Deprecated: mysql_escape_string(): This function is deprecated; use mysql_real_escape_string() instead. in /home3/drhashemi/public_html/engine/classes/mysqli.class.php on line 151  بررسی میزان استفاده از مفاهیم تربیت شهروندی در محتوای کتاب های تعلیمات اجتماعی » وب سایت دکتر سید احمد هاشمی در شیوه های نوین آموزش
هدیه معنوی این مجموعه را به روح پاک مادر و پدر بزرگوارم تقدیم می کنم و از همه خوانندگان محترم برای ایشان التماس دعا دارم
موضوع: مقالات چاپ شده در مجلات داخلی ISC    نويسنده: administrator    تاريخ: 14 دي 1388    بازديدها: 10258
بررسي ميزان استفاده از مفاهيم تربيت شهروندي در محتواي کتاب هاي تعليمات اجتماعي دوره ي راهنمايي از ديدگاه دبيران

دکتر سيد احمد هاشمي – ابوذر همتي


چکيده
هدف از تحقيق حاضر بررسي ميزان استفاده از مفاهيم تربيت شهروندي در محتواي کتابهاي درسي تعليمات اجتماعي در دوره راهنمايي از ديدگاه دبيران اين دروس در شهرستان هاي لامرد و مهر در سال تحصيلي 88-78 بوده است. اين تحقيق با جامعه آماري 60نفر از دبيران زن و مرد درس اجتماعي داراي مدارک تحصيلي فوق ديپلم تا ليسانس با استفاده از چهار چوب نظري، نظريات مربوط به شهروندي مطابق با قانون اساسي جمهوري اسلامي و از طريق پرسشنامه 30 سئوالي محقق ساخته در قالب طيف ليکرت انجام پذيرفت که روايي و اعتبار اين پرسشنامه توسط اساتيد مرتبط و همچنين با استفاده از آلفاي (91/. ) به دست آمد. نتايج حاصل از تحقيق از طريق آمار توصيفي و استنباطي نشان داد که ميزان استفاده از مفاهيم تربيت شهروندي بر اساس ديدگاه دبيران در محتواي کتابها ي اين دوره متفاوت و اين تفاوت در پايه سوم نسبت به ساير پايه ها بيشتر و حد اقل در سطح 95/. معنا دار بوده است. ازنظر ميزان استفاده از مفاهيم تربيت شهروندي، وضعيت کتابهاي پايه اول و دوم در سطح زير متوسط و لي وضعيت کتاب پايه سوم در سطح متوسط ارزيابي مي گردد. از نظر مولفه ي حقوق اجتماعي کتابهاي هر سه پايه در سطح کمتر از متوسط و تفاوت معنا داري در بين آنها مشاهده نشد و از نظر مولفه وظايف اجتماعي، کتاب پايه دوم نسبت به ساير پايه ها بيشتر بوده است. از نظر مولفه عدالت و برابري، وضعيت کتابهاي پايه اول و سوم در سطح متوسط، ولي وضعيت کتاب پايه دوم در سطح زيرمتوسط ارزيابي مي گردد. از نظر مولفه مشارکت سياسي و اجتماعي، وضعيت کتاب هاي پايه اول در سطح زير متوسط و کتاب هاي پايه دوم و سوم در سطح متوسط ارزيابي مي گردد. از نظر مولفه سواد سياسي،وضعيت کتاب هاي پايه اول و دوم در سطح زير متوسط، و کتاب پايه سوم در سطح متوسط ارزيابي مي گردد. به طور کلي بر اساس ديدگاه دبيران کتاب هاي اجتماعي دوره راهنمايي ازنظر ميزان آموزش مفاهيم تربيت شهروندي در قالب مولفه هاي شهروندي شامل حقوق، تکاليف، عدالت و برابري، مشارکت اجتماعي و سياسي و سواد سياسي در سطح متوسط و کمتر از حد انتظار بوده است.
کليد واژه ها : تربيت شهروندي، آموزش و پرورش، کتاب هاي درسي، تعليمات اجتماعي

مقدمه
شهروندي ، از مهمترين ايده هاي اجتماعي است که به منظور کمک به شناخت بهتر جامعه ، روابط دروني آن و هدايت کنشها و رفتارها به وجود آمده است . اين مفهوم ، مانند هر مفهوم ديگر ، در بستر تاريخي – اجتماعي و درون شبکه هاي مفهومي ، محتوا و معنا خود را آشکار مي سازد و سير تحولي خود را داشته است . اين محتوا و معنا همواره ثابت نبوده و به اعتبار تحولات پديد آمده در جوامع و رويکرد هاي نظري دستخوش تغيير شده است . در اغلب اين تعاريف ، جنبه هاي حقوقي شهروندي مورد تاکيد قرار گرفته است . با اين همه ، تجربه شهروندي تنها به پايگاه حقوقي فرد بستگي ندارد ، بلکه به روابط بين افراد و گروههاي اجتماعي نيز وابسته است .
شهروندي به عنوان رويکردي است که به انواع حقوق انساني در جامعه اشاره مي کند ، تعامل بين فرد و جامعه را جهت مي دهد (پارکر ،2000) و به يک تعهدي دوجانبه و مشارکت آگاهانه فرد در فعل و انفعالات جامعه (مکدونالد ، 1999) و احقاق و احترام به حقوق فردي توسط دولت (مک کروکلين ،1965) اشاره دارد.
گيدنز شهروندي را به عنوان « افرادي که در محدوده ي مرزهاي نظام سياسي زندگي مي کنند و داراي حقوق و وظايف مشترک هستند و خودشان را جزيي از يک ملت مي دانند » تعريف مي کند (گيدنز، 2005).
مبناي حقوق شهروندي آن است که فرد انساني تنها به حکم انسان بودنش،در جامعه داراي يک سلسله حقوق، توانايي و مزايائي است که به عقيده ي بسياري از حقوق دانان ، اين حقوق طبيعي و غير اکتسابي است و هيچ مقامي حق ندارد آن را از انسان سلب يا محدود کند . اين دسته از حقوق که حقوق بشر و حقوق اساسي جوامع نيز از آن اقتباس شده است ، بعضا در قانون اساسي کشورها تبلور يافته و شکل ملي به خود گرفته است .
بنابر اين اگر شهروند را به عنوان فردي که عضو گروه سياسي مشخصي به نام کشور است و داراي حقوق مدني ، سياسي و اجتماعي است ، بدانيم ، بايد چنين استدلال کنيم که حقوق شهروندي آن دسته از حقوقي است که رنگ و بوي ملي به خود گرفته است. (محبي، 1384،ص74).
پس شهروندي ، اصلي است که بر روابط دولت و اعضاي جامعه نظارت مي کند ، يعني از يک سو به امتيازات دولت و حقوق افراد و از سوي ديگر به مناسبات و فرآيندهاي تاريخي مربوط مي شود . به بيان ديگر ، شهروندي پيوندهاي ميان فرد و جامعه را در قالب حقوق ، تعهدات و مسئوليتها منعکس مي سازد و چهار چوبي براي تعامل افراد ، گروهها و نهادها ارائه مي کند . در حقيقت شهروندي « مجموعه اي از قوانين رسمي و عرفي است که علاوه بر امکان حضور و دخالت جدي شهروندان در امور سياسي جامعه خويش ، موجب حفظ صيانت از اصول اساسي حيات انساني آنها و بهره مندي از شرايط و امکانات رفاه اجتماعي است که در تنظيم روابط افراد با يکديگر و تعاملات ملت و دولت (روابط اجتماعي ) موثر است » ( اسماعيلي ، 1384). اين موضوع با دو مقوله کلي « حقوق شهروندي » و « تکاليف شهروندي » قابل بررسي است و تحقق اين دو در گرو شناخت موثر و مفيد آنها مي باشد. به عبارتي « کارکرد اصلي شهروندي اداره جامعه مطابق با اصول رعايت حقوق ديگران و تعهد به انجام امور در جهت حفظ نهادهاي مشترکي است که اين حقوق را برقرار و پايدار نگه مي دارد »( فالکس ، 2000).
با جدي شدن روند جهاني شدن در دو دهه اخير ، مسئله شهروندي به مهمترين مسئله اجتماعي معاصر تبديل شده است . خصوصا اينکه اساس جامعه مدني بر محور نهادهاي اجتماعي نظام شهروندي شکل گرفته است . از اين رو شالوده اصلي جامعه مدني به مثابه نظام سياسي و اجتماعي را نهادهاي شهروندي مثل نهاد قانونگذاري ، نظام حاکميت سياسي مردم بر مردم در قالب نظامهاي دموکراسي مي سازد و زندگي در جامعه مدني نيز ، مستلزم يادگيري و آموختن اخلاق مدني و آشنايي با حقوق و تکاليف شهروندي است ، تا ضمن تامين نيازهاي مختلف افراد به گونه اي پايدار ، روابط اجتماعي پايدار را نيز موجب شود .
اگر چه آموزشهاي مدني يا شهروندي به شکلهاي مختلف در بيشتر کشور ها متداول بوده ، اما امروزه اغلب مردم براي انجام فعاليتهاي اجتماعي خود آموزشهاي لازم را نديده اند که باعث بروز مشکلاتي در جامعه مي شود . لذا ضرورت آموزش شهروندي خصوصا در کشورهاي در حال توسعه کاملا احساس مي شود و اين ضرورت توسط نهاد آموزش و پرورش که نقش اساسي در تربيت شهروندان جامعه دارد ، برآورده مي شود که با توجه به تغييرات ايجاد شده در جوامع امروزي تحت تاثير صنعتي شدن ، شهر نشيني و ارتباطات و جهاني شدن ، بايد به نقش بي بديل آن در جوامع اذعان داشت.
بي شک تربيت شهروندان خوب يکي از مهمترين نگراني هاي اکثر نظامهاي تعليم و تربيت در بسياري از کشورهاي دنيا است و در صدر اقدامات و فعاليتهاي تعليم و تربيت اکثر کشورها قرار گرفته است ،. به طوري که در گزارش مطالعه تربيت شهروندي « انجمن بين المللي ارزشيابي و پيشرفت تحصيلي » آمده است که تمامي جوامع معاصر داراي اين نگراني و دلمشغولي عميق هستند که چگونه نوجوانان و جوانان خود را براي زندگي شهري و شهروندي آماده کنند و راه و رسم مشارکت در مسايل اجتماعي را به آنها بياموزند (توبياس ، 1997) .در اين گزارش تصريح شده است که در دهه 1990 تربيت شهرونداني فعال و موثر يکي از هدفهاي مهم و کليدي در برنامه هاي درسي کشور استراليا بوده است ( کندي ، 1997) ، در کشور کانادا نيز تربيت شهروندي يکي از مهمترين وظايف نظام آموزشي است و از طرق گوناگون براي تحقق آن تلاش مي شود ( سيرزايتال ،1999). در ايران نيز اين مسئله مورد توجه برنامه ريزان و سياستگذاران آموزش و پروش و کتابهاي درسي قرار گرفته است.
بنا به مصوبات شوراي عالي آموزش و پرورش ، براي دوره هاي تحصيلي راهنمايي و متوسطه نظري ، اهدافي در ابعاد متفاوت در نظر گرفته شده است که در ميان درسهاي متفاوتي که هر دانش آموز بايد به عنوان واحدهاي درسي بگذراند ، درس تعليمات اجتماعي دوره راهنمايي و درسهاي مطالعات اجتماعي و جامعه شنا سي دوره متوسطه با هدف جامعه پذيري يا آماده کردن فرد براي زندگي اجتماعي به عنوان مهمترين هدف آموزش تدوين شده اند ( علي مردان ، 1383) . از آنجايي که آموزش و پرورش فرآيندي است که براي تغيير و تعديل رفتار فراگيران تلاش مي کند و براي تحقق هدفهاي مشخص به فعاليت مي پردازد ، در اين عرصه پهناور عوامل گوناگوني اثر گذار است که در اين ميان نقش اساسي بر عهده برنامه درسي است که شامل اهداف ، محتوا ، روشها و ارزشيابي مي شود .
از جمله مشکلات نظام آموزشي ايران مسئله برنامه ريزي است که عملکرد ضعيف دانش آموزان ايران در مقاطع و موضوعات مختلف تحصيلي در مقايسه با کشور هاي ديگر مويد اين مطلب است و مبين همين گفته بحث ضرورت تغيير برنامه ي درس تعليمات اجتماعي در دوره ي آموزش عمومي سال 1385 گروه مطالعات اجتماعي دفتر برنامه ريزي و تاليف کتب درسي سازمان پژوهش و برنامه ريزي آموزشي وزارت آموزش و پرورش است که در اين جا عينا نقل مي شود :
برنامه ي درس تعليمات اجتماعي و کتاب هاي مربوط به آن در طي سال هاي طولاني و نزديک به چهار دهه ، از نظر ساختاري هيچ گونه تغييري را پذيرا نشده اند . اصلاحات مقطعي نيز با توجه به ساختار و رويکرد سنتي کتاب نتوانسته است تغييرات قابل توجهي را در روش هاي ياد دهي ـ يادگيري و برون دادهاي نهايي نشانه رود . در نتيجه ، اين برنامه ي درسي نه تنها همچنان در زمينه ي پرورش مهارت هاي اجتماعي و صلاحيت هاي شهروندي و به کارگيري روش هاي فعال و نوين ياد گيري ضعيف عمل مي کند ، بلکه مشکلاتي را نيز به ويژه در دوره ي راهنمايي از جهت عدم تناسب حجم موضوعات و مفاهيم با زمان تدريس براي معلم و دانش آموز پديد آورده است (راهنماي برنامه ي درس مطالعات اجتماعي دوره ي آموزش عمومي ،1385).
امروزه تداوم حيات و پيشرفت جوامع در گرو وجود شهرونداني فعال ، مشارکت جو ، آگاه ، کنش گر و در يک جمله ، انسانهايي عامل مي باشد. با آگاه شدن افراد بويژه دانش آموزان نسبت به حقوق خويش و به تبع آن استيفاي آن حقوق ، بالطبع افراد با مسئوليتهاي خود نيز در قبال جامعه و يکديگر آشنا مي شوند و بدين وسيله نظم اجتماعي روند رو به رشد تري به خود مي گيرد و جامعه به جامعه اي پويا و فعال تبديل مي شود . علاوه بر آن ، حل مسايل جامعه و ايجاد تغيير در آنها ، تنها از طريق مشارکت فعال اعضاي جامعه عملي است . بدون آگاهي دانش آموزان از حقوق شهروندي خود در ابعاد مدني ، سياسي و اجتماعي ، پشتوانه نظري براي مشارکت فعال در امور جمعي به وجو.د نخواهد آمد و شهروندان نخواهند توانست ، خواسته هاي خود را به حاکميت سياسي به درستي ابلاغ نمايند .
با آگاهي دانش آموزان نسبت به حقوق خود و به دنبال آن استيفاي آن حقوق ، دولت به ناچار براي پاسخگويي به اين انتظارات به قانون متوسل مي شود و بدين ترتيب جامعه به سوي قانون گرايي و قانون مداري سوق پيدا مي کند ( بهشتي ،1386).
از طرفي ديگر «شهروندي بين افراد و اجتماع سياسي که تابعيت آن را دارند ، پيوند حقوقي و اجتماعي ايجاد مي کند. پايگاه شهروندي در بر گيرنده ي مسئوليت ها و وظايف بسيار مهمي است که بايد برآورده گردند و در غير اين صورت کارکرد دموکراتيک نظام دچار آسيب مي گردد » (ذکائي،1381).
با آشنايي دانش آموزان با حقوق و وظايف شهروندي ، زمينه و بستر مناسب براي تربيت شهروند خوب ، برقراري نظم و امنيت در جامعه ، افزايش ميزان مشارکت مدني افراد ، رعايت حقوق شهروندان و ارتقا فضيلت جامعه شهري فراهم مي شود و علاوه برآن دانش آموزان ضمن بالا بردن سطح فرهنگ و رعايت حقوق شهروندي ، شخصيت ممتازي نيز براي خود فراهم آورده و براي ايفاي مسئوليت شهروندي آنها را ياري مي نمايد .
از اين رو آموزش شهروندي و نحوه ايجاد انگيزش در ميان افراد براي پذيرش نقش شهروند و توجه به منافع جمعي ، وظيفه اي دشوار و اساسي بخصوص براي معلمان است . و پرداختن اين مقوله در قالب يک تحقيق دانشگاهي ضروري و از اهميت شاياني برخوردار مي باشد .
کتاب درسي که يکي از مهمترين مراجع و منابع يادگيري دانش آموزان در نظامهاي آموزشي محسوب مي شود ، در نظام آموزشي کشور ما نقش مهم و بسزايي دارد . و در ميان کتابهاي درسي ، دروس علوم اجتماعي از اهميت بيشتري برخوردار است . اين کتابها که در مقطع راهنمايي تحت عنوان تعليمات اجتماعي مورد آموزش قرار مي گيرند ، به دنبال تقويت صلاحيت هاي اجتماعي ، اقتصادي ، سياسي ، فرهنگي و تربيتي فراگيران و در يک کلام تربيت شهرونداني خوب و آگاه نسبت به حقوق و تکاليف نقش خود در جامعه مي باشند . هدف از تدريس اين دروس جامعه پذير کردن دانش آموزان ، آموزش ارزشها و هنجارهاي اجتماعي و آموزش مهارتهاي زندگي جهت برقراري روابط مطلوب با ديگران ( شهروند خوب) مي باشد .و از آنجا که از جمله اهداف نظام تعليم و تربيت ، آموزش شهروندان مناسب در جامعه مي باشد ، تحقيق حاضر از اهميت شاياني برخوردار و انگيزه لازم را در پژوهشگر جهت اجراي آن و استفاده در امر آموزش ايجاد مي نمايد.
لذا با توجه به اهميت حقوق شهروندي در ايران امروز و نيز با نظر به اهداف نظام آموزش و پرورش در تربيت شهرونداني آگاه ، مشارکت جو و فعال و با توجه به اينکه : نظام حقوق شهروندي ايران در ابعاد اقتصادي –مالي ، فرهنگي ، اجتماعي و اداري –سياسي نيازمند آموزش است، اين سئوال مطرح مي شود که کتابهاي درسي تعليمات اجتماعي دوره راهنمايي تا چه حد به مقوله ها و شاخصهاي حقوق شهروندي که در قانون اساسي ايران مطرح شده ، توجه نشان داده است ؟ و مطالب ارائه شده در اين کتابها تا چه اندازه دانش آموزان را نسبت به حقوق و وظايف شهروندي خود آگاه مي سازند؟
با توجه به مسئله تحقيق، محقق برآنست که کتابهاي تعليمات اجتماعي دوره راهنمايي را با توجه به تعريف و مولفه هاي شهروندي متناسب با قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران از ديدگاه دبيران علوم اجتماعي شاغل در شهرستانهاي لامرد و مهر دوره راهنمايي را مورد بررسي قرار دهد. استفاده از روش تحليل محتوا در زمينه آموزش و پرورش مبتني بر اين فرض اساسي است که هر وسيله ارتباطي مانند کتاب، داراي پيامهاي نهاني و آشکاريست که خواننده را تحت تاثير قرار مي دهد و استفاده از ديدگاه دبيران اين اهميت دارد که آنها باتدريس مستقيم و ارتباط مستمر با کتاب و دانش آموز و تاثير و تاثر آن دو، بهتر مي توانند شاخصهاي شهروندي را گزارش دهند .

سوالات پژوهشي
1. ديدگاه دبيران درمورد ميزان استفاده از مولفه حقوق اجتماعي از تربيت شهروندي در هر يک از کتابهاي اجتماعي دوره راهنمايي چيست؟
2. ديدگاه دبيران درمورد ميزان استفاده از مولفه وظايف اجتماعي از تربيت شهروندي در کتابهاي دوره راهنمايي چيست؟
3. ديدگاه دبيران درمورد ميزان استفاده مولفه عدالت و برابري از تربيت شهروندي در کتابهاي اجتماعي دوره راهنمايي چيست؟
4. ديدگاه دبيران در مورد ميزان استفاده مولفه مشارکت سياسي و اجتماعي از تربيت شهروندي در کتابهاي اجتماعي دوره راهنمايي چيست؟
5. ديدگاه دبيران در مورد ميزان استفاده مولفه سواد سياسي از تربيت شهروندي در کتابهاي اجتماعي دوره راهنمايي چيست؟


روش تحقيق
تحقيق حاضر از لحاظ نوع هدف کاربردي است . چرا که هدف آن کاربرد علمي دانش است . در اين تحقيق از آنجا که هدف عيني و واقعي بررسي مولفه هاي شهروندي از طريق مراجعه به معلمان دروس اجتماعي بدن هيچ گونه دخالت و استنتاج ذهني است ، از روش تحقيق توصيفي پيمايشي استفاده شده است . تحقيق توصيفي شامل مجموعه روشهايي است که هدف آن توصيف شرايط يا پديده هاي مورد بررسي است. اجراي تحقيق مي تواند با شناخت بيشتر شرايط موجود به فرايند تصميم گيري ياري دهد . براي بررسي توزيع ويژگيهاي يک جامعه آماري روش تحقيق پيمايشي به کار مي رود . هدف از اين روش توصيف، تحليل و تفسير شرايط موجود است (سرمد ،1377 ) .
آزمودني ها: در اين تحقيق جامعه آماري شامل 64 معلمِ درس تعليمات اجتماعي دوره راهنمايي شاغل به تدريس در دو شهرستان لامرد و مهر در سال تحصيلي 88-87 مي باشند که از اين، تعداد 35 نفر مرد و 29 نفر زن هستند. در تحقيق حاضر جهت اطمينان بيشتر از نتايج تحقيق، تمامي اعضاي جامعه به عنوان نمونه انتخاب شدند؛ به عبارتي حجم جامعه و نمونه مساوي است . لازم به ذکر است که از تعداد 64 پرسشنامه که توزيع گرديد، به 3 پرسشنامه به صورت ناقص پاسخ داده شد و 1 پرسشنامه نيز بي پاسخ ماند که بدين ترتيب، در نهايت تعداد 60 پرسشنامه جهت تجزيه و تحليل در نظر گرفته شد.
ابزار: در اين تحقيق از پرسشنامه ي محقق ساخته شامل 30 سؤال که ميزان استفاده از مولفه هاي تربيت شهروندي در محتواي کتابهاي اجتماعي دوره راهنمايي را در قالب پنج مولفه (حقوق اجتماعي، وظايف اجتماعي، عدالت و برابري، مشارکت سياسي و اجتماعي و سواد سياسي) مورد سنجش قرار مي دهد استفاده گرديده است.
در ابتدا تعداد 20 عدد پرسشنامه بين تعدادي از افراد نمونه آماري انتخاب شده به صورت تصادفي در طي دو هفته آزموني مجدد توزيع شد. نتايج به دست آمده از اجراي آزمايشي پرسشنامه، نشان داد که تمامي سوالات پرسشنامه از ضريب آلفاي کرونباخ بالايي برخوردار هستند، و ضريب پايايي کل نيز برابر 91/0 بدست آمد و بنابراين هيچ يک از سوالات پرسشنامه حذف نشد.

شيوه تحليل داده ها
در تحقيق حاضر، تجزيه و تحليل داده هاي بدست آمده از پرسشنامه ها، در دو سطح توسط نرم افزارِ آماري SPSS16 انجام مي‌شود. در سطح اول با بکارگيري روشهاي آمار توصيفي (فراواني، درصد فراواني، ميانگين و انحراف معيار)، اطلاعات عمومي بدست آمده از سؤال‌هاي پرسشنامه تجزيه و تحليل مي‌شوند. در سطح دوم با استفاده از روشهاي آمار استنباطي(تحليل واريانس يک عاملي و دوعاملي و آزمونهاي تعقيبي بر اساس فواصل اطمينان همزمان توکي)، سؤالات و فرضيه‌هاي پژوهش مورد بررسي و آزمون قرار مي‌گيرند.
يافته ها
جدول زير وضعيت جنسيت، مدرک تحصيلي، سابقه خدمت در آموزش و پرورش و سابقه تدريس در درس علوم اجتماعي پاسخ دهندگان را نشان مي دهد:

بررسی میزان استفاده از مفاهیم تربیت شهروندی در محتوای کتاب های تعلیمات اجتماعی


همچنين پاسخگويان از ميان سه کتاب علوم اجتماعي مربوط به پايه هاي مختلفِ اول، دوم و سوم، به دلخواه يکي از کتابها را انتخاب نمودند که نتايج در جدول زير آمده است:

بررسی میزان استفاده از مفاهیم تربیت شهروندی در محتوای کتاب های تعلیمات اجتماعی


در ادامه، نتايج حاصل از تجزيه و تحليل اطلاعات براي پاسخگويي به هر يک از سؤالات پژوهشي آمده است.
• سؤال اول

بررسی میزان استفاده از مفاهیم تربیت شهروندی در محتوای کتاب های تعلیمات اجتماعی


براي آزمودن فرض برابريِ ميانگينها، از تحليل واريانسِ يک عاملي استفاده شد که نتايج زير بدست آمد:

بررسی میزان استفاده از مفاهیم تربیت شهروندی در محتوای کتاب های تعلیمات اجتماعی


همانطور که ملاحظه مي شود مقدار معناداريِ بدست آمده، بيشتر از 05/0 و بنابراين آزمون تساويِ ميانگينها معني دار نمي باشد. به عبارت ديگر ميانگين مربوط به کليه ي کتابها يکسان است. بنابراين براساس ديدگاه دبيران مي توان اينگونه نتيجه گيري نمود که ميزان استفاده از مؤلفه حقوق اجتماعي از تربيت شهروندي در کليه کتابهاي علوم اجتماعي دوره راهنمايي يکسان مي باشد.

• سؤال دوم

جدول 5 : ميانگين و انحراف معيار مربوط به استفاده از مؤلفه وظايف اجتماعي در هر يک از کتابها

بررسی میزان استفاده از مفاهیم تربیت شهروندی در محتوای کتاب های تعلیمات اجتماعی


براي آزمودن فرض برابريِ ميانگينها، از تحليل واريانسِ يک عاملي استفاده شد که نتايج زير بدست آمد:

بررسی میزان استفاده از مفاهیم تربیت شهروندی در محتوای کتاب های تعلیمات اجتماعی


همانطور که ملاحظه مي شود مقدار معناداريِ بدست آمده، کمتر از 05/0 و بنابراين آزمون تساويِ ميانگينها معني دار مي باشد. به عبارت ديگر حداقل، ميانگين مربوط به يکي از کتابها با سايرين متفاوت است. با استفاده از آزمونهاي تعقيبي ( Post Hoc tests ) ، تشکيل فواصل اطمينان همزمانِ توکي ( Tukey HSD ) و همچنين زير گروههاي همگن، نتايج زير حاصل شد:

جدول 7 : تشکيل زير گروههاي همگن بر اساس فواصل اطمينان توکي مربوط به سؤال دوم

بررسی میزان استفاده از مفاهیم تربیت شهروندی در محتوای کتاب های تعلیمات اجتماعی


با توجه به جدول فوق، ملاحظه مي شود که بر اساس ميزان استفاده از مؤلفه وظايف اجتماعي از تربيت شهروندي، کتابهاي علوم اجتماعي پايه-هاي اول و سوم در يک گروه همگن و کتاب علوم اجتماعي پايه ي دوم در گروهي ديگر طبقه بندي مي شود. بنابراين براساس ديدگاه دبيران مي-توان اينگونه نتيجه گيري نمود که ميزان استفاده از مؤلفه وظايف اجتماعي از تربيت شهروندي، در کتابهاي علوم اجتماعيِ پايه هاي مختلفِ دوره راهنمايي متفاوت است. بطوريکه اين ميزان در کتاب علوم اجتماعيِ پايه ي دوم بيشتر از ساير پايه ها مي باشد.

• سؤال سوم

بررسی میزان استفاده از مفاهیم تربیت شهروندی در محتوای کتاب های تعلیمات اجتماعی


براي آزمودن فرض برابريِ ميانگينها، از تحليل واريانسِ يک عاملي استفاده شد که نتايج زير بدست آمد:

بررسی میزان استفاده از مفاهیم تربیت شهروندی در محتوای کتاب های تعلیمات اجتماعی


همانطور که ملاحظه مي شود مقدار معناداريِ بدست آمده، کمتر از 05/0 و بنابراين آزمون تساويِ ميانگينها معني دار مي باشد. به عبارت ديگر حداقل، ميانگين مربوط به يکي از کتابها با سايرين متفاوت است. با استفاده از آزمونهاي تعقيبي ( Post Hoc tests ) ، تشکيل فواصل اطمينان همزمانِ توکي ( Tukey HSD ) و همچنين زير گروههاي همگن، نتايج زير حاصل شد:

جدول 10 : تشکيل زير گروههاي همگن بر اساس فواصل اطمينان توکي مربوط به سؤال سوم

بررسی میزان استفاده از مفاهیم تربیت شهروندی در محتوای کتاب های تعلیمات اجتماعی


با توجه به جدول فوق، ملاحظه مي شود که بر اساس ميزان استفاده از مؤلفه وظايف اجتماعي از تربيت شهروندي، کتابهاي علوم اجتماعي پايه-هاي اول و سوم در يک گروه همگن و کتاب علوم اجتماعي پايه ي دوم در گروهي ديگر طبقه بندي مي شود. بنابراين براساس ديدگاه دبيران مي-توان اينگونه نتيجه گيري نمود که ميزان استفاده از مؤلفه عدالت و برابري از تربيت شهروندي، در کتابهاي علوم اجتماعيِ پايه هاي مختلفِ دوره راهنمايي متفاوت است. بطوريکه اين ميزان در کتاب علوم اجتماعيِ پايه ي دوم کمتر از ساير پايه ها مي باشد.

• سؤال چهارم

جدول 11 : ميانگين و انحراف معيار مربوط به استفاده از مؤلفه مشارکت سياسي و اجتماعي در هر يک از کتابها

بررسی میزان استفاده از مفاهیم تربیت شهروندی در محتوای کتاب های تعلیمات اجتماعی


براي آزمودن فرض برابريِ ميانگينها، از تحليل واريانسِ يک عاملي استفاده شد که نتايج زير بدست آمد:

بررسی میزان استفاده از مفاهیم تربیت شهروندی در محتوای کتاب های تعلیمات اجتماعی


همانطور که ملاحظه مي شود مقدار معناداريِ بدست آمده، کمتر از 05/0 و بنابراين آزمون تساويِ ميانگينها معني دار مي باشد. به عبارت ديگر حداقل، ميانگين مربوط به يکي از کتابها با سايرين متفاوت است. با استفاده از آزمونهاي تعقيبي ( Post Hoc tests ) ، تشکيل فواصل اطمينان همزمانِ توکي (Tukey HSD) و همچنين زير گروههاي همگن، نتايج زير حاصل شد:

جدول 13 : تشکيل زير گروههاي همگن بر اساس فواصل اطمينان توکي مربوط به سؤال چهارم

بررسی میزان استفاده از مفاهیم تربیت شهروندی در محتوای کتاب های تعلیمات اجتماعی


با توجه به جدول فوق، ملاحظه مي شود که بر اساس ميزان استفاده از مؤلفه مشارکت سياسي و اجتماعي از تربيت شهروندي، کتابهاي علوم اجتماعي پايه هاي اول و دوم در يک گروه همگن و کتاب علوم اجتماعي پايه ي سوم در گروهي ديگر طبقه بندي مي شود. بنابراين براساس ديدگاه دبيران مي توان اينگونه نتيجه گيري نمود که ميزان استفاده از مؤلفه مشارکت سياسي و اجتماعي از تربيت شهروندي، در کتابهاي علوم اجتماعيِ پايه هاي مختلفِ دوره راهنمايي متفاوت است. بطوريکه اين ميزان در کتاب علوم اجتماعيِ پايه ي سوم بيشتر از ساير پايه ها مي باشد.

• سؤال پنجم

بررسی میزان استفاده از مفاهیم تربیت شهروندی در محتوای کتاب های تعلیمات اجتماعی


براي اطمينان بيشتر، با بکارگيري تحليل واريانسِ يک عاملي (يکطرفه) به بررسي دقيقتر پرداخته شد و نتايج زير بدست آمد:

بررسی میزان استفاده از مفاهیم تربیت شهروندی در محتوای کتاب های تعلیمات اجتماعی


همانطور که ملاحظه مي شود مقدار معناداريِ بدست آمده، کمتر از 05/0 و بنابراين آزمون تساويِ ميانگينها معني دار مي باشد. به عبارت ديگر حداقل، ميانگين مربوط به يکي از کتابها با سايرين متفاوت است. با استفاده از آزمونهاي تعقيبي ( Post Hoc tests ) ، تشکيل فواصل اطمينان همزمانِ توکي ( Tukey HSD ) و همچنين زير گروههاي همگن، نتايج زير حاصل شد:

جدول 16 : تشکيل زير گروههاي همگن بر اساس فواصل اطمينان توکي مربوط به سؤال پنجم

بررسی میزان استفاده از مفاهیم تربیت شهروندی در محتوای کتاب های تعلیمات اجتماعی


با توجه به جدول فوق، ملاحظه مي شود که بر اساس ميزان استفاده از مؤلفه سواد سياسي از تربيت شهروندي، کتابهاي علوم اجتماعي پايه-هاي اول و دوم در يک گروه همگن و کتاب علوم اجتماعي پايه ي سوم در گروهي ديگر طبقه بندي مي شود. بنابراين براساس ديدگاه دبيران مي-توان اينگونه نتيجه گيري نمود که ميزان استفاده از مؤلفه سواد سياسي از تربيت شهروندي، در کتابهاي علوم اجتماعيِ پايه هاي مختلفِ دوره راهنمايي متفاوت است. بطوريکه اين ميزان در کتاب علوم اجتماعيِ پايه ي سوم بيشتر از ساير پايه ها مي باشد.
در اينجا به بررسي مقايسه اي در مورد ميزان توجه به هريک از ابعاد تربيت شهروندي مي پردازيم. بر اساس آزمون فريدمن، هر يک از ابعاد در جدول زير مرتب شده اند:

بررسی میزان استفاده از مفاهیم تربیت شهروندی در محتوای کتاب های تعلیمات اجتماعی


از آنجا که مقدار معناداري از 05/0 کمتر است، آزمون فريدمن معني دار مي باشد و بدين ترتيب، حقوق اجتماعي داراي بالاترين رتبه، و پس از آن به ترتيب مولفه هاي سواد سياسي، وظايف اجتماعي، مشارکت سياسي و اجتماعي و عدالت و برابري قرار دارند.

نتيجه گيري
در رابطه با ميزان استفاده از مفاهيم تربيت شهروندي در کتابهاي علوم اجتماعي از ديدگاه دبيران، پايه اول (55/42)، پايه دوم (57) و پايه سوم ميانگين (66/24) بدست آمد. همانطور که ملاحظه مي شود مفاهيم تربيت شهروندي در کتاب علوم اجتماعيِ پايه سوم راهنمايي نسبت به پايه-هاي اول و دوم، بطور متوسط بيشتر مورد توجه قرار گرفته است. تحليل واريانس يك طرفه اين تفاوت را كمتر از (05/) معنادار نشان داده است(جدول 4-7). تحليل واريانس دوطرفه نشان داد كه ديدگاه دبيران در مورد ميزان استفاده از مفاهيم تربيت شهروندي در کتابهاي علوم اجتماعي متأثرِ از جنسيت، سابقه تدريس و مدرك آنها نمي باشد.اين نتايج با نتايج پژوهش افشار پور ( 1383 ) موافق و با نتايج پژوهش بهشتي ( 1386) مخالف مي باشد .
ديدگاه دبيران در مورد ميزان استفاده از مؤلفه حقوق اجتماعي در کتابهاي علوم اجتماعي دوره راهنمايي بيانگر آن است كه پايه اول از ميانگين (17/16)، پايه دوم (37/14) و پايه سوم از(90/14) برخوردار است و اين تفاوت معنادار نمي باشد. لذا وضعيت کتابهاي علوم اجتماعي دوره راهنمايي از نظر ميزان استفاده از مؤلفه حقوق اجتماعي از تربيت شهروندي در سطح متوسط ارزيابي مي گردد . که با نتايج پژوهش هاي عليزاده ( 1378 ) ، آشتياني و ديگران (1385) ، ديبا (1382 ) و افشار پور (1383) موافق و با نتايج پژوهش بهشتي ( 1386 ) مخالف مي باشد .
ديدگاه دبيران در مورد ميزان استفاده از مؤلفه وظايف اجتماعي در کتابها نشان دهنده ي آن است كه پايه اول (08/9)، پايه دوم (67/13) و پايه سوم داراي ميانگين (86/10) بوده است. كه در اينجا متوسطِ ميزان استفاده از مؤلفه وظايف اجتماعي پايه ي دوم، نسبت به ساير پايه ها بيشتر است و اين تفاوت نيز در سطح كمتر از (05/0) معنادار مي باشد. بنابراين از نظر ميزان استفاده از مؤلفه وظايف اجتماعي وضعيت کتابهاي پايه ي دوم و سوم در سطح متوسط ولي کتاب پايه ي اول در سطح زير متوسط ارزيابي مي شود. که با نتايج پژوهش هاي عليزاده ( 1378 ) ، آشتياني و ديگران (1385 ) ، افشار پور (1383 )و ذکايي (1381 ) موافق و با نتايج پژوهش بهشتي (1386 ) مخالف است .
ديدگاه دبيران در مورد ميزان استفاده از مؤلفه عدالت و برابري بيان كننده ي آن است كه ميانگين پايه دوم با (81/6 ) نسبت به پايه اول (58/9) و سوم (33/10) کمتر است و اين تفاوت نيز معنادار مي باشد. با توجه به ارقام بدست آمده وضعيت کتابهاي علوم اجتماعي کتابهاي پايه ي اول و سوم در سطح متوسط ولي کتاب پايه ي دوم در سطح زير متوسط ارزيابي مي شود.که با نتايج پژوهش هاي بهشتي (1386 ) ، افشار پور ( 1383 ) و ذکايي ( 1381) موافق است .
ديدگاه دبيران در مورد ميزان استفاده از مؤلفه مشارکت سياسي و اجتماعي در کتابهاي علوم اجتماعي نشان مي دهد كه ميانگين مربوط به پايه سوم (38/12) تفاوت قابل ملاحظه اي با پايه اول (08/9) و دوم (48/9) دارد و اين تفاوت نيز در سطح كمتر از (05/0) معنادار است. لذا وضعيت کتابهاي پايه ي دوم و سوم از نظر ميزان استفاده از مؤلفه مشارکت سياسي و اجتماعي در سطح متوسط و پايه ي اول در سطح زير متوسط ارزيابي مي شود.که با نتايج پژوهش هاي بهشتي (1386) ، سپياني و احمدي (1386 ) ، فتحي و اجارگاه و واحد چوکد (1385) ، آشتياني و ديگران (1385) و افشار پور (1383 ) موافق است .
ديدگاه دبيران در مورد ميزان استفاده از مؤلفه سواد سياسي بيانگر آن است كه متوسطِ ميزان استفاده از مؤلفه سواد سياسي در کتاب علوم اجتماعي پايه ي سوم (76/17)، نسبت به ساير پايه ها بيشتر است.اين رقم براي پايه اول و دوم به ترتيب (50/11) و (67/12) بوده است. اين مقدار با توجه به عدد بدست آمده در سطح كمتر از (05/0) معنادار بوده است. بنابراين از نظر ميزان استفاده از مؤلفه سواد سياسي وضعيت کتابهاي پايه ي اول و دوم در سطح زير متوسط و پايه ي سوم در سطح متوسط ارزيابي مي شود.که با نتايج پژوهش هاي افشار پور (1383) و ذکايي (1383) موافق مي باشد .
با توجه به اطلاعات بدست آمده از تحقيق، مي توان نتيجه گرفت كه كتابهاي علوم اجتماعي دوره راهنمايي از نظر ميزان آموزش مؤلفه هاي شهروندي شامل حقوق، تكاليف، مشاركت و سواد سياسي در سطح متوسط و پايين تر بوده و كمتر از حد انتظار مي باشد. با توجه به اينكه مدارس بويژه كتابهاي علوم اجتماعي به عنوان الگو و مدلي براي تمرين يك جامعه ي مدني و نيز مهم ترين نهاد انتقال دهنده ارزش هاي مدني مي باشد، انتظار مي رود كه اين خلأ موجود در كتابهاي درسي كه تنها افزايش آگاهي هاي شناختي در پي دارد، با توجه به شرايط جامعه ايران و نسل امروز مرتفع گردد و در كنار آن ابعاد عاطفي بخصوص رفتاري عمل شهروندي نيز آموزش داده شود. موضوعاتي نظير آموزش فرهنگ گفتگو، آموزش اخلاقي و مدني و نيز مهارتهاي ارتباطي و مشاركتي، از مهم ترين محورهايي هستند كه مدارس مي توانند دانش آموزان را در ايفاي مسئوليت خويش ياري رسانند. باتوجه به مباحث مطرح شده، يك شهروند مطلوب براي جامعه ايران در سه حيطه با قلمروهاي خاص داراي صلاحيتهاي معيني مي‌باشد كه عبارتند از:
1.شناخت مدني که عبارت است از مجموعه‌اي از آگاهيها، اطلاعات و درك و فهم مدني كه مؤلفه‌هاي آن عبارتند از: آگاهي از نحوه‌ي بدست آوردن اطلاعات، آگاهي از ساختار و نحوه‌ي عملكرد دولت، آگاهي از ديدگاههاي احزاب عمده‌ي كشور، آگاهي از حوادث و رويدادهاي جامعه، آگاهي از قوانين و مقررات اجتماعي و آگاهي از حقوق شخصي و بين‌المللي.
2.توانايي مدني که عبارت است از مجموعه‌اي از مهارتها، قابليتها و توانمنديهايي كه هرفرد براي زيست در جامعه‌اي كه در آن زندگي مي‌كند، به آنها نياز دارد و مؤلفه‌هاي آن عبارتند از: توانايي مشاركت با ديگران، توانايي انجام امور بدون اتكاء به ديگران، توانايي اتخاذ تصميم منطقي و توانايي رفتار براساس اصول اخلاقي و مذهبي مطلوب.
3.نگرش مدني كه عبارت است از مجموعه‌اي از طرز تلقي ها، باورها و ديدگاههايي كه براي يك شهروند خوب ضروري است و مؤلفه‌هاي آن عبارتند از: پذيرش تنوع و تكثر در جامعه و احترام به آن، داشتن اعتقادات و باورهاي مستقل، داشتن روحيه‌ي مسئوليت‌پذيري، دارا بودن حس وطن‌پرستي، داشتن روحيه‌ي بردباري و تحمل، داشتن روحيه‌ي انتقادپذيري، دارا بودن روحيه‌ي قدرشناسي نسبت به ميراث فرهنگي و هويت مذهبي و ملي.

پيشنهادها
•پيشنهادات اجرائي
1.تسريع در اجراي تغيير برنامه ي درسي تعليمات اجتماعي که حدود چهل سال است که تغييرات بنيادي در آن ايجاد نشد ه است . بخصوص در دوره راهنمايي که بين حجم موضوعات و مفاهيم با زمان تدريس براي معلم و دانش آموز تناسبي وجود ندارد.
2.ارائه مفاهيم تربيت شهروندي ( حقوق اجتماعي ، وظايف شهروندي ، عدالت و مشارکت سياسي و اجتماعي ) در قالب خاطرات ، داستان ها ، اشعار و مفاهيم جذاب اجتماعي جهت دريافت بهتر و تاثير پذيري بيشتر توسط دانش آموزان . همان گونه که در نتيج به دست آمده از سئوال هاي اين پژوهش ارائه شده است ميزان استفاده از اين مفاهيم در سطح متوسط و در مواردي پايين تر از متوسط بوده است . البته اين صرفا فراواني استعمال اين وازه ها نمي تواند در نهادينه شدن اين مفاهيم در ذهن و حافظه دانش آموز موثر واقع شود فبلکه همان گونه که گفته شد نوع بيان و شيوه ارائه موثر تر است تا اينکه صرفا فراواني کاربرد اين مفاهيم در دروس علوم اجتماعي مد نظر قرار گيرد.
3.با توجه با نتايج به دست آمده از اين پژوهش به نظر مي رسد نوع آموزش مفاهيم تربيت شهروندي در نظام آموزشي ايران بيشتر از ديدگاه سنتي نشات مي گيرد و در اين ديدگاه مفاهيم به صورت منفعل آموزش داده مي شود که دانش آموز به صورت ملموس و مستقيم در گير موضوع نيست . بنابر اين استفاده از شيوه فعال در آموزش مفاهيم و همچنين گسترش استفاده از نتايج آموزش فعال در جامعه و پيگيري آن مي تواند مثمر ثمر واقع گردد .دانش آموزي که با اين شيوه تحت آموزش قرار گيرد، مي تواند رابطه عيني و واقعي بين آموخته هاي خود با آنچه در جامعه مشاهده مي کند و درگير آن است برقرار کندو مزايا يا کاستي هاي آن را لمس کرده در جهت احقاق حق يا گسترش اصول شهروندي تلاش نمايد.
4.در بحث آموزش مفاهيم تربيت شهروندي ،آموزش انديشيدن به صورت انتقادي و داشتن ديد نقادانه به وقايع اجتماعي ، عدالت ، سياست و حقوق اجتماعي مي تواند به افزايش محتواي آموزش مباحث کمک کند .( البته به عنوان يک راهبرد فوري و مقطعي مي تواند مورد استفاده قرار گيرد تا زماني که تغييرات بنيادي لازم در محتوا و مباحث و شيوه هاي آموزشي ايجاد گردد.
5.آموزش صرف مباحث شهروندي در کتاب هاي درسي دوره هاي مختلف تحصيلي نمي تواند باعث نهادينه شدن اين مفاهيم و ايجاد يک شخصيت شهروندي ايده آل در دانش آموزان گردد . بلکه آموزش شهروندي مستلزم همکاري و هماهنگي سازمان ها و رسانه ها مثل رسانه ملي ، شهرداري ها و شوراها ، نهادهاي اجتماعي ، حقوقي و سياسي مي باشد .زيار لازم است بين آنچه آموخته مي شود و آنچه در جامعه ديده مي شود يک هماهنگي وجود داشته باشد . درغير اين صورت صرفا باعث ايجاد تعارض در دانش آموز و عدم ايجاد يک تغيير واقعي ميگردد.
•پيشنهادات تحقيقي
1.بررسي ميزان استفاده از مولفه هاي تربيت شهروندي در محتواي کتابهاي دوره ابتدايي.
2.بررسي ميزان استفاده ازساير مولفه هاي تربيت شهروندي ( نظم اجتماعي و... )
3.بررسي راهبردهاي موثر در آموزش مفاهيم تربيت شهروندي
4.بررسي مقايسه اي ميزان آگاهي دانش آموزان روستايي و شهري از مفاهيم تربيت شهروندي .
تحليل محتواي کتابهاي اجتماعي دوره راهنمايي براي بررسي عميق و همه جانبه مفاهيم تربيت شهروندي و دستيابي به نتايج و تحليلهاي روشنتر . زيرا در اين پژوهش صرفا ديدگاه دبيران علوم اجتماعي که الزاما تخصصي هم در رشته تدريس خود نداشته اند مورد بررسي قرار گرفته است .
5.با توجه به مصوبه 647 شوراي عالي آموزش و پرورش که اهداف اجتماعي لازم را براي طرح در کتابهاي دوره راهنمايي تنظيم کرده است ، اين سئوال پيش مي آيد که آيا هماهنگي لازم بين اين اهداف چهارده گانه و مفاهيم ارائه شده در محتواي کتاب ها وجود دارد يا خير ؟ بنابر اين پيشنهاد مي گردد که پژوهش هاي بعدي با تمرکز بر اين مصوبه ، ميزان دستيابي به نتايج مثبت و همين طور تحقق آن توسط کتاب هاي تعليمات اجتماعي دوره راهنمايي مورد بررسي قرار گيرد


اطلاعات
براي ارسال نظر، بايد در سايت عضو شويد.

منوي اصلي

موضوعات

آرشيو

پيوندها

هر گونه کپی برداری از این سایت با ذکر منبع مجاز می باشد.
برای مشاهده بهتر سایت لطفا از مرورگر فایرفاکس یا اینترنت اکسپلورر 8 استفاده نمایید
دانلود نرم افزار فایرفاکس یا اینترنت اکسپلورر 8