیت را به مثابه گواراترین نعمت ،مایه رفاه زندگی و یکی از اهداف ذاتی و ماموریت های اساسی حکومت اسلامی می دانند. پيامبر اكرم (ص): ”دو نعمت است كه شكر آنها گذارده نمي‌شود: امنيت و سلامتي.“ امام صادق (ع): ”سه چيز است كه مردم به آنها نياز دارند: امنيت، عدالت و رفاه.“
امنیت پیوند عمیقی با ساختارهای اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی جامعه دارد.بدون امنیت ،هیچ برنامه ای در داخل کشور قابل اجرا نیست.پیشرفت و ترقی اقتصادی کشور از نظر سرمایه گذاری ،طرح ریزی برای توسعه،و فعالیتها ی مشابه در گرو تامین امنیت اند.امنیت مفهومی فراتر از بقاء و صیانت ذات کشور دارد[7].اگر امنیت ملی در جامعه تامین شود،دولت و مسئولین هم مسئولیت ها و برنامه های سازنده خود را اجرا می کنند،می توانند به اقتصاد و مسائل زندگی افراد جامعه رسیدگی کنند.در نتیجه تلاش برای سازندگی و افتخارآفرینی ایجاد می شود.در صورتیکه اگر امنیت وجود نداشته باشد،اولین کسی که ضربه می خورد،خود دولت است.چون نمی تواند وظایف خود را به نحو احسن انجام دهد.
امنیت ملی مفهومی جدید است که با پیدایش پدیده دولت-های ملی در دوران معاصر پدیدار شده است [6]. زمانی می-توان از امنیت ملی پایدار و مستمر سخن گفت که همه عناصر امنیت ملی –از امنیت اقتصادی ، فرهنگی و اجتماعی گرفته تا امنیت سیاسی به درجه ای از ثبات و پایداری رسیده باشند[7].

امنیت و آموزش
یکی از مهمترین و اساسی ترین نیازهای انسان تامین امنیت است؛به طوریکه بدون وجود امنیت هیچ برنامه ای در داخل کشور قابل اجرا نیست.شکوفایی اقتصادی ، سرمایه گذاری، طرح ریزی برای رشد و هر گونه برنامه دیگر ،نیاز به آرامش و زمینه مطمئن در سطوح مختلف دارد که همگی در گرو تامین امنیت است.از این منظر امنیت در زمره اهداف،منابع و ارزش های اصولی و پایدار هر جامعه محسوب می شود[8].
آموزش و نظام آموزشی به عنوان یکی از ارکان جامعه پذیری سیاسی می تواند به توانمندسازی جامعه و افراد آن،برای نیل به امنیت کمک کند و به مرور ، جریان درونی شدن فرهنگ سیاسی و مشارکتی را در افراد جامعه تثبیت و تقویت کند.با توجه به مدت نسبتا طولانی تحصیلات پایه ،دانش آموزان تاثیرات عمیقی از مجموعه شرایط محیطی مدارس از جمله نحوه رفتار معلمان ،تعاملات بین گروههای دوستان و همسالان ، فعالیت های فوق برنامه،نحوه آموزش مطالب درسی و محتوای کتابهای درسی دریافت می کنند که در شخصیت و نگرش های آینده آنها اثرات ماندگاری را به جا می گذارد.
آموزش و تحصیل می تواند به برقراری نظم و امنیت در جامعه کمک کند.بی سوادی ریشه بسیاری از انحرافات است و در دامن زدن به به انحراف و ناامنی نقش اساسی دارد .میان سطح آموزش و آمادگی در ارتکاب جرم نسبت عکس وجود دارد،به طوریکه اغلب،بیشترین گروه از منحرفان جامعه را بیسوادان تشکیل می دهند[9] .
نظام آموزشی و آموزش ،وسیله ای مهم برای تبدیل یک جامعه نامتجانس و ناهماهنگ به جامعه ای یکپارچه از طریق تقویت و توسعه یک فرهنگ و هویت مشترک است که از دو طریق عمل می کند،از طرفی با بالابردن و شکوفا کردن استعدادها و تواناییهای نهفته فرد به تحقق و شکوفایی استعدادهای وی کمک کرده و از طرف دیگر ، با کمک به نظام اجتماعی ،به انتقال ارزشها و هنجارهای مطلوب جامعه می پردازد.به همین دلیل است که سرمایه گذاری در آموزش و تربیت افراد علاقمند ، متعهد و میهن دوست با هویت ملی،پیشرفت و سرافرازی کشور را تضمین کرده و موجبات رشد فرهنگی ،اجتماعی و اقتصادی جامعه را فراهم می کند.با چنین نگرشی به نظام آموزشی است که وقتی دولت روسیه در سال 1957 اولین سفینه فضایی خود را به فضا می-فرستد،مردم آمریکا نظام آموزشی خود را مورد تعرض شدید قرار داده و خواستار تغییر و تحول در نظام آموزشی کشور و جبران این خسارت و عقب ماندگی خود شدند.
به نظر آدام اسمیت آموزش افراد در واقع نوعی سرمایه-گذاری در آنها است.با آموزش،افراد توانا تر خواهند شدو آموزش می تواند فساد ومسامحه کاری را از میان بردارد . هر قدر دولتها بیشتر به آموزش مردم توجه کنند، پیشرفتهای اقتصادی و اجتماعی که لازمه امنیت است در جامعه امری حتمی خواهد بود.داشتن شهروند آگاه ،دانا و توانا ،بی شک اساس یک حکومت آزاد و سالم را بنا می کند.زمانیکه افراد جامعه از قدرت حزم و دور اندیشی ،قوه تمیز و قضاوت درست برخوردار خواهند بود که از حداقل آموزش عمومی بهره مند باشند.
بنابراین نظام آموزشی باید طوری تنظیم شود که نسل های آینده با انگیزه صحیح و براساس استعداد و علاقه بتوانند متغیرهای هویتی و فرهنگی را درک کرده و گام های موفقیت را به خوبی بردارند.چنین پیروزی باید همراه با حرکت و تلاش برنامه ریزان و سیاستمدارانی باشد که بتوانند با حفظ منافع ملی که جزئی از مفهوم امنیت ملی است –ودر نظرگرفتن مسائل نظام بین المللی ،تمدنی را بسازند که اتکای آن به زمین،سرمایه یا مواد خام صرف نباشد بلکه مبتنی بر پرورش روحیه ملی و هویتی توام با نیروی خلاق بشری و ابتکار باشد ،اگر چنین روندی بر سیاست کلی نظام حاکم شود،جغرافیای سیاسی ایران می تواند در منطقه استراتژیک خاورمیانه نمادی از یک کشور توسعه یافته به حساب آید. در غیر این صورت با ادامه روند کنونی که مبتنی بر سیستم بسته و متمرکز دولتی است ،نه تنها هویت و منافع ملی نمی تواند منجر به توسعه نظام آموزشی شود بلکه امنیت ملی هم با بحران و چالش روبرو می شود.
آموزش و تحصیل باعث می شود که افراد به طور فعالانه در اجتماع حضور یابند و آنها را قادر می سازد تا حقوق خود و دیگران را شناخته و در زندگی در کنار سایرین بکار برند.آموزش و امنیت دو اصل اساسی در جوامع هستند و ارتباطی ناگسستنی و دیرینه با هم دارند.نقش آموزش و نظام آموزشی در برقراری امنیت پایدار در جامعه بسیار مهم است.نقش نظام آموزشی و سازمان آموزش و پرورش با داشتن پتانسیل عظیم در جلوگیری از ناهنجاریهای اجتماعی و سوق دادن جوانان به ارزش های والای انسانی بسیار موثر است.دانش آموزان در محیط مدرسه و در حین تحصیل با تعاریف واقعی هنجار آشنا شده و بستر آلودگی آنها کمتر از جوانان و نوجوانانی است که ترک تحصیل کرده و علاقه ای به تحصیل ندارند.در مراکز آموزشی باید پرورش مقدم بر آموزش باشد،چرا که دو نهاد خانواده و آموزش و پرورش وظیفه فرهنگ پذیری جوانان را به عهده دارند.نقشی که آموزش و پرورش و نظام آموزشی می تواند در تولید امنیت در جامعه داشته باشد هیچ سازمان دیگری نمی تواند عهده دار شود و بخش عظیمی از برقراری امنیت پایدار در کشور مرهون زحمات و تلاش های نظام آموزشی است.جوانان و نوجوانان هم در پایداری امنیت نقش بسیار زیادی دارند،زیرا آینده سازان جامعه هستند و آموزش این افراد باعث می شود تا آینده ای بهتر در انتظار جامعه باشد.در واقع زمانی آموزه های یک نظام آموزشی می تواند به ایمن-سازی یا کشور بیانجامد که در خدمت ارتقای استانداردهای اساسی یک زندگی مسالمت آمیز قرار گیرد.
بنابراین آموزش و پرورش و نظام آموزشی باید از هویت ملی و فرهنگی جامعه حراست کند و در انتقال آن به نسل جدید گامهای موثری بردارد،اگر نظام آموزشی یک کشور نتواند افراد را به هویت ملی اشان پایبند کند ، ممکن است با خطر ازخودبیگانگی نسل جدید مواجه شده و دلبستگی آنان به هویت های بیگانه را سبب شود و در نتیجه امنیت در سطح کلان و ملی دچار آسیب شود.
نظام آموزشی براساس نوع خاصی از اثربخشی جهت رسیدن به جایگاه واقعی خویش تلاش می کند تا چالش های خود را به حد مطلوب برساند؛مطلوبیتی که در آن رویکرد و رهیافت های مفید ارزشی و اخلاقی گنجایش داشته باشد.چنین استراتژی می تواند در قالب آموزه هایی از قبیل امنیت،منافع و هویت ملی متجلی شود ، فرایند فوق نیاز به مطالعات عمیقی دارد.
نظام آموزشی با ایجاد احساس آگاهانه در ورد مکان و فضای جغرافیایی و کسب ارزشهای ملی در قالب آموزه های درسی و به کارگیری توان علمی افراد می تواند گامهای بلندی را در راستای تلفیق فرهنگ و تمدن که دارای نمادهای مکانی و فضایی هستند ،بردارد و در هویت بخشی به نظام اجتماعی و به خصوص به دانش آموزان موثر واقع شده و در حفظ و تقویت منبع و امنیت ملی مثمرثمر باشد.
روی هم رفته ،آموزش مهم ترین رکن برنامه ریزی جامعه است.کلیدی ترین عنصر در توسعه یک جامعه ،مردم آن جامعه هستند که باید از فرهنگ،آگاهی و مهارت های گوناگون برخوردار باشند.در نهایت،با توجه به روندهای موجود در نظام بین المللی،تفاوت بین کشورها به سطح فرهنگ و آموزش و تربیت تخصصی مردم آنها مربوط می-شود.تجربیات چهار قرن توسعه،اندیشمندان را به این نتیجه رسانده که توسعه در افزایش سرمایه ، تکنولوژی ،سطح درآمد و صادرات و صنعت خلاصه نمی شود بلکه مهمترین رکن توسعه،مردم با فرهنگ اند[4].
شکوفایی اقتصاد کشور،سرمایه گذاری،طرح ریزی برای توسعه،و مانند آنها در گرو تامین امنیت است.در واقع ،امنیت در زمره اهداف و منافع و ارزشهای اصولی و پایدار جامعه است[10].
اولین موردی که برای ارتقای امنیت و توسعه مورد نیاز است، ایجاد محیط آموزشی تضمینی و اجباری است . امنیت شرط لازم برای ثبات جامعه است. از اهداف آموزش رشد محیطی برای یادگیری،توسعه و اصلاح است ، محیطی که در آن ارزش های جامعه مورد احترام باشد . امنیت ،ثبات و پایداری بدون توسعه تضمین نمی شود و همچنین توسعه نیز بدون امنیت و ثبات[AiI].
توسعه چیزی بیش از نوسازی و رشد اقتصادی است و گذشته از بهبود سطح مادی زندگی،مقوله عدالت اجتماعی ،بزرگداشت ارزش ها و سنتهای بومی را نیز در بر می گیرد و منظور از توسعه گسترش توانایی،ظرفیت فکری،کیفیت دانش و مهارتهای فنی، خلاقیت و نوآوری،توانایی انسانها برای حل مسائل اقتصادی ، اجتماعی،فرهنگی و سیاسی و بهره مندی از منابع ، دستاوردها و امکانات جامعه و به طور کلی بهبود شرایط زندگی مادی و معنوی برای همگان است[11].
مراکز آموزشی بنا بر وظیفه قانونی خود مبنی بر تربیت مدیران لایق و شایسته در جهت نیل به اهداف توسعه و پیشرفت مملکت و تامین رفاه و آسایش مادی و معنوی ملت سرفراز ایران در کنف امنیت علاوه بر تهیه و اجراء برنامه های آموزشی جدید و متنوع کوتاه مدت و بلند مدت در سطوح مدیریت ،در جهت بالابردن سطح معلومات مدیران و کارگزاران و دانش پژوهان ،صاحب نظران و متخصصان رشته-های گوناگون باید تلاش کنند.
امنیت از عمده ترین شاخص ها برای ثبات،رشد و توسعه است که گاه به عنوان هدف در برخی از موضوعات اجتماعی و اقتصادی رخ می نماید.بر این مبنا آنچه روح امنیت را تشکیل می دهد ،تداوم و استمرار در حضور عوامل تاثیرگذار است و آنچه تداوم و استمرار را عینیت می بخشد،فرهنگ سازی مبتنی بر آموزش همگانی و اطلاع رسانی است.نقش آموزش و فرهنگ سازی در امنیت تا آنجاست که در نبود آن ،تمامی دستاوردهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی دستخوش ضعف و رکود خواهد شد.
مقصود از امنیت تنها حفظ زیستی و الزاما مادی نیست ،بلکه معطوف به انسان و توسعه منابع به برکت آموزش است.هرچند ماهیت آموزش ،اشکال (رسمی و غیررسمی ) و روش های گوناگون دارد،لیکن با همبستگی که توسعه با امر آموزش دارد،می توان اذعان نمود که مرکز ثقل تحول انسان و جامعه،در گرو آموزش است.آموزش،به عنوان سرمایه اجتماعی،نیروی آینده است و بانی دموکراسی و بشارت-دهنده صلح،توسعه و امنیت پایدار است.آموزش بنیاد تمامیت توسعه است.البته نمی توان آموزش را اکسیر حل همه مسائل جامعه دانست.لیکن غفلت از منش و فرایند آن،می تواند فرصتهای گرانبها را از کف بدهد و بر امنیت جامعه ،به ویژه از منظر توسعه تاثیر منفی داشته باشد.لذا در فرایند تکوین و نهادینه نمودن امنیت به عنوان سازوکار اجتماعی،آموزش ،نه حق بلکه فوریت است.برخورداری افراد از آموزش ،امکانات مناسب و فرصت های برابر آموزشی به عنوان یکی از ابزارهای مهم تحقق"عدالت اجتماعی" است[12].
در اینجا به بررسی نقش آموزش در هریک از عناصر امنیت ملی از قبیل امنیت امنیت فرهنگی ، سیاسی ، اقتصادی،اجتماعی و بهداشتی می پردازیم:

آموزش و امنیت فرهنگی
فرهنگ در یک محیط امن رشد می کند.فرهنگ القایی نیست،تحمیلی نیست و فرهنگ به دلیل ویژگی های ذاتی از یک ظرافتی برخوردار است و جای رشد می کند که زمینه-های لطیف پرورشی وجود داشته باشد، تا ما بتوانیم به امنیت حاصل از قانون دسترسی پیدا کنیم [13].
منظور از امنیت فرهنگی ،در نظر مقامات و مسئولان ، حفظ ارزش های برامده از انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی یا به تعبیری تامین امنیت آنها در برابر تهاجم های مختلف داخلی و خارجی است[7].
تربیت نیرونی انسانی لازم برای تولید و بازتولید مبانی فکری و اندیشه ای ارزش های انقلاب اسلامی ،به همان اندازه مهم است که مقابله با تهاجم به این ارزشها.نظام سیاسی و نهادهای آن در همان که باید با تهدیدات مقابله کنند،همزمان نیز باید درصدد فرصت سازی برای ارزشهای انقلاب اسلامی باشند . این فرصت سازی از طریق تربیت نیروی انسانی کارآمد در همه حوزه ها و رشته ها میسر است. اگر پیشرفت و توسعه را موثرترین عامل بقای دولت ها و جوامع بدانیم و نیروی انسای را مهمترین عامل توسعه ،در آن صورت تربیت نیروی انسانی کارآمد جهت توسعه کشور در همه ابعاد آن یکی از بنیادی ترین اقدامات برای تامین امنیت فرهنگی در معنای کلان آن است.ارزش های فرهنگی نیاز به بازتولید دارند و این باز تولید در خلا و بدون ابزترهای فنی نمی تواند صورت گیرد.
فرهنگ بدون ابزارهای مادی و فنی بازتولیدکننده آن در درازمدت ،نمی تواند تولید و بازتولید شود . فرهنگ با فن-آوری عجین شده است و بدون پیشرفت فنی نمی توان ارزشهای فرهنگی را در معنای کلان بازتولید کرد.به همین دلیل است که امروزه صنعت فرهنگی اهمیت پیدا کرده است.
درباره نقش آموزش در امنیت فرهنگی باید تربیت نیروی انسانی در زمینه ها و رشته های مختلف را مورد توجه قرار داد.این اقدام با فراهم آوردن زمینه توسعه کشور در ابعاد کلان،راه را برای بازتولید ارزشهای فرهنگی در درازمدت هموار می کند.
هر نوع فعالیت و اقدامی که بتواند ارزش های انقلاب اسلامی را در عرصه داخلی و به ویژه بین المللی تولید و بازتولید کند ،گامی موثر در راه حفظ ارزشهای انقلاب اسلامی و تامین امنیت فرهنگی می شود.

آموزش و امنیت سیاسی
"بوزان"، امنیت سیاسی را امنیت سازمان و نهاد دولت که اعم از حکومت است می داند.از این رو هر اقدامی که سازمان دولت را چه به صورت فیزیکی و چه به صورت غیر فیزیکی در معرض تهدید قرار دهد،تهدید سیاسی تعریف می شود.
آموزش می تواند افراد جامعه را با مطالبات خود آشنا کند و آنان را برای استیفای حقوق و مقابله با حکومت های خودکامه و مستبد مهیا نماید. وجوه تحصیلی اینگونه در واقع بیانگر تامین امنیت از رهگذر آموزش است.امنیتی که می تواند به برقراری دموکراسی و صلح پایدار کمک شایانی نماید.ترویج امنیت پایدار و پیوند وثیق آن با دموکراسی و صلح،یکی از چالش های عصر ماست و آموزش نظامند و هدفمند در همه اشکال خود برای تحقق چنین هدفی ضروری است.
به عقیده بسیاری از کارشناسان مشارکت و توسعه سیاسی به عنوان یکی از ابعاد پراهمیت امنیت ملی با سطح کمی و کیفی نظام و مراکز آموزشی ارتباط مستقیمی دارد.در واقع فرد زمانی می تواند در امور جامعه خود نقش ایفا کند که حداقل آموزش پایه ای را طی کرده باشد، آموزشی که دانش لازم برای مشارکت فعال در توسعه جامعه را فراهم کند.بر این اساس،فرایند تولید علمی،کشف قوانین و ارائه نظریات جدید سبب رشد و توسعه سیاسی و در نهایت بهبود شرایط زندگی برای همه می شود. با این حال مسئله کیفیت آموزش در ایجاد چنین تحولی بسیار اهمیت دارد.توان علمی افراد در بهبود بعد سیاسی امنیت ملی نقش حیاتی دارد.

آموزش و امنیت اقتصادی
امنیت اقتصادی یکی از نگرانی‌های اساسي دولت‌هاست.شمار زیادی از کشورها،امنیت اقتصادی را برترین عامل و هدف در امنیت جوامع خود تلقی می-کنند.در درجه نخست، اين وجه از امنيت به تحکیم بنیان‌های اقتصاد ملی و رهانیدن آن از آسیب وابستگی به کشورهای دیگر می پردازد.ظهور پیشرفت های علمی و تکنولوژیک نیز در پیشرفت یا شکست اقتصادی نهادهای اقتصادی موثرند؛حتی این عوامل می توانند مشخص کننده فرصت ها و تهدیدهای امنیت ملی باشند.

امنيت اقتصادي زيربنا و بستري مناسب براي توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي كشور است و بدون دستيابي به آن، اركان مهم توسعه اقتصادي يعني سرمايه‌گذاري، توليد، اشتغال، صادرات و... با ظرفيت كامل و با بهره‌وري بالا نمي‌توانند، تحقق يابند. متقابلاً در شرايط فقدان امنيت اقتصادي در جامعه، نارسايي‌ها و چالش‌هاي مختلفي مانند گسترش اقتصاد غيررسمي (زيرزميني)، قاچاق كالا و خدمات، نارسايي در توزيع كالاها و خدمات، خروج سرمايه‌ها و فرار مغزها، بكارگيري سرمايه‌ها و پس‌اندازها در بازارهاي غيررسمي و دلالي، و بالاخره كاهش شديد بهره‌وري ملي و به ويژه بيكاري و ركود در جامعه حاكم خواهد ‌شد.
در این راستا دولت و کلیه نهادهای آموزشی،که اتفاقا به عنوان نهاد اشتغالزا نیز محسوب می شوند، می تواند از به وجود آمدن شکاف های بزرگ در جامعه و ترمیم مقبولیت نظام،با جذب نیروهای کاری تحصیلکرده و همچنین ایجاد فرصت های شغلی به تقویت امنیت ملی کشور اهتمام ورزند[7].
آموزش می تواند میزان مشارکت افراد،توسعه مهارت ها ، مراقبت و نگه داری از منابع طبیعی،نحوه مصرف و نحوه استفاده از منابع کمیاب،استفاده مطلوب از سرمایه و منابع جامعه را ارتقا دهد.همچنین می تواند سطح کلی درامد را افزایش داده ، سطح تولید را در حوزه های گوناگون ارتقا دهد و در نتیجه سطح مطلق فقر را کاهش دهد و از فقیر بودن افراد جامعه جلوگیری نماید ، پراکندگی درامد را تغییر و باعث تحرک اجتماعی گردد [12].
آموزش یکی از مهمترین عوامل توسعه اقتصادی کشورها است. مبنای امنیت اقتصادی کشورها با خلاقیت ، نوآوری و سازماندهی منابع انسانی در امر آموزش مرتبط است. آموزش باید پاسخگوی نیازها و تقاضاهای اقتصادی دولت و افراد جامعه بوده و در نجات اقتصاد کشورها از بحران و ارتقای اقتصاد سالم و امن موثر عمل نماید.به علاوه، توسعه روش های آموزشی مدیران اقتصادی گامی در افزایش آگاهی مدیران و بهره دهی سازمانها و نهادهای اقتصادی است[7]..

امنيت اقتصادي بايد به عنوان يكي از اهداف عالي نظام اسلامي مدّنظر قرار گيرد تا بتواند زمينه گسترش سرمايه‌گذاري، توليد، كسب‌وكار، بهبود وضع معيشتي مردم و در نهايت عدالت اجتماعي را فراهم سازد، مخصوصاً كه نظام اسلامي در سند چشم‌انداز 1404 قصد دارد به عنوان الگويي براي دولت‌ها و ملت‌هاي اسلامي در منطقه تبديل شود و در افق چشم‌انداز بيست‌ساله، جمهوري اسلامي به عنوان قدرت اول منطقه تبديل گردد. ايجاد امنيت اقتصادي مستلزم فرهنگ سازي و اعتقاد به سرمايه است. فقدان امنيت اقتصادي در نظام كنوني جهان كه اقتصاد نقش جدي دارد، اثرات مهمي در تأمين منافع ملي و امنيت ملي كشور دارد.
بی شک موفقیت های توسعه اقتصادی هر کشور به میزان دانش،توانمندی نظام آموزشی و کارکنان آن بستگی دارد. آموزش ممکن است بر افزایش تولید، رضایت مصرف کنندگان،بهبود روابط میان فردی و گسترش افق دید اقتصادی کشور متمرکز باشد و سرانجام بهره وری یا اثربخشی اقتصادی را افزایش دهد.بنیان توسعه در مفهوم عام آن بر آموزش استوار است.آموزش زیربنای توسعه منابع انسانی . اولین عامل توسعه دهنده کشورها در حوزه اقتصاد است.پیشرفت اقتصادی کشورها به درست اندیشیدن،تفکر آموزش محور و خلاقیت و نوآوری منابع انسانی نیاز دارد.بنابراین ضروری است که مدیران اقتصادی سازمان ها به مهارتهای نوین آموزشی و برنامه ریزی های بلندمدت و کوتاه مدت مسلط شوند[14].
از جمله مسائل دیگری که در اقتصاد آموزش باید مورد توجه قرار گیرد،چگونگی سرمایه گذاری در بخش آموزش است. صرف اختصاص درصدی از بودجه کشور به آموزش نمی تواند ما را از نتیجه کار مطمئن سازد بلکه کیفیت توزیع آن باید مورد توجه قرار گیرد.مهم آن است که بدانیم چه مقدار از آن را در کدام قسمت باید صرف کرد؛مثلا باید دانست که برای توسعه آموزش در کدام قسمت باید هزینه کرد.باید دانست که توسعه آموزش در کدام یک از شاخه های صنعت،کشاورزی،مدیریت و خدمات لازم تر است و بازده بیشتری دارد.
در مجموع ،آموزش نیز بر امنیت اقتصادی تاثیرگذار است .اقتصاد سالم و متعادل،محتاج نیروی انسانی کافی و کاردان است و تامین این نیروی انسانی وظیفه نظام آموزشی است.

آموزش و امنیت اجتماعی
مقوله امنیت اجتماعی به عنوان یکی از ارکان امنیت ملی ،به ویژه در کشورهای در حال توسعه،بعد از پایان جنگ سرد مورد توجه ویژه ای قرار گرفته است.مطالعه مختلف کشورهای در حال توسعه نشان می دهد که بیشترین تهدید امنیت ملی این کشورها ناشی از مسائل داخلی و از جمله مسائل اجتماعی و سیاسی است.
آنچه مشخص است در راستای تامین و توسعه امنیت اجتماعی عوامل بسیاری نقش دارند که از آن جمله می توان به نقش نظامهای آموزشی به عنوان بارزترین نمود سرمایه گذاری در تقویت،تحکیم و توسعه امنیت اجتماعی اشاره نمود. این اصل مسلم را باید پذیرفت که هیچ نظام سیاسی یا قوه قهریه ای در سطح جامعه قادر به تامین و توسعه امنیت اجتماعی بدون حمایت و کمک نهادهای دیگر از جمله نهادهای آموزشی نمی باشد.
بنظر مي رسد که آموزش نقش اساسي در زندگي اجتماعي داشته و پيشرفت عمومي وقتي حاصل مي شود که سطوح آموزشي از ابتدايي تا تحصيلات عالي افزايش يابدسرمايه گذاري در امر آموزش بعنوان بالاترين اولويت کشورهاي درحال توسعه شناخته شده است . در واقع هزينه اي که در امر سرمايه گذاري آموزشي صرف مي شود با در نظر گرفتن عرضه و تقاضا بازگشت سرمايه را از نظر اقتصادي بدنبال خواهد داشت و سرمايه گذاري آموزشي در سنين پايين موجب افزايش بهره وري در آينده مي گردد .
"باری بوزان" از جمله نخستین متخصصان امنیت بود که امنیت اجتماعی را به عنوان یکی از اجزای ملی مورد توجه قرار داد.او در کتاب دولتها،مردم و هراس،امنیت اجتماعی را "توانایی حفظ شرایط داخلی برای تکامل الگوهای سنتی،زبانی،فرهنگی،دینی و هویت ملی" تعریف می-کند[15].
آموزه های تاریخی نشان می دهد که نهاد های تربیتی منشا آموزش های عمومی و پاسداری از ارزشها، سنتها و هنجارهای یک جامعه بوده اند و از این طریق به آرامش روانی اعضای جامعه به منظور تلاش برای انباشت سرمایه اجتماعی و اقتصادی کمک کرده اند.نظامهای آموزشی می توانند با طرح و تدوین سیاستها و برنامه های نوین و همچنین با تحقق بخشیدن به برنامه ها و فعالیتهای جامع و فراگیر خود ،در راستای رشد و توسعه پایدار و نیز توسعه امنیت اجتماعی،گامهایی اساسی بردارند.
می توان به یقین اذعان نمود که تصور"توسعه" و "امنیت اجتماعی" بدون ارتباط با نهادهای آموزشی ،از لحاظ عقل و منطق ،در واقع محال است و دور از ذهن به نظر می رسد.در واقع عدم توجه به نقش مهم آموزش و مراکز آموزشی در توسعه فرهنگی-اجتماعی و ایجاد امنیت اجتماعی نتیجه ای جز بی ثباتی اجتماعی و امنیتی در بر نخواهد داشت.

آموزش و امنیت بهداشتی
آموزش می تواند به امر بهبود بهداشت و تغذیه کودکان و خانواده و در کاهش مرگ و میر و افزایش امید به زندگی موثر باشد.همچنین نقش آموزش در پیشگیری و کاهش بیماریها،تحدید جمعیت،بهداشت،سلامت خانواده،سن ازدواج ،تعداد مطلوب فرزندان،طرق جلوگیری از بارداری و پیشگیری از تعدد فرزندان،دانش مربوط به راه های مقابله با بیماریها و پیشگیری از آن تعیین کننده است.

نتیجه گیری
آموزش برای دولت ها، در حقیقت نوعی سرمایه گذاری است.این سرمایه گذاری، برخلاف بسیاری از فعالیت های اقتصادی،به صورتی است که بازده و سود آن دیر به دست می آید و نتیجه آن هنگامی معلوم می شود که نسل آموزش-دیده فعال شودو امورجامعه خویش را به دست گیرد.به همین دلیل اهمیت آن بر همه آشکار نیست و تنها ددوراندیشان اهمیت سرمایه گذاری در آموزش را درک می-کنند.
در نتیجه رویکرد راهبردی برای توسعه و تعمیق آموزش به تناسب موقعیت و شرایط هر جامعه و تدوین برنامه ها و بهبود اور اجرایی مربوط به آموزش می تواند به تکوین مبانی امنیت پایدار در جامعه منتهی شود.چنین امنیتی بیش از آنکه استفاده از قوای قهری خودکامه دولتها و تجاوز به حقوق دیگران تحت لوای دموکراسی باشد ،نیازمند توسعه و تعمیق آموزش آگاهی دهنده است تا به ارتقای درک ذهنی و فکری انسانها از خود و دیگران منجر شود.در نتیجه اگر باور داشته باشیم که آینده مکانی نیست که بدانجا می رویم،بلکه جایی است که آن را به وجود می اوریم،باید اذعان نمود که راه هایی که به آینده ختم می شوند،یافتنی نیستند بلکه ساختنی اند و ساختن آنها ،هم سازنده راه و هم مقصد را دگرگون می کند و به این منظور آموزش می تواند در ساختن و بنانهادن امنیت کمک موثری نماید.
باید توجه داشت که بدون امنیت سیاسی ،اجتماعی ، فرهنگی ،اقتصادی و بهداشتی ، حصول امنبت ملی به سرابی در بیابان تبدیل خواهد شد.
در عصر حاضر نظام حکومتی می تواند با ترویج نظام آموزشی که بر اصل پویایی و استانداردهای جهانی استوار باشد،بدون دخالت دادن مسائل سیاسی و جزئی در آن و با تکیه بر ارزش های مشترک افراد جامعه و نیز تاسیس و ترویج نمادهای ملی وحدت، انسجام ، امنیت ملی و تمامیت ارضی کشور را تضمین کند.
این واقعیت که دانش بدون روح و بینش علمی وجود ندارد،نشانگر جلوه هایی است که عالی ترین و ناب ترین خصلت های فرهنگ و هویت ملی یک نظام را بیان می کند،به طوریکه چهره های یک ملت را می توان به روشنی در آن تماشا و تامل کرد.پس در این راستا نظام آموزشی باید روح علمی، پژوهشی و نواندیشی را در جامعه نهادینه و تبدیل به یک فرهنگ کند.
نظام آموزشی با ایجاد سرمایه گذاری در امر آموزش به منظور تعلیم و تحکیم هویت و منافع ملی و تشکیل سرمایه انسانی موجب بهبود ظرفیت تولید و رشد اقتصادی می شود.
اگر بپذیریم که نظام آموزشی رکن اساسی جهت احراز هر چه بیشتر هویت و حفظ اقتدار و منافع ملی و موجب تقویت امنیت ملی می شود،به این نتیجه می رسیم که در این راستا اتخاذ استراتژی کارامد موجب رشد و توسعه ملی در سطح گسترده می شود.
زمانیکه نظام آموزشی دارای ویژگیها و خصلتهای یادشده باشد هم خود احساس امنیت می کند و هم موجب امنیت ملی خواهد بود.


اطلاعات
براي ارسال نظر، بايد در سايت عضو شويد.

منوي اصلي

موضوعات

آرشيو

پيوندها

هر گونه کپی برداری از این سایت با ذکر منبع مجاز می باشد.
برای مشاهده بهتر سایت لطفا از مرورگر فایرفاکس یا اینترنت اکسپلورر 8 استفاده نمایید
دانلود نرم افزار فایرفاکس یا اینترنت اکسپلورر 8