Deprecated: mysql_escape_string(): This function is deprecated; use mysql_real_escape_string() instead. in /home3/drhashemi/public_html/engine/classes/mysqli.class.php on line 151  توسعه ی یادگیری و دانشگاه مجازی ضرورتی در جهت تحول و نوآوری در آموزش عالی استان فارس » وب سایت دکتر سید احمد هاشمی در شیوه های نوین آموزش
هدیه معنوی این مجموعه را به روح پاک مادر و پدر بزرگوارم تقدیم می کنم و از همه خوانندگان محترم برای ایشان التماس دعا دارم
موضوع: مقالات كنفرانس هاي داخلي    نويسنده: administrator    تاريخ: 5 خرداد 1391    بازديدها: 2841
توسعه ی یادگیری و دانشگاه مجازی ضرورتی در جهت تحول و نوآوری در آموزش عالی استان فارس
دکتر سید احمد هاشمی
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد لامرد
Hashemi-ahmad @ yahoo.com
لامرد- دانشگاه آزاد اسلامی- معاونت آموزشی و دانشجویی
ابوالفضل عباسی
کارشناس علوم تربیتی
A.abolfazl1369@yahoo.com


چکیده
تغییرات سریع اقتصادی، اجتماعی و فناورانه ماهیت زندگی و مشاغل افراد را تحت تأثیر قرار داده است. و تأثیر جدی بر مؤسسات آموزش عالی در قرن بیست ویکم گذاشته است. از این رو تلاش های زیادی برای توسعه ی فناوری اطلاعات در آموزش عالی صورت گرفته است؛ که حاصل این تلاش ها، نسل های اول و دوم دانشگاه های باز، یعنی آموزش از دور و آموزش مکاتبه های بود. پیشرفت شگرف فناوری اطلاعات ، بسیاری از محدودیت ها ، به ویژه محدودیت های زمانی و مکانی در امر آموزش و یادگیری را برطرف کرده و با ایجاد مفاهیمی از قبیل یادگیری مجازی، آموزش مجازی و دانشگاه مجازی، محیط آموزش را دستخوش تحول و گسترش پرشتابی کرده است. در این راستا، چند رسانه ای شدن، رویکردهای آموزش از راه دور را تقویت کرده است. این مقاله، بر آن است تا در عصری که فناوری اطلاعات به سرعت در حال رشد و گسترش است، با روشی توصیفی-تحلیلی به چالش ها و چشم اندازهای طراحی یادگیری الکترونیکی در دانشگاه های استان فارس بپردازد . این مقاله، ضمن بررسی عوامل مؤثر در موفقیت دوره های یادگیری آنلاین، با بررسی رویکردهای یادگیری دانشگاهی، بر رویکرد ساخت گرایان و ضرورت استفاده از آن در توسعه فناوری های نوظهور آموزشی و طراحی دوره های آموزشی آنلاین در دانشگاه مجازی می پردازد.
واژگان کلیدی: فناوری اطلاعات، آموزش عالی، آموزش الکترونیکی، دانشگاه مجازی.
مقدمه
با رشد روند جهانی شدن و توسعه ی روزافزون فن آوری اطلاعات و ارتباطات، همه ابعاد زندگی بشر با تغییر و تحولات سریع روبه رو شده است. آموزش عالی نیز بعنوان یک نهاد آموزشی شدیداً تحت تأثیر این تحولات قرار گرفته است و اگر نتواند خود را با این تحولات هماهنگ و همگام کند؛ بقا و حیات آن به خطر خواهد افتاد.
امروزه فناوری اطلاعات ، دارای آن چنان توانی در عرصه های مختلف حیات بشری است که بدون تردید می توان آن را نماد یک تمدن جدی یا ظهور یک موج تمدنی جدید دانست. این موج با تعابیر و اصطلاحاتی همچون : « ما بعد صنعتی » و مشخصه های «جامعه اطلاعاتی» و « اقتصاد دانش» شناخته شده است (مانیان و دیگران، 6:1384).
هم اکنون پیشرفت های فناورانه، پارادایم های نوینی را برای آموزش های دانشگاهی مطرح کرده اند. چند رسانه ای شدن، رویکردهای آموزش از راه دور را تقویت کرده است دوگانگی آشکاری میان ابعاد یادگیری سنتی و آموزش های جدید ظهور کرده است . بنا براین تکنولوژی های جدید که شامل وسایل ارتباطی، رایانه، اینترنت، نرم افزارها و... می باشد، فن آوری اطلاعات و ارتباطات نام گرفته است و به خاطر توانایی اش در تبادل، پردازش، ذخیره اطلاعات با سرعت بالا به صورت معجزه آسایی زندگی بشر را دچار دگرگونی کرده است و روش های آموزش و پرورش، تجارت و اقتصاد را متحول کرده است و مفاهیم جدیدی را مطرح کرده است. این تکنولوژی از اوایل سال 1980 وارد محیط آموزشی شده و از رایانه برای یادگیری دانش آموزان بهره بردند. از اواخر سال 1980مدارس قادر شدند این تکنولوژی را به شبکه و دیگر تکنولوژی های ارتباطی وصل نمایند. و در سال 1990 بود که فن آوری اطلاعات و ارتباطات جزء جدایی ناپذیر سیستم آموزشی کشورها شده است (پلگرام و اندرسون ، 20: 2002) کاربرد استعاره های دانشگاه «کلیکی» و دانشگاه «آجری» که از سوی برخی از صاحب نظران آموزشی مطرح شده اند، برای نشان دادن وجه تمایز ابعاد یادگیری سنتی و آموزش های جدید است (ویرجینو و همکاران ، 2:2004) به عبارتی، مطالعات تطبیقی روز نشان می دهد که در مجموع سه نوع نهاد و دانشگاه در حال ظهور و شکفتگی است: دانشگاه چند نهادی، دانشگاه از راه دور، دانشگاه بزرگسالان. این دانشگاه ها هر یک، رسالت ها، مأموریت ها و خصوصیات خاص خود را دارند (قورچیان، 641:1383) .
به اعتقاد «بنک » (1998) توسعه ی فناوری لزوم به کارگیری روش ها و شیوه های نوینی ایجاب می کند و تصورات مرسوم از فرایند یادگیری و تدریس را به مبارزه می طلبند. نتیجه این نوآوری ها، ضرورت طراحی مجدد برنامه های آموزش سنتی دانشگاه ها به سوی یادگیری مبتنی بر «وب» و حاکی از جدال و تنش ما بین دست اندرکاران آموزشی است ( مک دونالد و همکاران ، 12:2001). آن چه در عصر حاضر مشهود است لزوم و ضرورت استفاده و به کارگیری این فناوری ها می باشد.
این مقاله، برآن است تا ضمن بررسی مقوله رویکردهای یادگیری دانشگاهی و یادگیری الکترونیکی، به پارادایم های توسعه یادگیری دانشگاهی در دانشگاه مجازی استان فارس بپردازد.
نظریه ها و رویکردهای یادگیری دانشگاهی
گسترش فن آوری های اطلاعاتی جدید دارای ظرفیت های بالقوه ای برای تغییر شکل چگونگی انجام یادگیری در دانشگاه ها و دانشکده هاست (پاولن ، 284:2000). در این زمینه نظریه های یادگیری رفتارگرا، شناخت گرا و سازاگرا، بیش تر از سایر نظریه ها مورد استفاده دست اندرکاران فناوری های آموزشی است (مانیان و دیگران ، 7:1384) . در این جا به طور مختصر به این سه نظریه پرداخته می شود:
1. نظریه رفتارگرایی
رفتارگرايي نظريه اي است كه بر يادگيري حيوان و انسان بر اساس رفتارهاي قابل مشاهده تاكيد مي ورزد. يادگيري چيزي جز كسب رفتار جديد نيست و شرطي شدن به منزله فرايند كلي رفتار قلمداد مي شود نظریه رفتار گرایی که قدیمی ترین نظریه یادگیری است، بر تکرار یک الگوی جدید رفتاری متمرکز است؛ البته تا وقتی که به صورت خودکار در آید؛ به عبارت دیگر، این تئوری رفتاری بر رفتارهای آشکاری متمرکز است که قابل مشاهده و اندازه گیری باشد. از طرف دیگر، این تئوری امکان بروز فرایندهای ذهنی در مغز را به کلی نادیده می گیرد. در مدل های یادگیری رفتارگرا، عنصر تفکر، نقشی بر عهده نداشته و یادگیری چیزی جز کسب عادت نیست (آرمند، 1380).
در محیط های نوین آموزش الکترونیکی، دانش آموز معمولاً با کامپیوتر و شبکه (محلی یا جهانی) تعامل دارد. فراگیر اغلب بر اساس سرعت خود قدم بر می دارد و امکان بازخورد فوری برای تقویت یادگیری وی وجود دارد. یک طراح آموزشی می تواند به طراحی دوره ای بپرازد که در آن یادگیرنده متناسب با آموزش جلو رود و متناسب با آن بازخورد های مثبت متوالی که تقویت کننده یادگیری وی می باشد دریافت کرده یا اگر در مواردی به حد تسلط نرسید برای وی آموزش های اصلاحی پیش بینی شود که این خود توصیف کننده شکلی از آموزش انفرادی می باشد. به علاوه، تعامل دانش آموز – مربی و دانش آموز – دانش آموز از طریق وسایل الکترونیکی باید طراحی گردد که این خود فراهم آورنده تقویت و بازخورد برای دانش آموز همان طور که در آموزش به جلو می رود می باشد.
2. نظریه شناخت گرایی
رویکرد شناخت گرایی با تمرکز بر اینکه دانش چگونه دریافت شده، پردازش، ذخیره و بازیابی می گردد بینش وسیعی به طراحان آموزش یادگیری الکترونیکی می دهد. در مواجه با دروندادهای حسی، امر مهم این است که آموزش الکترونیکی می تواند و اغلب باید هم از صدا و هم تصویر استفاده کند. با صدای کلامی می توان به تشریح و توضیح درونداد تصویری پرداخت بدون اینکه بار اضافی ایجاد کند.
دیدگاه این نظریه پردازان درباره یادگیری انسان عبارت است از ( تحصیل یا سازماندهی مجدد ساختارهای شناختی که از طریق آنها ، انسان ها اقدام به پردازش و ذخیره اطلاعات می کنند). این نظریه مبتنی بر فرایند تفکری است که در ورای رفتار قرار دارد (مانیان و دیگران ، 9:1384) .
با آگاهی از شناخت و مهارت های شناختی، طراح آموزشی می تواند با استفاده از تکنولوژی کامپیوتر در محیط یادگیری الکترونیکی برای افزایش تجارب یادگیری اقدام کند. تشخیص این که بعضی یادگیرندگان، یادگیرندگانی بصری، تصویری یا ویدیوئی هستند می تواند در انتقال اطلاعات ثمربخش باشد. تشخیص این که دیگر یادگیرندگان، یادگیرندگانی شینداری، صوتی یا کلامی هستند می تواند برای یادگیری مؤثر استفاده شود. به علاوه کامپیوتر می تواند به عنوان راهی برای آموزش مهارت های سطح بالا همچون استدلال و حل مسئله مورد استفاده واقع شود. برنامه های هوش مصنوعی به عنوان نمونه ای از این که مسائل پیچیده می توانند از طریق استدلال حل شوند، مدلی آشکار از مهارت های حل مسئله و ارائه دانش عرضه می کنند، که در نتیجه منجر به یادگیری حل مسئله می شود و همچنین یک آگاهی از فرایند یادگیری(فراشناخت) به فراگیر اعطا می کند.
3. نظریه سازگرایان
سازگرایان، اعتقاد دارند که «یادگیرندگان»، خود ، واقعیت خویش را می سازند یا حداقل آن را بر مبنای ادراکات خود از تجارب تفسیر می کنند؛ بنابراین، دانش هر فردی تابعی از تجارب اولیه، ساختارهای ذهنی و باورهای اوست که در تفسیر اشیاء و رویدادها از آن ها استفاده میکند. دیدگاه سازگرایان به دانشجویان کمک می کند تا با استفاده ازدانش یا اطلاعات به «ساختن» معانی بپردازند. در این رویکرد، بیش ترین تکیه طراحان آموزشی بر فناوری های نوظهور آموزشی است. در این دیدگاه جدید (سازگران) برخلاف دیدگاه سنتی، تأکید بر یادگیری است نه آموزش؛ و این دو، با هم رابطه تراکنشی دارند که حاصل آن تولید دانش است ؛ بنابراین، یادگیری، فرایند پویا و در عین حال، اقتضایی بوده و تحت تأثیر شرایط و اقتضائات محیطی است. در دیدگاه سازگرا، یادگیرنده نه تنها نقش فعالی در تولید دانش و ساختن معانی از دانش و اطلاعات دارد بلکه در برنامه ریزی فرایند و نتایج مورد انتظار و کنترل فرایندهای یادگیری هم از مشارکت و مسئولیت برخوردار است. آموزش از این دیدگاه، به معنای پشتیبانی از فرایند یادگیری و یادگیرندگان و تشویق آنان و ارائه خدمات مشاوره ای برای آنان است. برخلاف دیدگاه سنتی، در این دیدگاه، معلم رابطه تعاملی با یادگیرنده دارد و در مقابل نیازهای حمایتی، تشویقی، مشاوره ای، اجتماعی (نیازهای همیاری) و مسئله یابی او، از خود عکس العمل نشان می دهد و نسبت به تأمین آن ها اقدام می کند (مانیان و دیگران ، 1384).
رویکرد ساختن گرایی فرصت های زیاد و چالش های بزرگی به طراحان آموزش الکترونیکی عرضه می کند. استفاده از فرامتن ها در محیط یادگیری الکترونیکی مبتنی بر وب به یادگیرنده اجازه کنترل توالی آموزش را می دهد که این امر با دسترسی به اطلاعات بیشتر در وب فراهم می گردد، امکانی که در شیوه سنتی نیست. این امر به طراح اجازه طراحی کردن آموزشی که متناسب با نیازهای یادگیرنده باشد را می دهد. با این وجود چنین امری باعث می شود یادگیرنده در فضای مجازی همانگونه که وی بر روی اطلاعاتی که به طور وسیعی بر روی وب در دسترس کلیک می کند گم شود. اما این وب پهناور از اطلاعات امکان ارائه دیدگاههای گوناگون و برخورد با محتوای آموزشی متنوع که در نظریه ساختن گرایی بر آن تاکید می شود را می دهد.
یک طراح آموزشی می تواند به طور خردمندانه ای براساس تنوع اطلاعات در دسترس بر روی اینترنت یا دیگر منابع اطلاعاتی نقطه نظرات گوناگونی را فراهم کرده و امکان برخورد آراء و افکار گوناگون را فراهم آورد. تعامل یادگیرنده – محتوا می تواند غنی و متنوع شود، به ویژه زمانی که از ارائه چند رسانه ای اطلاعات در طراحی آموزشی استفاده شود. اصول ساختن گرایی – مذاکره اجتماعی و یادگیری مشارکتی – در محیط یادگیری الکترونیکی که مربیان و یادگیرندگان همه از یکدیگر دور هستند می تواند چالشی قلمداد شود. طراحی آموزشی باید در بردارنده فرصتهایی برای در معرض گذاشتن عقاید گوناگون که در واقع جانشینی برای تعاملات رو در روی نظام سنتی - که به طور عادی در یک کلاس اتفاق می افتد- باشد. تکنولوژیهایی نظیر پست الکترونیکی، تابلوی اعلانات، اتاق گفتگو و کنفرانسهای الکترونیکی می تواند برای تسهیل مشارکت استفاده شود (یوسف ، 2006).
پيشنهادهاي رويكرد ساختن گرايي در طراحي آموزش الكترونيكي
1. يادگيري فرايندي فعال است. فعال نگه داشتن يادگيرندگان و وادار كردن آنان به انجام دادن فعاليت هاي معنادار، منجر به پردازش سطوح بالاي اطلاعات و تسهيل ايجاد معاني معاني شخصي مي شود. اين كه از يادگيرندگان خواسته شود تا اطلاعات را در موقعيت عملي به كار برند فرايندي فعال است و تفسير و ارتباط شخصي را آسان مي كند.
2. يادگيرندگان خود بايد دانش را بسازند. در محيط الكترونيكي ، فراگيران به جاي كسب و دريافت اطلاعات پالايش شده از استاد كه ممكن است داراي سبك ، تجربه و آموخته هاي متفاوت با آنان باشد ، اطلاعات را بايد به صورت مستقيم و بدون واسطه تجربه و دريافت كنند.
3. يادگيري مشاركتي و گروهي مورد حمايت قرار گيرد تا يادگيري ساختن گرايي تسهيل شود. كار كردن با ديگر يادگيرندگان تجربه زندگي واقعي در گروه را به يادگيرندگان اعطا مي كند .
4. كنترل و نظارت بر فرايند يادگيري بايد به يادگيرندگان سپرده شود .شكلي از اكتشاف هدايت شده بايد وجود داشته باشد تا يادگيرندگان با راهنمايي كم استاد ، در مورد اهداف يادگيري تصميم گيري كنند.
5. به يادگيرندگان بايد زمان و فرصت كافي داده شود تا به تامل و تفكر بپردازند . در يادگيري الكترونيكي يادگيرندگان نيازمند زمان هستند تا در مورد اطلاعات فكر كنند و آنها را دروني سازند.از يادگيرندگان خواسته شود حين فرايند يادگيري ، مجله اي را توليد كنند تا بدين وسيله به تفكر ، تامل و پردازش بپردازند.
6. يادگيري براي ياگيرندگان بايد معنادار باشد . محتواي يادگيري بايد در برگيرنده مثال هاي باشد كه به يادگيرندگان مرتبط باشد .تكاليف و پروژه ها بايد به گونه اي باشند كه به يادگيرندگان اجازه دهند فعاليت هاي معنادار را خود انتخاب كنند و به آنان كمك كند تا اطلاعات را به كار گرفته و شخصي كنند.
7. يادگيري بايد تعاملي باشد تا يادگيري در سطوح بالا و حضور اجتماعي را ارتقا بخشد و به توليد معناي فردي كمك كند.
رویکردهای جدید یادگیری الکترونیکی
یادگیری الکترونیکی تعاریف متعددی دارد و صاحب نظران از زوایای مختلف به آن پرداخته اند. واژه هایی چون یادگیری مبتنی بر «وب»، آموزش مبتنی بر اینترنت، آموزش از طریق «وب»، یادگیری منعطف و آزاد و یادگیری بر خط به نوعی در برگیرنده این نوع یادگیری هستند یادگیری الکترونیکی، سپیده دم یک عصر جدید یادگیری است (فورمن و همکاران ، 76:2002)؛ آموزش الکترونیکی که نتیجه به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباط در آموزش می باشد. به فرایندمحوری، خودرهبری و خودآموزی فراگیر تأکید دارد (فتحیان و مهدوی نور 119-117 : 1386). فناوری های جدید یادگیری می تواند تعلیم و تربیت را از طریق روش های ساختاری و نظام مند تحت تأثیر قرار دهند. روش های تدریس و یادگیری سنتی معمولاً بر عدم فعالیت فراگیران گرایش دارند. سبک های یادگیری در بین دانش آموزان از تنوع بسیار برخوردار است: سبک دیداری شنیداری، حرکتی که هر دانش آموز با توجه به عادت یادگیری منحصر به فرد خود یکی را انتخاب می کند. فن آوری اطلاعات و ارتباطات با انعطاف پذیری خود، توانایی استفاده از روش های مشارکتی، انفرادی، صوت و تصویر، شبیه سازی، مسافرت مجازی، مدل سازی، بازدید از موزه ها را بصورت مجازی فراهم می کند ((www.ed.Gov/offices/As/final/Rport.2000.
با توجه به تعاریف فوق ، می توانیم به رویکرد تلفیقی متدولوژی های موجود یادگیری اشاره کنیم. توجه به این رویکرد، می تواند به برنامه ریزان در طراحی و توسعه محیط های اثربخش آموزشی آنلاین کمک کند. در این جا به سه رویکرد اصلی اشاره می شود :
• یادگیری ((F 2 F )) و یادگیری چهره به چهره : یادگیری چهره به چهره رویکرد کلاسیک یادگیری است و یکی از رویکردهای مرسوم بوده و هست. امکان پرسش و بازخورد همزمان، انعطاف پذیری بالا و متکی نبودن به فناوری از جمله مزایای اصلی این روش و کیفیت تدریس متغیر و منعطف بودن دانشجویان وابستگی به زمان و مکان خاص از جمله معایب این روش به شمار می رود؛
• (( e-L )) یادگیری الکترونیکی: ظهور یادگیری الکترونیکی از اواسط دهه 1990 آغاز شد؛ عدم وابستگی این نوع یادگیری به زمان و مکان و ... باعث گسترش فناوری (خاصه وب) در دسترس بود، و بسیاری از افراد به صورت فردی در خانه یاد می گرفتند( بلیمان ، 25:2004) ؛
در یادگیری الکترونیکی، تمام کوشش ها بر آن است که، فرایندهای یادگیری و آموزش به طور خودکار مدیریت و یادگیری توسط سیستم های مدیریت یادگیری کنترل شود. اگر چه یادگیری الکترونیکی، پدیده ای است که در قرن اخیر نمود پیدا کرده است، اما اصول آن هنوز در بیش تر موارد از آموزش ها و روش های یادگیری سنتی پیروی می کند. با این وجود، این اصول، نیازمند انطباق با تغییرات جدید فناوری است.
• یادگیری پروژه محور: حل مشکلات واقعی، مستلزم وظایف پیچیده ای از سوی دانشجویان است؛ بنابراین، در بسیاری از موارد، یادگیری عملی، به معنای یادگیری پروژه محور تلقی می شود. مطالعات متعددی از سوی صاحب نظرانی مانند : « بروفی » (1999)؛ «بوند » و «سولومون » (2001) و «باتاتیا » و همکاران (2002) نشان می دهد که این نوع یادگیری، یادگیری دانش و قابلیت را به همراه دارد. در این رویکرد، اعضای تیم نه تنها موضوعات درسی مرتبط، بلکه مهارت های کار تیمی، ارتباطات و مدیریت پروژه را نیز می آموزند (بلیمان ، 30:2004).
عوامل مؤثر در سیستم آموزش الکترونیکی
اگر باور داشته باشیم که می توانیم از راه دور و بدون نیاز به حضور در یک مکان و برقراری ارتباط نزدیک با استاد، مطلبی را بیاموزیم، به این هم خواهیم رسید که می توانیم یک دانشگاه مجازی بر پا کنیم. یک دانشگاه مجازی در حقیقت پایگاهی است که تمامی دروس و برنامه های آموزشی موجود در آن از طریق جهان مجازی اینترنت به دانشجویان ارائه خواهد شد. به این صورت دیگر نیازی نخواهد بود که دانشجویان در کلاس درس به صورتی سنتی حاضر شوند و تمامی آموزش ها از راه دور صورت خواهند گرفت. اما توجه به نقش هر یک از افراد مؤثر در این سیستم ضروری است؛ از این رو به نقش هر یک از عوامل پرداخته می شود.
1. مؤسسه
«بونک » (2000) اذعان می دارد که مدرسان دوره های آنلاین باید در سیستم آموزش الکترونیکی از چترهای زیر بهره مند باشند :
الف) چتر فناورانه: استفاده از فناوری موجود برای ارتقاء مهارت های دانشجویان ، کار آسانی نیست. مدرسان باید کاربرد سخت افزار و چگونگی کاربرد و انطباق فناوری با راهبردهای تدریس را به خوبی بدانند ؛
ب) چتر تربیتی: طراحی دوره ای که بتواند دانشجویان را مجذوب محیط های دوره های آنلاین بنماید، از مظاهر خلاقیت مدرسان است. در کلاس های مجازی، ابزارهایی برای ارتقاء مهارت های ذهنی دانشجویان به کار می رود که لازمه آن کاربرد درست وسایل ارتباطی از سوی مدرس است؛
ج) چتر اجتماعی: مدرس و مربی در دانشجویان حس تفاهم ایجاد می کنند. در محیط های یادگیری آنلاین، باید برای ایجاد تفاهم، رفاقت و همدلی وسایل ارتباطی فناورانه استفاده شود. این کار آسانی نیست؛ چرا که بسیاری از پیام های غیرکلامی از طریق این رسانه ها انتقال نمی یابند؛ بنابراین، استفاده از این چتر برای مدرسان و اطمینان از افزایش انگیزه و در نتیجه افزایش یادگیری دانشجویان مفید است.
موضوع دیگری که موجب نگرانی دانشگاه ها می شود، نگرانی در مورد زیر ساخت های حمایتی دانشگاه از اعضای هیئت علمی است. بسیاری از اعضای هیئت علمی دانشگاه ها، در زمینه انتقال دانش و تسهیم دانش از طریق استفاده از ابزارهای فناورانه با چالش های جدی مواجه اند. سمینارها، کارگاه های آموزشی در زمینه آگاهی اعضای هیئت علمی در مورد روش های انتقال و تسهیم دانش از طریق استفاده از ابزارهای فناورانه مفید است؛ بنابراین، دانشگاه ها باید برنامه های منسجم بلند مدت و کوتاه مدت برای آماده کردن مدرسان دوره های آنلاین داشته باشند.
2. دانشجویان
در محیط های یادگیری مجازی، فقدان ارتباط رو در رو باعث می شود تا دانشجویان احساس منزوی شدن کنند، مگر این که آنان با مدرسان تعامل داشته باشند و پاسخ سریع دریافت کنند. در اینجا، وجود چتر اجتماعی برای افزایش اعتماد دانشجویان به فرایندهای یادگیری برای مدرس و مربی ضروری است. زمان و تلاش، دو نگرانی رایج است که بر دانشجویان دوره های آنلاین تاثیرگذار است. در محیط های کلاس درس حضوری، دانشجویان به طور همزمان ماهیت اصلی موضوع درسی و ارائه آن از سوی مدرس را درمی یابند؛ در صورتی که در محیط های آنلاین چنین نیست؛ بنابراین، مؤسسات آموزش عالی در استان فارس باید به طراحی و توسعه سیلابس های درسی که مشارکت کارا و اثربخش دانشجویان را در پی داشته باشد، همت گمارند؛ همچنین مؤسسات آموزش عالی می بایست با برنامه های ویژه ترس فراگیران در کار کردن با فناوری های نوین را از بین برد.
3. فناوری
موضوع فناوری در محیط های مجازی موضوع گسترده ای است. موضوع فناوری و کاربرد آن به مانند محیط های آموزشی پیوسته تغییر می کند. اشکال و ابعاد فناوری در دنیای فناورانه، بخشی از تجارب مجازی است. کارایی و اثربخشی زیرساخت ها، نقش مهمی را در ایجاد و توسعه محیط های یادگیری آرمانی ایفاء می کند. چه نرم افزارهایی باید استفاده شود؟ چگونه می توان حمایت سازمانی را جهت استفاده هیئت علمی و دانشجو از این نرم افزارها و فعالیت در این زمینه جلب کرد؟ به چه میزان باید سرمایه گذاری کرد؟ و چه اقداماتی برای جلب حمایت از برنامه راهبردی مؤسسه در ارتباط با توسعه محیط یادگیری لازم است؟ سؤال های فوق از جمله سؤالاتی است که مدیران موسسه های آموزشی باید بدان توجه داشته باشند (تام و ورنر پف 18:2005)؛ از سوی دیگر، کاربرد این فناوری-ها مستلزم داشتن مراکزی چند رسانه ای است که به دانشگاه امکان می دهد به وسیله تجهیزات فناوری با تأکید بر آموزش و تجارب مشارکتی فراگیران، یادگیری آنان را با استفاده از ویدئو، صدا، تصویر افزایش دهد و در این صورت است که تجربه یادگیری برای فراگیران ارزنده خواهد بود (سونگ و همکاران ، 103:2001). با توجه به مظالب فوق ، به طور کلی ، عوامل مؤثر در تأمین منابع دوره های آنلاین عبارت اند از:
1. عوامل انسانی
2. قابلیت های فنی
3. ساختار ذهنی فراگیران و آموزش دهندگان
4. سطوح مشارکت
5. زیر ساخت های فناوری اطلاعات و ارتباطات
چشم انداز آینده یادگیری در آموزش عالی
با رشد روند جهانی شدن و توسعه روز افزون فن آوری اطلاعات و ارتباطات، همه ابعاد زندگی بشر با تغییر و تحولات سریع روبه رو شده است. آموزش و پرورش نیز بعنوان یک نهاد آموزشی شدیداً تحت تأثیر این تحولات قرار گرفته است و اگر نتواند خود را با این تحولات هماهنگ و همگام کند؛ بقا و حیات آن به خطر خواهد افتاد.
فن آوری اطلاعات و ارتباطات در طی زمان کوتاه به یکی از اجزای اساسی جامعه مدرن تبدیل شده است. اینک بسیاری از کشورها به موازات خواندن، نوشتن و حساب کردن، درک فن آوری اطلاعات و ارتباطات و تسلط بر مهارتها و مفاهیم پایه فن آوری اطلاعات و ارتباطات را بعنوان بخشی از هسته مرکزی آموزش و پرورش مورد توجه قرار داده اند. این تکنولوژی با قدرت بالا در پردازش، ذخیره و انتقال داده ها و اطلاعات توانسته است ماهیت روشهای یادگیری و اطلاع رسانی را تغییر دهد و امکانات مناسبی را برای ارایه خدمات آموزشی بدون محدودیت زمانی و مکانی فراهم آورد. آموزش و پرورش برای تطبیق با شرایط جدید نیاز به تجدید ساختار و تجدید نظر در چشم انداز و خط مشی های خود دارد و بدون استفاده مناسب از تکنولوژی اطلاعاتی و ارتباطی،چنین تجدید ساختاری امکان پذیر نیست و ضرورت دارد در کشور بزودی بستر لازم برای اجرا و توسعه فن آوری اطلاعات و ارتباطات در موسسات آموزشی فراهم گردد (هاشمی، 1389). « مک دونالد» به 8 تغییری که امروزه رسانه های دیجیتالی در یادگیری به وجود آورده اند ، اشاره می کند:
 تغییر از ((یادگیری خطی)) به ((یادگیری فرا رسانه ای))
 تغییر از ((یادگیری در طول دوران تحصیل)) به ((یادگیری مادام العمر))
 تغییر از ((یک روش یادگیری برای همه)) به (( روش های گوناگون یادگیری برای افراد مختلف ))
 تغییر از ((معلم به عنوان انتقال دهنده اطلاعات )) به (( معلم به عنوان تسهیل کننده تولید دانش)) و (( کمک کننده به یادگیری در جهت یادگیری خود گردان))
 تغییر از آموزش((استاد محور)) به ((آموزش یادگیرنده محور))
 تغییر از ((آموزش صرف)) به ((آموزش یادگیرنده محور))
 تغییر از ((یادگیری ملال آور و آزاردهنده)) به ((یاد گیری فرح بخش و سرگرم کننده))
 تغییر از((حفظ طوطی وار مطالب)) به ((یادگیری چگونگی اکتشافات و یادگرفتن))
تغییرات فوق در یادگیری که به مدد فناوری اطلاعات به وجود آمده است، چیزی جز اصول، مفاهیم و ارزش های موجود در نظریه یادگیری سازگارا نیست، بنابراین، فناوری اطلاعات، موجب تجدید حیات این نظریه شده و به تعبیر زیبای «تاپسکات» اینک با به کارگیری رسانه های دیجیتالی زمان تحقق آرزوها و آرمان های دانشمندان و نظریه پردازان سازاگرا فرا رسیده است (مانیان و دیگران ، 1384) .
به موازات تغییراتی که امروزه رسانه های دیجیتالی در یادگیری به وجود آورده اند ، پارادایم های آموزش عالی نیز دچار تغییر می شود . در جدول (1) رویکردهای عالی یاددهی و یادگیری سنتی و جدید با هم مقایسه شده است. دانشگاه مجازی، در واقع پدیده ای است که در پاسخ به چالش های هزاره سوم ایجاد شده است.
مقایسه رویکردهای عالی یاددهی و یادگیری سنتی و جدید
رویکردهای عالی سنتی رویکردهای عالی جدید
مدرس انتقال دهنده اطلاعات مدرس تسهیل کننده ، ناظر و راهنما
تاکید بر تدریس تاکید بر یادگیری
آموزش معلم محور آموزش فراگیر محور
کار فردی کار گروهی
فراگیر وابسته به استاد فراگیر مستقل
منابع یادگیری منفعل منابع یادگیری تعاملی
معلم تنها دانای صحنه تدریس معلم راهنمای کنار صحنه
منابع یادگیری محلی منابع یادگیری جهانی
درس های درون کلاس درس درس های شبکه ای
یادگیری برای آماده شدن در امتحان به یادگیری مادام العمر
اطلاعات به صورت متن اطلاعات چند رسانه ای
تعاملات به صورت همزمان تعاملات به صورت همزمان و غیر همزمان
فضای تعامل محدود به زمان و مکان (کلاس درس) فضای تعامل دنیای شبکه ای(آزاد از مکان و زمان)
تاکید آموزش بر کسب اطلاعات تاکید آموزش بر ساخت دانش

«آنتونی» بر این باور است که در طلیعه هزاره جدید، آموزش عالی با چالش های متعددی مواجه شده است که از آن جمله می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
 تقاضای روز افزون برای دستیابی به فرصت های آموزش عالی و حرکت به سمت آموزش عالی همگان ؛
 افزایش محدودیت منابع و فشار برای درآمدزایی؛
 افزایش تقاضا برای پاسخ گویی نظام های آموزش عالی نسبت به اعتبارات دولتی؛
 رشد سریع علم و فناوری و دشواری همگام شدن با سرعت شتابان آن؛
 ظهور بازیگران جدیدی که در ارائه آموزش عالی با دانشگاه ها رقابت می کنند(جعفری، 1383).
این موارد نشان دهنده جایگاه یادگیری الکترونیکی در سال های پیش روست. سرانجام آن که برخی از صاحب نظران معتقدند که ایستایی آموزش عالی در زمانه ای که همه چیز در حال تغییر است، فاجعه و پوسیدگی تدریجی است.
نتیجه گیری
پژوهش حاضر به بررسی یادگیری مجازی در آموزش عالی به عنوان رویکردی نوین در مواجهه با تحولات شتابناک قرن حاضر پرداخته است. این مقاله به بررسی رویکردهای رفتار گرایی ، شناخت گرایی و سازاگرایی در عصر دانش محوری می پردازد.
در سال های اخیر ، بیش ترین تکیه طراحان آموزشی برای توسعه فناوری های نو ظهور آموزشی به دیدگاه جدید سازاگراست. در این رویکرد، برخلاف دیدگاه سنتی، تاکید بر یادگیری است نه آموزش و این دو ، با هم رابطه تراکنشی دارند که حاصل آن تولید دانش است. رویکرد ساختن گرایی فرصتهای زیاد و چالشهای بزرگی به طراحان آموزش الکترونیکی عرضه می کند. استفاده از فرامتن ها در محیط یادگیری الکترونیکی مبتنی بر وب به یادگیرنده اجازه کنترل توالی آموزش را می دهد که این امر با دسترسی به اطلاعات بیشتر در وب فراهم می گردد، امکانی که در شیوه سنتی نیست.
در ادامه، به استناد برخی از مطالعات، چارچوب یادگیری الکترونیکی در دانشگاه ارائه و نتیجه گرفته شد که امروزه تغییراتی که رسانه های دیجیتالی در یادگیری به وجود آورده اند، پارادایم های آموزش عالی را نیز دچار تغییر کرده اند. دانشگاه مجازی در واقع پدیده ای است که در پاسخ به چالش های هزاره سوم ایجاد شده است. و سرانجام آنکه اگر چه صاحب نظران آموزش عالی کشور تلاش می کنند تا رویکرد یادگیری الکترونیکی جایگاه شایسته خود را در دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی بیابد، اما هنوز این نوع یادگیری در دانشگاه ها با مشکلات و چالش هایی رو به روست که حل آن مستلزم تدوین راهبردهای نوین یادگیری الکترونیکی و تاملاتی اساسی است، تا در پرتو این راهبردها، بتوان فرایندهای یادگیری الکترونیکی را با دیگر تلاش های یادگیری دانشگاهی پیوند زد.
در راستای هدف اصلی مقاله، پیشنهاد هایی به مدیران عالی دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی استان فارس برای اتخاذ راهبردهای اساسی و استفاده از آن در برنامه ریزی توسعه یادگیری مجازی دانشگاهی جهت گذار و انسجام بخشی به موقعیت کنونی به شرح ذیل ارائه می شود:
1- دانشگاه های چشم انداز، مأموریت و رسالت خود را در ابعاد جهانی و فراتر از مرزهای ملی تصور کنند. و مدیران ارشد دانشگاه ها تلاش کنند تا موضوع توسعه فناوری اطلاعات در تدریس و یادگیری را در برنامه های راهبردی دانشگاه مورد توجه قرار گیرد؛
2- ارتقاء شناخت کلیه ارکان دانشگاه اعم از: دانشجویان، کارکنان، اعضای هیئت علمی، مدیران و توان مند سازی آنان درباره توسعه فناوری اطلاعات و یادگیری الکترونیکی در دانشگاه؛
3- مدیران دانشگاه ها با درک استراتژیک از برنامه های توسعه دانشگاه های مجازی، اقدام به الگوبرداری و بهبود تطبیقی نمایند؛ بنابراین، شایسته است وزارت علوم، تحقیقات و فناوری این مهم را در دستور کار مسئولین دانشگاه ها قرار دهد.


اطلاعات
براي ارسال نظر، بايد در سايت عضو شويد.

منوي اصلي

موضوعات

آرشيو

پيوندها

هر گونه کپی برداری از این سایت با ذکر منبع مجاز می باشد.
برای مشاهده بهتر سایت لطفا از مرورگر فایرفاکس یا اینترنت اکسپلورر 8 استفاده نمایید
دانلود نرم افزار فایرفاکس یا اینترنت اکسپلورر 8