بررسی عوامل اجتماعی موثر بر توسعه مشارکت سیاسی زنان
(مطالعه موردی: زنان 18 تا 39 سال شهرستان لامرد)
دکترسید احمد هاشمی دانشگاه آزاد اسلامی لامرد
عبدالعزیز عبداله زاده دانشجوی کارشناسی ارشد جامعه شناسی دانشگاه آزاد اسلامی جهرم
چکیده:مشارکت سیاسی زنان یکی از موضوعات مهمی است که در حوزه های مختلف علوم اجتماعی و سیاسی به آن توجه خاص می شود.این مطالعه بر آن است که به بررسی عوامل اجتماعی بر مشارکت سیاسی زنان بپردازد، و دلایل استقبال محدود زنان ایرانی را در عرصه مشارکت سیاسی کشور بررسی کند.
تحقیق مذکور با استفاده از روش توصیفی و به شیوه پیمایشی انجام گرفته است. نمونه مورد مطالعه 343 نفر از زنان شهرستان لامرد بین سنین 18 تا 39 سال بودند که با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شد. و با استفاده از روشهای آماری پارامتری و ناپارامتری بوسیله نرم افزار spss نتایج داده ها مورد تحلیل قرار گرفته است . یافته های تحقیق طبق آزمونهای همبستگی رگرسیون و تحلیل واریانس ، حاکی از آن است که بین متغیرهای مستقل (وضعیت تأهل،اعتماد سیاسی، خانواده سیاسی، میزان تقید مذهبی، تمایل به کسب قدرت و مقام) با مشارکت سیاسی زنان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
کلید واژه ها:
مشارکت سیاسی، اعتماد سیاسی، خانواده سیاسی، جامعه پذیری سیاسی، پایگاه اجتماعی
مقدمه: مشارکت در زندگی تا بدان اندازه اهمیت دارد که ارسطو آن را محور «زندگی سیاسی» قرار داده است و شهروند را کسی می داند که از حق مشارکت در امور سیاسی برای اولین بار از حدود دویست سال قبل، از طریق حق رأی صرفا برای مردان، در جوامع باختری رواج یافت، اما مشارکت زنان در سیاست با تأخیری صد ساله آغاز شد.
شناخت عوامل موثر بر فعالیتهای سیاسی زنان بدلیل اینکه نیمی از جمعیت کشور را تشکیل میدهند و باید به نسبت جمعیت خود در سیاست حضور داشته باشند و مشارکت خود زمینه های مختلف فرآیند توسعه را تسریع بخشند، امری لازم و به جا است. این واقعیتی است که زنان صرف نظر از فضای فرهنگی و اجتماعی که در آن به سر میبرند؛ مشکلات مشترک زیادی دارند. محدودیت اعتماد به نفس و تلقی منفی از خود داشتن و سایر عوامل روان شناختی که ناشی از شرایط جامعه اند، هم بخشی از مشکلات زنان در زمینه مشارکت سیاسی را تشکیل می دهند. برای شناسایی و رفع موانع مشارکت زنان مناسب ترین کسانی که قادر به حل مشکلات و مسائل مرتبط می باشند، خود زنان هستند.
تقید به دین، تاثیر خانواده در ایجاد بینش سیاسی، پایگاه اجتماعی – اقتصادی (میزان تحصیلات، میزان درآمد، شغل)، تمایل به قدرت و مقام، وضعیت تأهل، اعتماد سیاسی، ازجمله عوامل موثر می باشد.
برنامه ریزان نیروی انسانی باید با دخالت دادن زنان در امور مختلف جامعه از حداکثر استعدادها و توانایی های زنان در امور مختلف جامعه از حداکثر استعدادها و توانایی های زنان بهره برداری کنند. (لهسایی زاده، 20:1381).
دور ساختن زنان چه از سوی عوامل بیرونی یا درونی از دانش سیاسی به بهانه تندی آثار مثبت همیاری اجتماعی را نیز تحت تأثیر قرار می دهد.
از این رو ضرورت تقویت مشارکت سیاسی زنان یک موضوع سرنوشت سازی برای توسعه اجتماعی کشور محسوب میشود که هر چه روی آوری به آن کندتر و شکل ایجاد آن ناقص تر باشد تاریخ توسعه کشور به تأخیر می افتد. آنگونه که شاید با از میان رفتن وقت طلایی هیچ وقت حاصل نمی شود.
در هر صورت نادیده گرفتن نیازها، خواسته ها و مطالبات زنان به نفع توسعه جامعه ما نخواهد بود با توجه به رشد حضور دختران در مراکز آموزش عالی و مجامع علمی می بایست زمینه های حضور آنان را در عرصه های سیاسی – اقتصادی و اجتماعی فراهم آورد.
و اما این پژوهش در صدد بررسی عوامل موثر اجتماعی بر مشارکت سیاسی زنان در شهرستان لامرد است.