برنامه ريزي درسي (اصول و كاربرد)
تاليف
دكتر سيد احمد هاشمي
(عضو هيات علمي دانشگاه آزاد اسلامي واحد لامرد)
فهرست مطالب
عنوان صفحه
پیش گفتار 12
فصل اول: برنامه ی درسی
مفهوم برنامه ریزی 14
مراحل برنامه ریزی 14
انواع برنامه ریزی 15
مفهوم برنامه ریزی درسی 17
مراحل برنامه ریزی درسی 18
مولفه های اساسی برنامه ریزی درسی 19
مفهوم برنامه ی درسی 19
تعریف مولفه های اصلی برنامه ی درسی و مفاهیم مرتبط 22
طراحی برنامه ی درسی 22
رهنمودهایی برای استفاده از برنامه ی درسی 23
نظام های برنامه ریزی درسی و آموزشی 24
رابطه ی برنامه ریزی درسی، آموزش و تدریس 25
خلاصه ی فصل 26
فصل دوم: الگوهای برنامه ریزی درسی
اهمیت ارزیابی الگوها 29
الگوی تایلر 29
الگوی شورت 31
الگوی سابار 31
الگوی هیلداتابا 32
الگوی بابیت 32
الگوی کمپ 33
الگوی لوی 34
الگوی چارترز 34
الگوی لتون سوتو 35
الگوی پوفام و بیکر 35
الگوی کانلی 36
الگوی سیلبراشتاین 36
الگوی سیلور و الکساندر 37
الگوی هانکینز 38
الگوی تنروتنر 39
الگوی کر 40
الگوی وین اشتاین و فانتی نی 40
الگوی گودلد 41
الگوی الیوا 42
الگوی استن هاوس 43
الگوی هالینگ 44
الگوی ویلر 45
الگوی میلر وسلر 46
الگوی دنیس لاتان 46
الگوی دینامیک مک گی 47
الگوی نگرش سیستمی 47
الگوی کلاین 48
خلاصه ی فصل 51
فصل سوم: نیازسنجی آموزشی
اهیمت و ضرورت نیازسنجی آموزشی 54
روش های تعیین نیازهای آموزشی 56
منابع تعیین نیاز 56
متغیرهای لازم در نیازسنجی 58
خلاصه ی فصل 60
فصل چهارم: تدوین اهداف آموزشی
تعیین و تعریف هدف 62
منابع تعیین اهداف 63
طبقه بندی وسطوح اهداف در حیطه های یادگیری 67
سطوح یادگیری در حیطه نگرشی 69
هدفهای یادگیری درحیطه ی شناختی 70
سطوح یادگیری درحیطه ی مهارتی 72
انواع هدف های آموزشی 73
خلاصه ی فصل 77
فصل پنجم: تعیین استراتژی های یادگیری
روش تدریس 79
عوامل مؤثر در انتخاب روش تدریس 81
تقسیم بندی روش های تدریس 81
روش های تاریخی 81
روش سقراطی 81
روش مکتبی 82
روش های نوین 83
روش توضیحی 83
روش سخنرانی 84
روش اکتشافی 85
روش حل مسأله 86
روش واحد کار(پروژه) 87
روش گروه های کوچک 88
روش بحث گروهی 88
روش ایفای نقش (نمایش) 91
روش تمرینی 94
روش رو به سوی یار 95
روش کارآیی تیم 95
روش بارش مغزی 98
روش اعضای تیم 100
روش پرسش و پاسخ 101
الگوهای تدریس 102
الگوی تفکر انتقادی 103
الگوی تفکر استقرائی 107
الگوی بدیعه پردازی 108
الگوی دریافت مفهوم 109
الگوی پیش سازمان دهنده 114
الگوی یادسپاری 118
الگوی فراشناخت 120
خلاصه ی فصل 124
فصل ششم: انتخاب محتوا
مفهوم محتوا 126
منابع انتخاب محتوا 128
چگونگی انتخاب محتوا 129
معیارهای انتخاب محتوا 131
خلاصه ی فصل 134
فصل هفتم: سازمان دهی محتوا
چگونگی سازمان دهی محتوا 136
شیوه های سازمان دهی محتوا 137
اصول حاکم برسازمان دهی محتوا 143
انواع کتاب ها 144
رابطه ی زمان با سازمان دهی محتوا 146
خلاصه ی فصل 148
فصل هشتم: انتخاب تکنولوژی آموزشی
مواد آموزشی 150
تکنولوژی آموزشی 151
انواع وسایل آموزشی 153
عوامل موثر برای استفاده از رسانه های آموزشی 154
عوامل موثر در لزوم کاربرد تکنولوژی آموزشی 154
فواید استفاده ازمواد و تکنولوژی آموزشی 155
استفاده ازتکنولوژی جدید در امر آموزش 156
اهمیت و مزایای فن آوری اطلاعات و ارتباطات 157
نگرش سیستمی نسبت به فن آوری اطلاعات و ارتباطات 159
فراگیر و فن آوری اطلاعات و ارتباطات 160
معلم و فن آوری اطلاعات و ارتباطات 160
برنامه ی درسی و فن آوری اطلاعات و ارتباطات 161
تجهیزات، منابع و فن آوری اطلاعات و ارتباطات 162
تدریس، یادگیری و فن آوری اطلاعات و ارتباطات 162
الف- کاربردهای فن آوری اطلاعات و ارتباطات در تدریس 163
ب- کاربرد های فن آوری اطلاعات و ارتباطات در یادگیری فراگیران 163
پژوهش و فن آوری اطلاعات و ارتباطات 165
مدیریت و فن آوری اطلاعات و ارتباطات 166
محیط و فن آوری اطلاعات و ارتباطات 167
برونداد ( فراگیران با سواد و متفکر) و فن آوری اطلاعات و ارتباطات 168
بازخورد و فن آوری اطلاعات و ارتباطات 168
خلاصه ی فصل 173
فصل نهم: اجرای برنامه ی درسی
اهمیت اجرای برنامه ی درسی 175
آمادگی اجتماعی برای اجرای برنامه ی درسی 175
امکانات اجرای برنامه ی درسی 177
نیروی انسانی جهت اجرای برنامه ی درسی 177
معلم و برنامه ی درسی 178
مدیر و برنامه ی درسی 179
اولیاء و برنامه ی درسی 179
نظارت بر اجرای صحیح برنامه ی درسی 180
خلاصه ی فصل 181
فصل دهم: ارزشیابی
مفهوم ارزشیابی 183
انواع ارزشیابی 184
ارزشیابی از پیشرفت تحصیلی 185
ارزشیابی توصیفی 190
اصول حاکم بر ارزشیابی پیشرفت تحصیلی 191
ارزشیابی از برنامه ی درسی 192
نکاتی در مورد ارزشیابی از برنامه ی درسی 194
الگوهای ارزشیابی 195
خلاصه ی فصل 199
فهرست منابع
الف) منابع فارسی 200
ب) منابع انگلیسی 206
شناسنامه ی علمی 208
پیش گفتار
برنامه ریزی به عنوان یکی از عوامل موثر در شاخص های توسعه، اهمیت فراوان دارد. امروزه کشورهای مختلف برای دست یابی به توسعه، در ابعاد مختلف به برنامهریزی می پردازند. آموزش و پرورش نیز برای دست یابی به اهداف خود در زمینه های گوناگون به برنامه ریزی نیازمند است. نظر به اهمیت آموزش و پرورش در هر کشور و تاثیر آن بر زندگی شهروندان، به جرات می توان گفت، امروزه توجه به امر برنامه ریزی در این نهاد، یک ضرورت محسوب می شود.
یکی از انواع برنامه ریزی در نظام تربیتی، برنامه ریزی درسی است. برای همه ی افرادی که به نوعی با تربیت انسانها در حوزه های مختلف سر و کار دارند، لازم است که با برنامه ریزی درسی و فرایند آن آشنا باشند.
این کتاب به منظور ارائه ی برنامه ریزی درسی در آموزش و پرورش تدوین شده و هدف نگارنده برآن است که برنامه ریزی درسی را به شکلی روشن وکاربردی ارائه نماید.
مطالعه ی این کتاب به افرادی که با نظام تعلیم و تربیت سروکار دارند، پیشنهاد می گردد. معلمان، اساتید، دانشجویان رشته های تربیتی، مولفان کتاب های درسی و تولید کنندگان مواد آموزشی، می توانند از این کتاب استفاده کنند.
برخود لازم می دانم از کلیه ی افرادی که با این جانب در تالیف این کتاب همکاری داشتند، به ویژه سعی وافر جناب آقای عبدالرضا سعیدی در ویرایش متن کتاب تشکر و قدردانی نمایم. امید آن که اندیشمندان محترم، ما را از پیشنهادهای خود محروم نسازند و تدوین این کتاب در بهبود کیفی فعالیت ها ی تربیتی موثر واقع شود . وب سایت WWW.Dr-hashemi.com جهت ارسال دیدگاه ها معرفی می-شود.
با آرزوی توفیق الهی
سید احمد هاشمی
1391
فصل اول:
برنامه ی درسی
هدف های یادگیری:
از خواننده انتظار می رود پس از مطالعه ی مطالب این فصل بتواند:
1- مفهوم برنامه ریزی را توضیح دهد.
2- انواع برنامه ریزی را بیان کند.
3- مراحل برنامه ریزی را توضیح دهد.
4- مفهوم برنامه ریزی درسی را توضیح دهد.
5- مراحل برنامه ریزی درسی را بیان کند.
6- مؤلفه های اساسی برنامه ریزی درسی را بیان نماید.
7- مفهوم برنامه ی درسی را توضیح دهد.
8- مؤلفه های اصلی برنامه ی درسی را تشریح کند.
9- مراحل طراحی برنامه ی درسی را با ذکر مثال توضیح دهد.
10- چار چوب استفاده از برنامه ی درسی را بیان کند.
11- رابطه ی برنامه ریزی درسی، آموزش و تدریس را توضیح دهد.
مفهوم برنامه ریزی
برنامه ریزی یکی از ابزارهای مدیریت است که زمینه ی منطقی اتخاذ تصمیم را فراهم می سازد. امروزه برنامه ریزی از یک جریان غیرمستدل و نامنظم انعکاس های ذهنی و فعالیت های صرفاً مبتنی بر تجارب گذشته به فرایند اندیشیدن سیستماتیک و عینی و به مفهوم سازمان دهی منابع و جهت دهی اطلاعات تحول پیدا کرده است.
مفهوم برنامه ریزی به صورت های مختلف تعریف شده است؛ از جمله:
• برنامه ریزی، کوششی است آگاهانه و منظم برای انتخاب بهترین روش موجود جهت نیل به اهداف مخصوص.
• برنامه ریزی، شاخصی است برای کاربرد منطقی دانش بشری، برای اخذ تصمیمات لازم که به منزله پایه ی فعالیت های انسانی محسوب می گردد(دل پیشه،1380،ص146).
• برنامه ریزی، عبارت است از: استفاده از تفکر صحیح به منظور پیداکردن راه حل هایی جهت حل مشکلات.
با توجه به تعاریف بالا، برنامه ریزی را می توان چنین تعریف نمود:
برنامه ریزی، طرح راهبردهایی به منظور استفاده از منابع موجود برای رسیدن به اهداف مطلوب است.
مراحل برنامه ریزی
برنامه ریزی، یک طراحی است که باید گام به گام و مطابق اصولی خاص پیش رود. در اینجا، این مراحل به صورت ترتیبی معرفی گردیده است:
1- تعیین هدف: انسانها برای انجام دادن کارهای مختلف، از کارهای پیش پا افتاده شخصی تا پروژه های علمی، نیازمند مشخص کردن ارزش گذاری ها، قضاوت ها، گردش ها، انتخاب ها و ترجیحات خود هستند که به آنها هدف از انجام آن کار می گویند. البته قبل از تعیین هدف در هر کار، باید محدودیت ها، امکانات و توانایی ها را شناخت و بر مبنای آنها تصمیم گرفت. این مرحله به تمامی مراحل و تصمیم گیری های بعدی در راستای برنامه ریزی، جهت می دهد و بدین علت از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
2- انتخاب روش و وسیله: گر چه با طی کردن مرحله ی نخست، مهم ترین مرحله در برنامه ریزی صورت گرفته است؛ اما کار برنامه ریزان همچنان ادامه دارد و باید در جست و جوی وسیله و روشی باشند که اهدافشان را تحقق می بخشد و در این زمینه، هر روش و وسیله ای که اهداف بیشتر و مهم تری را پوشش دهد، مناسب تر است.
3- اجرا و ارزشیابی: پس از تعیین اهداف و انتخاب روش ها و وسایل مناسب، نوبت به اجرای برنامه می رسد. اجرا به دو صورت انجام می گیرد: ابتدا اجرای آزمایشی است که در این اجرا، برنامه برای مدت و محدوده ای خاص به صورت آزمایشی اجرا می شود تا بدین وسیله نقاط ضعف و قوت آن مشخص شود و کاستی های آن ازبین برود و در مرحله ی بعد، برنامه به صورت کامل اجرا می شود. باید توجه داشت که هر چند در مرحله ی اجرای آزمایشی کاستی ها و نقاط ضعف برنامه ارزشیابی می شود؛ اما ممکن است نقاط ضعفی هم وجود داشته باشد که در اجرای آزمایشی خود را نشان ندهد، پس در طول اجرای کامل برنامه نیز باید به صورت مستمر ارزشیابی صورت گیرد و مشکلات برنامه بر طرف گردد.
انواع برنامه ریزی:
برنامه ریزی را می توان در سه بعد یا از سه جنبه بررسی کرد:
1- زمان: منظور از زمان، مدتی است که یک برنامه ریزی برای اجرا نیاز دارد و به سه دوره تقسیم می شود: الف. کوتاه مدت (1 ساله) ب. میان مدت (بین 1 تا 5 سال) و ج. دراز مدت (بیش از 5 سال)البته در مورد مدتی که برای هر طبقه در نظر گرفته شده، توافق نظری وجود ندارد؛ اما حدود تقریبی آن همین گونه است.
2- دامنه : گستره ی کار برنامه ریزی می تواند به صورت های مختلفی تقسیم گردد؛ یک تقسیم بندی بر اساس دامنه، از برنامه ریزی فردی تا برنامه ریزی جهانی را در بر می گیردکه شامل موارد زیر است:
1- برنام ریزی فردی 2- برنامه ریزی سازمانی 3- برنامه ریزی محلی 4- برنامه ریزی ملی 5- برنامه-ریزی منطقه ای 6- برنامه ریزی جهانی
3- موضوع: این بعد از برنامه ریزی، بسیار گسترده است و موارد زیادی را شامل می شود. آدمی می-تواند برای تمامی موضوعاتی که برای زندگی خود، اطرافیان و حتی کسانی که با آنها ارتباطی ندارد، برنامه ریزی داشته باشد؛ اما می توان این موضوعات را در دسته بندی هایی مانند زیر جای داد:
برنامه ریزی فرهنگی، سیاسی، بهداشتی، اقتصادی، آموزش و پرورش و .... البته این تقسیم بندی بسیار کلی است و هرکدام از این موارد می توانند به موضوعات جزئی تر تقسیم شوند.
مثلاً انواع برنامه ریزی در آموزش و پرورش شامل مواردی است: 1-طرح ریزی آموزشی و پرورش 2- برنامه ریزی نیروی انسانی 3-برنامه ریزی آموزشی و 4- برنامه ریزی درسی (ملکی، 1384، ص 15)
که به توضیح هر کدام از این انواع برنامه ریزی پرداخته می شود: الف) طرح ریزی آموزش و پرورش: این برنامه ریزی دارای محدوده ی زمانی و اجرائی مشخص است. بسیاری از طرح ها در نظام تربیتی در پی مشکل مشخصی بوجود می آید و هدف، حل آن مشکل در زمان معینی می باشد. مثل ایجاد دانش-سراهای تربیت معلم که در زمان مشخصی برای حل مشکل کمبود معلمان ابتدائی ایجاد شد و پس از حل این مشکل هم برچیده شد.
ب) برنامه ریزی نیروی انسانی: جوامع مختلف برای پیشرفت در حوزه های مختلف توسعه بایستی از نیروی انسانی متخصص استفاده نمایند. هدف این نوع برنامه ریزی تربیت نیروی انسانی برای کارگماری در بخش های مختلف توسعه است.
ج) برنامه ریزی آموزشی: این نوع برنامه ریزی، حوزه ی وسیعی را در بر می گیرد. همه ی عوامل، مولفه ها و ساختار نظام تربیتی در این نوع برنامه ریزی مد نظر قرار می گیرد. بنابراین لازم است در این برنامه ریزی به بررسی نظام آموزشی همراه با نظام های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی پرداخته شود. یک نظام آموزشی زمانی می تواند موفق باشد که با ابعاد توسعه ی جامعه در همه ی زمینه ها هماهنگ باشد.
د) برنامه ریزی درسی
یکی از مولفه های اساسی موثر در بالا بردن کیفیت نظام آموزشی، یادگیری است. عوامل مختلفی برای یادگیری فراگیران مثل توانائی ها و ظرفیت های فراگیرنده، معلم ، امکانات، محیط یادگیری، محتوا و ... تاثیر می گذارد. در این برنامهریزی به همه مولفه های موثر بر یادگیری فراگیر توجه می شود که در ادامه به صورت مفصل این نوع برنامهریزی مورد بحث قرار می گیرد.
مفهوم برنامه ریزی درسی
برنامه ريزي درسي، طرح و نقشه ای است از آنچه باید تحت نظر مرکز آموزشی یاد گرفته شود. این طرح اهداف، محتوا، روش های یادگیری توسط معلم، فعالیت ها و تجربیات یادگیری فراگیران، وسایل و مواد آموزشی، شرایط و امکانات، زمان و مکان، همچنین ارزشیابی از مطالب یادگرفته شده را نیز در بر می گیرد(میرزابیگی ،1380).
مفهوم برنامه ریزی درسی به عنوان تجربیات فراگیر، مشتمل است بر تجربیاتی که مواد درسی سازمان یافته را مورد استفاده قرار می دهد.کازول و مکپل مفهوم تجربی برنامه ی درسی را هنگامی که آموزش مبتنی برکتاب های درسی و واحدهای مطالعاتی شامل مواد درسی را مشاهده کردند، مورد پذیرش قراردادند. آنها مفهوم برنامهریزی درسی را در مقیاسی وسیع و در ارتباط با برنامه ی درسی معلم مطرح نمودندکه ترکیبی از تمام تجربیاتی است که کودکان تحت راهنمایی معلمان به دست می آوردند(خوی نژاد، 1380، ص36).
برنامه ریزی درسی عبارت است از یک روش سازمان دهی مواد یادگیری مشترک یا مهارت های زندگی که برای همه ی شهروندان ضروری است و برنامه ای است که برمحور مسائل و مشکلات زندگی واقعی جوانان و بزرگسالان سازمان دهی شده است و هدف آن کمتر مربوط به فراگیر است تا یاد بگیرد که چگونه در یک زندگی دموکراتیک مشارکت کند(بینه به نقل ازملکی ،1384).
بنابراین، برنامه ریزی درسی به تدابیری اطلاق می شودکه در یک محیط آموزشی اجرا می شود. این تدابیر شامل مؤلفه های اهداف، روش های یادگیری، انتخاب محتوا، تجربیات فراگیران، تکنولوژی آموزشی، زمان، مکان و همچنین ارزشیابی می شود. متخصصان و صاحب نظران در مورد عناصر برنامه ریزی اختلاف-نظر دارند؛ اما اغلب آنان، مؤلفه های اهداف، محتوا، مواد آموزشی، راهبردهای یادگیری، زمان، مکان و ارزشیابی را عناصر برنامه ریزی درسی می دانند.
باید گفت که این مؤلفه ها بر یکدیگر تاثیر متقابل دارند؛ به طوری که تغییر در هر یک از آنها، دیگری را هم تحت تاثیر قرار می دهد.
مراحل برنامه ریزی درسی
1-فهرست رئوس محتوای درسی
2-تهیه و تولید مواد و وسایل آموزشی
3-اجرای برنامهی درسی
4-جایگزین کردن برنامه ی درسی درقالب نظام آموزشی
درگذشته این سلسله فعالیت ها و مراحل، جزء وظایف افراد مختلفی محسوب می شد که در چهارچوب نظام آموزش و پرورش مشغول فعالیت بودند. به طور مثال رئوس محتوای درسی که عبارت است از عنوان مطالب درسی و برخی از ویژگی های هدف های آموزشی که معمولاً توسط مقامات آموزشی و تصمیم گیرندگان ارائه می شود یا مواد و وسایل آموزشی که به وسیله متخصصان آموزشی وکمک آموزشی یا کارشناسان ماده های درسی خاص تهیه می شود. درمقایسه باگذشته، اکنون این فعالیت ها به یکدیگر وابسته هستند و جزء وظایف یک گروه کاری واحد هستند.
فهرست محتوای برنامه ی درسی به تنهایی نمی تواند به عنوان مرحله ی نهایی طراحی برنامهریزی درسی محسوب شود، مگر این که وسایل و مواد آموزشی هماهنگ و متناسب با آن تهیه و تدوین گردد و در نظام آموزشی به طورکامل اجرا شود. براین اساس است که نمی توان شیوه ی تهیه و فهرست این فعالیت ها را جدا ازهم دانست یا تهیه و تنظیم آن را به افرادی غیر متخصص واگذاشت.
بنابراین، برنامه ریزی درسی یک فرایند چند مرحله ای است و این مراحل شامل تهیه فهرست محتوای برنامه ی درسی، تهیه و تدوین مواد و وسایل آموزشی و اجرای برنامه است. هرکدام از این مراحل، خود شامل فعالیت هایی ویژه است که به آن اشاره می کنیم.
الف)آماده سازی رئوس محتوای برنامه ی درسی شامل تعیین اهداف برنامه ی درسی به عنوان اولین فعالیت می باشد. پس از آن، انتخاب راهبردها و در نهایت انتخاب محتوا است که براساس اهداف و راهبردها صورت می گیرد.
ب)تهیه و تدوین وسایل آموزشی
1-تهیه ی مواد درسی
2-سازمان دهی
3-آزمایش مواد درسی جدید
4-تغییر و اصلاح آن
ج)اجرای برنامه ی درسی که خود شامل چندین فعالیت است.
1-گسترش دادن برنامه ی درسی
2- برقراری نظام اجرایی
3-آموزش ویژه به مدرسان
4-همکاری با مسئولان اجرایی
5-کنترل براساس کیفیت اجرای برنامه
6- بازنگری
مولفه های اساسی برنامه ریزی درسی
جهان در حال تغییر و تحول است و با توجه به پیشرفت سریع علوم و تکنولوژی، بهبود فرایند برنامه-ریزی درسی، یک ضرورت اساسی است. در اين كتاب مؤلفه هاي برنامه ريزي درسي به قرار زیر است:
نياز سنجي آموزشي، تدوين اهداف آموزشي، استراتژي هاي يادگيري، انتخاب محتوا، سازمان دهي محتوا، تكنولوژي آموزشي، اجراي برنامه ی درسي و ارزشيابي که در اين فصل و فصول بعدي به توضيح و تبیین اين مولفه ها پرداخته می شود.
مفهوم برنامه ی درسی
یکی از ویژگی های برنامه ی درسی این است که اولاً در خصوص مباحث تئوریک در این رشته مطالب اندکی نوشته شده است و ثانیاً در مورد عناصر اساسی که ماهیت و حدود برنامه ی درسی را معین می کند در نظر متخصصان تعلیم و تربیت، نظری واحد وجود ندارد و این ها مواردی هستندکه تعریف خاصی از برنامه ی درسی را دچار مشکل می کنند( گودلد ،1997).
اصطلاح برنامهی درسی در معانی گوناگونی به کار برده شده است؛ به عنوان برنامه ای برای یک موضوع درسی خاص در یک پایه ی تحصیلی مشخص یا در طول یک دوره ی تحصیلی و یا به عنوان برنامه های مختلف درسی درطول یک دوره ی تحصیلی .
برنامه ی درسی را به عنوان مجموعه ا ی سازمان یافته از نتایج یادگیری مورد انتظار تعریف می کنندکه برای نظام آموزش به عنوان درونداد عمل می کند(دیاموند ، ترجمه ی فتحی واجارگاه،1382،ص8).
براساس این تعریف، برنامهی درسی نمی تواند ازمطالبی که باید درمدارس تدریس شود یا فهرستی از اهداف آموزشی، موارد بیشتری را در برگیرد؛ ولی درسال های اخیر مفهوم «برنامه ی درسی»گسترش یافته و مواردی همچون کلیه ی فعالیت های یادگیری، راهبردهای یادگیری، شرایط اجرای برنامه، انواع وسایل آموزشی و... را نیز شامل می شود.
هر برنامهی درسی با توجه به تعداد و تنوع مواد و وسایل آموزشی به کار گرفته شده، ازبرنامه ی درسی دیگر متمایز می شود. به طورکلی مفهوم برنامه ریزی به صورت جهانی برای آموزش، عبارت است از محل برخورد همه خلاقیت ها و جایی از تدریس است که حواس پنج گانه، هوش چندگانه وآموزش متنوع مبتنی براستفاده از رایانه درمدارس و ارزیابی برمبنای عملکرد دانش آموزان همه جمع باشد.
یک برنامهی درسی را می توان به عنوان محتوا، هدف و شرایط و موقعیت یادگیری و هم به عنوان نظامی که موضوع آن زمینه ای است که درآن عمل انسان صورت می گیرد و تصمیماتی اتخاذ می گردد و نیز به عنوان حوزه ی مطالعاتی درنظرگرفت. بوشامپ، برنامه ی درسی را این گونه تعریف می کند:
«مجموعه ای از اظهار نظرهای به هم مرتبط که به برنامه ی درسی مدرسه از طریق روشن نمودن ارتباطات بین اجزاء و از طریق جهت دهی به تکوین، توسعه، کاربرد و ارزشیابی آن معنا می بخشد.»
می توان تئوری برنامهی درسی را محدود به مجموعه ای از هنجارها و قواعد دانست که این نکته، تئوری توجیهی را برای تعقل درباره ی تصمیم گیری ها در مورد برنامه ی درسی و یادگیری ها فراهم آورده است (فریک ،1983).
برنامه ی درسی به عبارتی ساده: شامل تعیین محتوای برنامه ی درسی است. گاهی برنامه ی درسی در مفهوم بسیار محدود آن ممکن است به تعیین محتوای یک درس به خصوص مربوط شود (فیوضات،1373،ص44).
تعریف دیگر از برنامه ی درسی چنین بیان می شود : برنامه ای آموزشی است که کودکان بتوانند دانش مربوط به حوزه های مختلف مرتبط با محیط زندگی خود را به طورگسترده موردکاوش و بررسی قرار دهند(هاموفیس به نقل ازتقی پور ظهیر،1376).
ارائه ی یک تعریف جامع از برنامه ی درسی دشوار است؛ اما تعریف زیر، یکی از تعاریفی است که مورد قبول متخصصان است:
"برنامه ی درسی عبارت است از محتوا و فرایند ی رسمی و غیررسمی که از طریق آن، فراگیرندگان تجربیات یادگیری، دانش، مهارت و نگرش را تحت نظارت معلم فرا می گیرند" (دال به نقل شریعتمداری،1386،ص6).
در يك تقسيم بندي، برنامه ی درسي به انواع اشكار و پنهان تقسيم مي شود كه به توضيح هر كدام از آنها پرداخته مي شود.
برنامه ی درسی آشکار: برنامه ی درسی آشکار به آن دسته از فعالیتها و نتایج آموزش مدرسه ایی اطلاق می شود که به طور آشکار در برنامهی درسی قید شده اند.
برنامه ی درسی پنهان: برنامهی درسی پنهان به آن دسته از فعالیت ها و نتایج آموزش مدرسه ایی اطلاق می شودکه به طور آشکار در برنامه ی درسی قید نشده اند؛ ولی به عنوان بخشی از تجارب آموزش در مدرسه هستندکه در قالب فعالیت ها آمده و به نوع رابطه ی مدرس و فراگیر، مقررات و قانون کلاس های درس و محتوای ضمنی کتاب ها بستگی دارد.
برنامه ی درسی پنهان، مفهوم دیگری است که درآن، فعالیت ها و نتایج برنامه ی درسی به صورت رسمی و صریح مد نظر قرار نمی گیرد؛ ولی بخش مهمی از تجربیات آموزشی را تشکیل می دهد.
اساساً برنامه ی درسی پنهان به آموخته ها و تجربیات فراگیران، روابط آنها با سایر فراگیران، معلمان، اولیای آنها و محیط مدرسه و بیرون از آن اشاره دارد.
در رابطه با اهمیت و ضرورت برنامه درسی پنهان و چرایی اهمیت این مفهوم می توان به دو موضوع اشاره کرد:
الف) برنامه ی درسی پنهان راهی است برای عبور از سطحی نگری به نگرشی عمیق، برای دست اندرکاران تعلیم و تربیت؛ يعني توجه اساسی به آن بعد از یادگیری های فراگیران که مطابق خواست و اراده ی دست اندرکاران تعلیم و تربیت نیست.
ب)اثر گذاری و ثبات یادگیری ناشی از برنامه های درسی پنهان؛ چون این برنامه ها از طریق گفتار و ظاهر پیام و عملکرد آموزگار اتفاق نمی افتد و در اثر درگیری کامل فراگیر با وقعیت آموزشی اتفاق می افتد، پس یادگیری که بواسطه ی آن پدید می آید یک یادگیری عمیق و ماندگار است.
تعریف مولفه های اصلی برنامه ی درسی و مفاهیم مرتبط
• مولفه های اصلی: منظور از مولفه های اصلی، خرده نظام هایی است که نظام تربيتي در جهت تحقق چشم اندازها و ماموریت ها به کار می گیرد و به قوت ها، ضعف ها، محیط یادگیری فرایند یادگیری و آموزش برمی گردد.
• قوت ها: مجموعه ی ظرفیت ها و توانایی های یک طرح برنامه ی درسی است که با انسجام بخشیدن به آنها، می توان حداکثر بهره برداری برای دستیابی به اهداف را به عمل آورد.
• ضعف ها: کلیه عواملی است که سبب تاخیر در اجرای برنامه ی درسی و ماموریت های آن می شود.
• محیط یادگیری: به کلیه ی عوامل تاثیرگذاری گفته می شود که در درون نظام آموزش و پرورش قرار دارد و موجب دستیابی به نتایج ثمربخش برنامهی درسی می شود.
• فرایند یادگیری: به تعامل معلم و فراگیر گفته می شود که بر اساس طراحی منظم و هدف دار به منظور ایجاد تغییر در رفتار فراگیران سازمان داده می شود.