باسمه تعالی
بردباری، پیش نیازِ تولید و توسعه ی علم در مدارس
سیدرضا بلاغت
دکتر سیداحمد هاشمی
چکیده
به منظور تولید و توسعه ی علم، نیازمندِ بردباری و مدارا هستیم زیرا در فرایندِ علمی، نقادی، بازنگری، بازاندیشی و آزمون مجدد اهمیت فراوان دارد و این مستلزمِ بردباری و مداراست. این ضرورت مخصوصاً از آن جهت است که در علم، نظریه ها تغییر می کنند و دانشمندان باید خود را برای تغییرات آماده کنند. بردباری و مدارا مي تواند در سطح آن چه تساهل و تسامح (مدارا) مي نامند، بماند و يا تا برترين پايگاه، كه همانا شناختن اوج خرد، بزرگداشت انسان و آزادي اوست (بردباری) بالا رود. دست يابي به اين پايگاه كه همانا دست يابي به انديشهي باز، بلندنظري و آزاد منشي است جز بر بنياد تربيت آزادمنشانه، ناشدني است. بر این اساس و با این بنیاد، پژوهش حاضر با روشی توصیفی - تحلیلی به این موضوع می پردازد که بردباری چگونه می تواند باعث تولید و توسعه ی علم در آموزش و پرورش، مخصوصاً در مدارس گردد؟ و به عبارت بهتر چگونه می توان بردباری را به منظور تولید و توسعه ی علم در آموزش و پرورش ترویج کرد و توسعه داد؟ نتیجه این که در مطالعه ی حاضر، یک نمونه ی تئوریکی و دو نمونه عملی به منظور ترویج و گسترشِ بردباری در آموزش و پرورش، مخصوصاً مدارس ارایه شده است. در نهایت نیز پیشنهادهایِ کاربردی به منظورِ ترویج و گسترشِ بردباری و تولید و توسعه ی علم در مدارس ارایه شده است.
واژگان کلیدی: بردباری، تولید و توسعه ی علم، مدارس.
مقدمه
در بسياري از تفکر هایِ مرتبط با دموكراسي، اين واژه همراه و هم نشينِ بردباري شده است (براي نمونه نگاه كنيد به گالاگر ، 1996؛ پاتر ، 2000؛ كلو-وستين، 2004؛ و اورال ، 2008). عقيدهي برخي بر آن است كه بردباري و مدارا در كنار جامعه ي مدني، حقوق شهروندي، و حقوق انساني از مشخصه هاي جامعه ي دموكراتيك مدرن است و از آن به مثابهي يكي از مهارتهاي مهم اجتماعي نام مي برند (كلو-وستين، 2004). «كاراكوتوك» می گوید بردباري و مدارا به همراه حق برخورداري از آموزش و پرورش، ارتباطات اجتماعي، همكاري و توافق از اصول دموكراسي است (اورال، 2008).
بردباري و مدارا نياز است چون جامعه داراي تفاوت و گوناگوني در آرا، عقايد، نظرات و ديدگاه هاست و يكي از مولفه هاي بسيار مهم جهت ابراز، تضارب و نهايتاً رشد، ترجيح و انتخاب يك فكر و نظريه همانا مدارا است (كلووستين، 2004).
بر اساس دیدگاه استوارت میل، بردباری و مدارا منافعی را برای همه ایجاد می کند زیرا ایجاب کننده ی شرایطی برای کسب حقیقت درباره ی جهان است و این که در مطالعه ی سبک های مختلف زندگی، ما با راه حل های دیگران نیز مواجه می شویم که ممکن است باب آن ها هم برای ما گشوده شود و یا این که حداقل با شناخت انتخاب های مختلف دیگران، درک عمیق تری از انتخاب خودمان بدست آوریم (وینچ و جینجل ، 1999).
به منظور تولید و توسعه ی علم، نیازمندِ بردباری و مدارا هستیم زیرا در فرایندِ علمی، نقادی، بازنگری، بازاندیشی و آزمون مجدد اهمیت فراوان دارد و این مستلزمِ بردباری و مداراست. این ضرورت مخصوصاً از آن جهت است که در علم، نظریه ها تغییر می کنند و دانشمندان باید خود را برای تغییرات آماده کنند: «دانشمندان علوم انسانی مدام در حال تجدید نظر در شیوه هایِ اندازه گیری متغیرها هستند و در یک زمان معیّن نمی توان دو دانشمند را یافت که روش های مشابهی برای اندازه گیری به کار برده باشند. اما این مسئله تنها منحصر به علوم انسانی نیست و برای گشوده ماندن باب همه علوم که دائماً در حال تغییر و تحول هستند، لازم است» (دلاور، 1382).
دکتر شریعتمداری (1384) در همین زمینه تفسیر یا بسط نظریات علمی را «فعالیت فیلسوف» و «سعه صدر» را از ویژگی هایِ روح فلسفی او می داند؛ امری که لازم و ملزوم یکدیگرند. به عبارت دیگر، یک فیلسوف به منظور تولید علم باید فکری باز و روشن داشته باشد. از برخورد به آرا و عقاید مخالف هراسناک نباشد. نظریات تازه را مورد توجه قرار دهد و هیچ گاه دچارِ جمود و تحجر نشود.
بر این اساس و با این بنیاد، پژوهش حاضر با روشی توصیفی - تحلیلی به این موضوع می پردازد که بردباری چگونه می تواند باعث تولید و توسعه ی علم در آموزش و پرورش، مخصوصاً در مدارس گردد؟ و به عبارت بهتر چگونه می توان بردباری را به منظور تولید و توسعه ی علم در آموزش و پرورش ترویج کرد و توسعه داد؟
بررسی موضوع
زیربنایِ برابریِ ارج و احترام برای دیگران، سنت های اخلاقیِ برجسته می باشد. این در تصورِ مسیحیت، حداقل در سطح تئوریکی، چنین نمایان می شود که همه ی ما به طوری برابر فرزندان خدا هستیم. در مکتب سودگرایی یا منفعت طلبی ، چنین نمایان می شود که هر فردِ آزاد به مثابه ی یک فرد است و نه بیشتر. و در تئوری کانت در این تصور ظاهر می شود که همه ی مخلوقاتِ عقلانی باید به مثابه ی هدف با یکدیگر رفتار کنند (وینچ و جینجل، 1999).
اما بردباری به فراتر از چنین ارج و احترامِ برابر سوق پیدا می کند زیرا همچنین شامل این عقیده نیز می شود که ما باید دقیقاً آن مواردی را که برای شان ارج و احترام قایل نیستیم نیز جایز بدانیم (و این حداقل ترین چیز است). همان گونه که «گرای» نیز اعتقاد دارد، بردباری در آن گونه از آزادی بیان که فقط به اظهار عقایدی که موافق با عقایدِ ماست می پردازد، به سختی ارزشمند است. اگر بخواهیم که این آزادی بیان به طور کلی به مثابه ی یک فضیلت محاسبه شود باید عقاید دیگر که مخالف عقاید ما هستند نیز اظهار شوند (وینچ و جینجل، 1999).
با توجه به رویکردهایِ مذکور، تعاریف مختلفی نیز از بردباری ارایه شده است؛ همانند تساهل، تسامح و آسان گیری. در مقام نتیجه گیری از مباحث انجام شده در این زمینه، مي توان مدارا و بردباري را در دو سر يك طيف قرار داد كه از تساهل و تسامح (مدارا) از يك طرف شروع مي شود، و از طرف ديگر به بردباري به پايان مي رسد. به عبارت ديگر، اين طيفي است كه يك سوي آن ناتواني در برابر مخالفان و تحمل مصلحت گرايانه مي باشد و سوي ديگر بزرگداشت انسان و اين كه انديشيدن از حقوق بنيادي اوست. بر اين اساس، اين مهم «مي تواند در سطح آن چه تساهل و تسامح مي نامند، بماند يا در مقام آسان گيري و مدارا باشد و يا تا برترين پايگاه، كه همانا شناختن اوج خرد، بزرگداشت انسان و آزادي اوست بالا رود. دست يابي به اين پايگاه كه همانا دست يابي به انديشهي باز، بلندنظري و آزاد منشي است جز بر بنياد تربيت آزادمنشانه، ناشدني است» (نقيب زاده، 1377، صص 83 و 84).
چگونه می توان تعلیم و تربیتی آزاد منشانه داشت، و به عبارت بهتر چه باید کرد تا آموزش و پرروش به سمت بردباری و مدارا حرکت کند؟ به همین جهت، در ادامه به یک نمونه ی تئوریکی و دو نمونه عملی در این زمینه پرداخته می شود که می توانند در ترویج و توسعه ی بردباری و مدارا در مدارس موثر باشند.
احترام به نظرات و شنيدن آنها (مدرسه در مقام گوش شنواي دانشآموزان):
احترام به عقايد و آرا ديگران و توجه و شنيدن نظرات، مخصوصاً ديدگاه هاي مخالف يكي از امر مهمي است كه مي تواند باعث ترويج، رشد و گسترش بردباري و مدارا شود (كلووستين، 2004). در اين زمينه، «مدرسه در مقام گوش شنواي دانشآموزان» مطرح شده است (لارسون و اواندو ، 2001). با مشاهده و دقت در رفتار و گفتار دانش آموزان ميتوان استقبال و مقبوليت و يا انزجار، دفع و نارضايتي دانش آموزان و والدين از مدرسه و برنامهي درسي و آموزش درك كرد.
اين، مستلزم دو امري مهم است؛ اولياي مدرسه، مخصوصاً مديران و معلمان، بايد شرايطي را فراهم كنند كه در آن به راحتي عكس العمل دانش آموزان كه در بسياري مواقع نشان از نگاه والدين نيز هست، عملي شود و اين يعني ايجاد بستري براي ابراز تمام نظرات و انجام كليهي فعاليت ها به ويژه نظرات و فعاليتهاي مخالف. دوم اينكه اولياي مدرسه، مخصوصاً مديران و معلمان بايد به تمرين و توسعهي مدارا و بردباري خود جهت شنيدن و ديدن ديدگاهها و رفتارهاي مخالف بپردازند. برخي از پژوهشها نشان دادهاند كه دانش آموزان ناراضي، معمولاً با يك شيوه و الگو واكنش خود را نشان ميدهند، پس اين فرصت مناسبي براي مدرسه است.
يادگيريِ مشاركتي:
«یادگیری مشارکتی»، یکی از راه های مهم و اساسی است که می تواند در ترویج و گسترشِ بردباری و مدارا بسیار موثر باشد. «یادگیری مشارکتی به شیوه ای آموزشی اشاره می کند که در آن «دانش آموزان در قالب کوچک برای رسیدن به هدفی مشترک با یک دیگر کار می کنند و علاوه بر این که مسوول یادگیری خود میباشند، در برابر یادگیری دیگران نیز احساس مسوولیت می کنند» (کرامتی،1384). اعتقاد بر این است که یادگیری مشارکتی تشکیل دانش را تسهیل، تصمیم گیری دموکراتیک را تسریع و گفتمان دانش آموزان با دیگران را تشویق می کند (وینزشیتل ، مایکل و جوزف ، 2000). اسکات و همکاران (1385) اصول زیر را جهت ایجاد و نگه داری یک محیط یادگیری مناسب با رویکرد یادگیری مشارکتی را به دست اندرکاران آموزش و پرورش پیشنهاد می کنند:
- زمینه ای فراهم کنید تا دانش آموزان بدانند برای آن ها ارزش و اهمیت قایل هستید؛ برخورد احترام آمیز نسبت به دانش آموزان، توجه به جنبه های شخصیتی مثبت آن ها و نیز تشویق آن ها به استفاده ی حداکثری از استعدادها و توانایی هایشان می تواند راه گشا باشد.
- برنامه ی درسی را متناسب با دانش آموزان طراحی کنید؛ با تشویق دانش آموزان به همکاری و مشارکت در امر برنامه ریزی موضوعات گوناگون و جنبه های مورد علاقه ی دانش آموزان، از علایق و تحربه های آن ها آگاه شوید. در نتیجه دانش آموزان برای تکمیل فعالیت های طراحی شده برانگیخته می شوند و رفتارهای توام با یاس در آن ها کاهش می یابد.
- به دانش آموزان کمک کنید تا موفقیت را تجربه کنند؛ دانش آموز تا زمانی که در انجام فعالیتی معین احساس موفقیت نکند، پیشرفت نخواهد کرد و به ادامه ی آن علاقه ی چندانی نشان نمی دهد. شکست و ناکامی مستمر سبب می شود دانش آموزان به صورت افرادی بی تفاوت، گوشه گیر و حتی پرخاشگر در آیند.
- اهداف مناسبی تعیین کنید؛ اگر اهداف واضح و روشن باشد تصمیم گیری در مورد فعالیت های کلاسی آسان خواهد بود.
- یادگیری فعال را تشویق کنید؛ دانش آموزان ذاتاً فعال و جستجوگرند. هنگامی که به آن ها اجازه داده شود که یادگیرندگان فعالی باشند، یعنی بپرسند، کنجکاو باشند، کشف کنند، به مشکل گشایی بپردازند، بیندیشند، و با یکدیگر بحث کنند در واقع توانایی های طبیعی یادگیری آن ها شکوفا می شود.
- یادگیری مشارکتی را فرا بگیرید؛ دانش آموزان بسیاری از مطالب را از یکدیگر و با یکدیگر یادمی گیرند.
- دانش آموزان را گروه بندی کنیم، گروه بندی دانش آموزان برای استفاده از تجارب یادگیری مورد نیاز تمام دانش آموزان مدرسه است زیرا به بهسازی محیط آموزشی کمک می کند.
بحث گروهي:
روش بحث گروهي را ميتوان فعاليتي مهم در آموزش و پرورش محسوب كرد كه ميتواند در افزايش بردباري و مداراي دانشآموزان نقشي مهم و اساسي را ايفا كند. در روش بحث گروهي، افراد نظر خود را اعلام ميكنند و همچنين نظرات و ديدگاههاي موافق و مخالف را ميشنوند. احترام و توجه به تمام نظرات اعم از موافق و مخالف، حسِ مدارا و بردباري را در افراد تقويت، و آنها را براي نقاديِ عالمانه از ديدگاهها و نظرات آماده ميكند.
روش بحث گروهي، گفتگويي سنجيده و منظم درباره ی موضوعي خاص است که مورد علاقه ی مشترک شرکت کنندگان در بحث می باشد. اين روش براي کلاس هايي قابل اجراست که جمعيتي بين 6 تا 20 نفر داشته باشند. روش بحث گروهي، روشي است که به شاگردان فرصت مي دهد تا نظرها، عقايد و تجربه های خود را با ديگران در ميان بگذارند و انديشه هاي خود را با دلايل مستند بيان کنند. در اين روش، شاگردان بيش از استفاده از کتاب يا معلم، خود، موظف به يافتن نتايج، اصول و راه حل ها هستند و اين در صورتي است که شاگردان به موضوع علاقه مند باشند. ازکتاب یا سایر مواد چاپی، تخته سیاه و مواد سمعی و بصری می توان به مثابه ی منابع و ابزارهای کمک آموزشی استفاده کرد (شعبانی، 1387؛ و آقازاده و احدیان، 1377).
مراحل اجراي روش بحث گروهي به شرح زير است (شعباني، 1387):
مرحلهي اول، آمادگي و برنامهريزي؛ اين مرحله خود شامل سه گام مهم است:
- انتخاب موضوع : موضوعات و عناوين روش بحث گروهي و ارتباط آنها با هدف، بايد در قالب کلمات و جملات صريح و روشن بيان شود.
- فراهم کردن زمينه هاي مشترک: قبل از شروع بحث گروهي، لازم است سطح اطلاعات شاگردان درباره موضوع يکسان شود.
- تعيين نحوه آرايش شبکه هاي ارتباطي: ترتيب قرار گرفتن و نشستن فراگيران.
مرحلهي دوم: روش اجراي بحث گروهي؛ اين مرحله نيز شامل وظايف معلم، و وظايف يادگيرندگان ميباشد:
- وظايف معلم در روش بحث گروهي:
الف: فراهم کردن امکانات.
ب: شرکت در بحث: معلم موظف است در شروع بحث، تحت عنوان مقدمه هدف و ضوابط بحث گروهي را شرح دهد و بايد نقش خود را در جريان بحث تا حد يک شنونده کاهش دهد.
ج: کنترل و هدايت بحث.
- وظايف يادگيرندگان: معلم بايد نقش يادگيرندگان را بدقت به آنان بياموزد. آنها بايد درباره موضوع از قبل، مطالعه کنند و وسط حرف ديگران نپرند. با يکديگر صحبت نکنند، کاملاً به صحبتهاي ديگران گوش کنند، انتظار نداشته باشند که نظر آنها حتماً پذيرفته شود. آنها بايد نظرات ديگران را با دقت بشنوند و در مقابل نظرات مخالف از خود بردباري نشان دهند.
نتیجه گیری، بحث، و پیشنهادها
بر اساسِ پژوهشِ حاضر، بردباری چیزی فراتر از ارج و احترامِ برابر به دیگران است. مدارا و بردباري را در دو سر يك طيف قرار داد كه از تساهل و تسامح (مدارا) از يك طرف شروع مي شود، و از طرف ديگر به بردباري به پايان مي رسد. این معنایِ اخیر، برترين پايگاه است، كه همانا شناختن اوج خرد، بزرگداشت انسان و آزادي او می باشد.
طبقِ پژوهش حاضر، به منظور تولید و توسعه ی علم، نیازمندِ بردباری و مدارا هستیم. به عبارت دیگر بردباری پیش نیازِ تولید و توسعه ی علم است زیرا در فرایندِ علمی، نقادی، بازنگری، بازاندیشی و آزمون مجدد اهمیت فراوان دارد و این مستلزمِ بردباری و مداراست. این ضرورت مخصوصاً از آن جهت است که در علم، نظریه ها تغییر می کنند و دانشمندان باید خود را برای تغییرات آماده کنند.
در مطالعه ی حاضر، یک نمونه ی تئوریکی و دو نمونه عملی به منظور ترویج و گسترشِ بردباری در آموزش و پرورش، مخصوصاً مدارس ارایه شده است.
در زمینه ی «مدرسه در مقام گوش شنواي دانشآموزان» (نمونه ی تئوریکی) باید گفت که نوع رابطهي معلمان و مديران با دانشآموزان نيز مساله اي مهم و اساسي است. اگر آنها اعتقاد داشته باشند كه ارتباط با دانشآموزان بايد از نوع رسمي و غيرقابل انعطاف باشد و يا آنها قدرت تحمل واكنشهاي مخالف را نداشته باشند، نبايد انتظار شنيدن صداها و ديدن رفتارهاي دانشآموزان، مخصوصاً صداها و رفتارهاي مخالف، داشته باشيم. وجه منفي اين شيوه نیز نباید از نظر غافل بماند. این وجه همانا واپس زده شدن اعتراض ها و آتش زير خاكستر شدن است. اما اگر مديران و معلمان با بردباري، فضايي مطمئن و آسان ايجاد كنند كه در آن دانشآموزان نوع نگاه خود و والدين شان را منعكس سازند، و از طرف ديگر خود خواهان بهبود و اصلاح آموزش باشند، در اين صورت آنها گوش شنوايي خواهند بود كه با شنيدن نقدها و پيشنهادها، و با همكاري دانش آموزان و والدين به اصلاح و بهبود وضعيت موجود كمك خواهند كرد.
در زمینه ی «یادگیریِ مشارکتی» و روش «بحث گروهی» (نمونه های عملی)، نیز دو نکته ی مهم قابل ذکر است. اول این که در این روش ها معلم نقش راهنما دارد و تصمیم هایِ او در این زمینه بسیار تاثیرگذار است. یکی از مولفه هایِ مهم در تصمیم گیری هایِ معلم، بردباری و مدارا است (مایکل ، 2000). دوم این که، معلم نقش بسیار مهمی در ترویج و گسترش بردباری در مدارس به منظور تولید علم دارد. این مهم بدین دلیل است که به منظور تولید و گسترش علم در مدرسه، نه تنها گفتار معلم باید بردبارانه باشد، بلکه کردار و عملکرد او نیز باید چنین باشد: «... تاثیر بردباری بیش از آن که در گفتار باشد در کردار بردبارانه است و چنین است که بردباری می تواند جلوه ای از منش آدمی گردد و با راه یافتن به روال زندگانی، و نمودهای گوناگون زندگی اجتماعی جلوه ای معنوی و انسانی بخشد » (نقیب زاده، 1377، ص 85).
و نهایتاً این که تولید و توسعه ی علم در مدارس تنها وابسته به و مرتبط با نظام آموزشی و آموزش و پرورش نیست. بر همین اساس، بردباری و مدارا به مثابه ی پیش نیاز تولید و توسعه ی علم باید در همه ی شئون و نظام هایِ جامعه ترویج و گسترش یابد. شکل شماره ی 1 نشان دهنده ی این موضوع است، هر چند که از پیچیدگی های عنوان و موضوعِ سیستم ها، زیر سیستم ها، و ارتباط آن ها، نیز آگاه است.
شکل شماره ی1: ارتباط بردباری در نظام آموزشی با دیگر نظام ها به مثابه ی پیش نیاز تولید و توسعه علم
به عنوان نمونه در این زمینه می توان به نقش والدین و خانواده در ترویج و گسترشِ بردباری اشاره کرد. اگر مدرسه ی دانش آموزی فرض شود که ترویج کننده ی بردباری و مداراست و بر این اساس مستعدّ تولید و گسترش علم است، و در مقابل خانواده چنین نباشد، پس می توان گفت که در این جا تعارض و تناقضی به وجود می آید و روند مذکور ابتر می ماند.
پیشنهادهایِ کاربردی:
- اجرایِ طرحِ «مدرسه در مقام گوشِ شنوایِ دانش آموزان» به صورت آزمایشی و محدود در مدارس و در صورت موفقیت، اجرا در تمام مدارس کشور.
- توسعه و کاربرد بیشتر روش بحث گروهی در مدارس به منظور تضارب اندیشه.
- مشارکت دادن دانش آموزان در فعالیت های مدرسه.
- طرح سوال توسط معلم در کلاس و پیگیری و پاسخ آن توسط دانش آموزان.
- توسعه ی بردباری و مدارا هم در گفتار و هم در رفتار.
- ترویج و توسعه ی یادگیریِ مشارکتی در مدارس.
- تشکیلِ اتاق هایِ نقادی در مدارس.
- تشکیل اتاق هایِ فکر در مدارس.
- تشکیل کرسی هایِ فرضیه پردازی و نظریه پردازی در مدارس با همکاریِ دانشگاه ها.
- تبیین مزایا و محاسنِ بردباری جهت تولید علم در مدارس در قالب سخنرانی ها، همایش ها و کنفرانس های مختلف.
- ترویج بردباری و مدارا در خانواده ها از طریق برنامه هایِ آموزشیِ «آموزشِ خانواده».
- انجام پژوهش های مختلف در زمینه ی شناساییِ روش هایِ مختلف ترویج و توسعه ی بردباری و مدارا در مدارس به منظور تولید و توسعه ی علم توسط دانشجویان، اساتید و محققان.
- انجام پژوهش های مختلف در زمینه ی شناساییِ روش هایِ مختلف ترویج و توسعه ی بردباری و مدارا در دیگر نظام هایِ جامعه توسط دانشجویان، اساتید و محققان به منظور توسعه ی علمی کشور.
- تولید و توسعه ی علم مستلزمِ پژوهش، و خودِ پژوهش نیز متمرکز بر کار مشارکتی است. بنابراین پیشنهاد می شود مدارس فرصت پرداختن به کار تحقیقی را برای معلمان فراهم کنند. این امر مستلزم ارتقایِ بردباری در مدرسه از هر جهت است.
- پیشنهاد می شود برای رشد معلمان، اجرای برنامه های معلم پژوهنده، تشکیل گروه های حامی و بازشناسی نقش ها در کانون توجه قرار گیرد. از کارهای معلمان پژوهنده برای ایجاد راه های جدید برای ارزیابی یادگیری های دانش آموزان استفاده شود.
Tolerance, prerequisite for production and development of science
Seyedreza Balaghat
Seyedahmad Hashemy
Abstract
For production and development of science, we need the tolerance and lenience because in scientific process, criticism, revision, rethinking, and reassessment are very importance and these need the tolerance and lenience. This is very necessary especially from this aspect that theories in science are changing or will change and scientists must be ready for this changing. Tolerance and lenience can stay in laxity stage (lenience) or arise to the best base, cognition the apogee of wisdom, human veneration, and his freedom (tolerance). Reaching to this stage that is open thinking, high-mindedness, and magnanimity will not be feasible unless with magnanimous education. This research, with this base, and with the descriptive – analytic method studies that how we can extend and develop the tolerance in education especially in schools for production and development of science. In conclusion, this research presents a theoretical case and two practical cases for extend and develop the tolerance in education especially in schools for production and development of science. Finally, this study presents the practical suggestions for extend and develop the tolerance in education and production and development of science.
Key concepts: Tolerance, production and development of science, schools
]